من مشکل جمهوری اسلامی را نه ساختاری، بلکه کرداری میدانم. اتفاقاً کنترل یک نفر به منزله رئیسجمهور را خیلی راحتتر از ۳۰۰ نماینده مجلس میدانم که قرار است با تفکرات مختلف یک نخستوزیر یا رئیسجمهور انتخاب کنند؛ لذا چندان با تغییر ساختار و مدل حکومتی نظام موافق نیستم.
روحالله حسینیان هرچند بیشتر با موضعگیریها و نطقهای آتشین گذشته شناخته میشود، اما امروز بیش از همیشه از سیاست و دعواها و جنجالهای سیاسی فاصله گرفته و مشغول به کارهای مرکز اسناد انقلاب اسلامی است. هر چند تعلقات سیاسی خودش را دارد و در صحبتهایش کنایهای به مراسم جشن تولد معاون اول رئیسجمهور میزند و از برخی ویژگیهای رئیسجمهور دولتهای نهم و دهم به نیکی یاد میکند.
رئیس مرکز اسناد انقلاب اسلامی در گفتگو با ایکنا، هم از فعالیتها و کارنامه این مرکز سخن گفته و هم پیشرفتها و ضعفهای جمهوری اسلامی را در چهل سالگی انقلاب اسلامی تبیین کرده است. حسینیان در عین حال که همچنان به قدرت ذاتی انقلاب اسلامی معتقد است و خلوص و سادهزیستی امام (ره) و رهبری را مانع آسیب رسیدن به انقلاب میداند، اما در عین حال با تأکید بر عدم تحقق خواست امام (ره) مبنی بر از بین رفتن ادبیات حاکم و محکوم و شکل گرفتن رابطه خادم و مخدوم بین مسئولان و مردم، فاصله بین مردم و مسئولان را خطر جدی پیش روی انقلاب اسلامی میداند؛ خطری که اگر هم منجر به سقوط نظام اسلامی نشود، اما آن را از محتوای اخلاقی و اسلامی خارج میکند و آن زمان باقی ماندن چنین نظامی تفاوتی با نبودن آن نخواهد داشت.
متن کامل گفتگو به شرح ذیل است:
ارزیابی جنابعالی از عملکرد مرکز اسناد انقلاب اسلامی و تبیین واقعیت انقلاب برای نسل جوان چیست؟
هدف اصلی مرکز اسناد انقلاب اسلامی، نگارش تاریخ انقلاب اسلامی، چرایی و چگونگی آن است. این مرکز توانسته منابع بسیار وسیعی از جمله منابع اولیه لازمه تاریخنگاری را جمعآوری و ساماندهی کند. به خاطر دیجیتالی شدن اسناد یک محقق به راحتی میتواند به سند مورد نظرش دسترسی پیدا کند و در تحقیقاتش مورد استفاده قرار دهد. اسناد مرکز به چندین شکل است؛ کاغذی در قالب یک برگ یا چندین برگ است. برخی اسناد به شکل عکس است و مرکز اسناد عکسهای مختلف حتی از اولین دوربینی که وارد ایران شده را در اختیار داشته و با خرید آنها از وراث آن افراد در اینجا نگهداری کند. از طرف دیگر مرکز اسناد، مجموعه کتابهایی را جمعآوری کرده که میتواند راهگشا باشد و اکنون حدود ۵۲ هزار جلد کتاب در رابطه با تاریخ انقلاب اسلامی در مرکز وجود دارد. همچنین سخنرانیهای صوتی و تصویری در دوران نهضت امام و تاریخ جمهوری اسلامی از سوی شخصیتهای متفاوت در اینجا جمعآوری و ساماندهی شده است و در اختیار بسیاری از کسانی که به ویژه در کار ساخت فیلم یا مستند هستند قرار میگیرد.
مرکز اسناد انقلاب تاکنون توانسته ۱۰۵۷ کتاب در رابطه با تاریخ انقلاب منتشر کند و از همه مهمتر ۱۹ هزار ساعت خاطرات شفاهی افرادی است که از نزدیک با انقلاب آشنا هستند و یا خودشان حضور مستقیم داشتند و واقعهای را دیدند و روایت کردند. این منبع بسیار گرانقیمتی است که کمتر آرشیوی در ایران و حتی در دنیا وجود دارد که به این کیفیت و کمیت باشد.
برخی این انتقاد را به مرکز اسناد انقلاب اسلامی وارد میکنند که این مرکز در انحصار برخی افراد و جریانها قرار گرفته و تاریخ انقلاب را با یک جهتگیری خاص روایت میکند. چه پاسخی به این نوع انتقادات دارید؟
من این انتقاد را به هیچ عنوان وارد نمیدانم. حتی افرادی که از جناحهای مختلف در انقلاب فعال بودند این را گواهی میدهند. گرچه هر یک از ما دارای تفکر و اندیشه خاص هستیم، اما در عمل هیچگاه بروز و ظهور پیدا نکرده است. خاطرات فراوانی از افراد وابسته به جریانها و جناحهای مختلف در مرکز موجود است و حتی برخی از آنها را خود مرکز اسناد منتشر کرده است. برخی از این خاطرات منتشر شده برای افرادی است که ممکن است شخصا با بنده روابط حسنهای نداشته باشند، اما انقلاب اسلامی یک پدیده و تفکر مستقلی است که همه جریانها و جناحها در آن حضور و نقش داشتند. مرکز اسناد حتی از نیروهای وابسته به رژیم گذشته نیز غافل نشده و با برخی از آنها برای انتشار خاطرات مذاکره و صحبت کرده و هنوز بسیاری از کسانی که از خارج به ایران میآیند سری به مرکز اسناد میزنند و خاطراتشان ضبط میشود، لذا این ایراد وارد نیست و اگر به لیست خاطرات منتشرشده مراجعه کنید مشاهده میکنید که خاطراتی از همه جریانها وجود دارد.
منتهی تفاوت در این است که برخی گروهها و جناحها ممکن است خودشان کمتر همکاری کنند و برخی بیشتر، ولی این دلیل بر خواست و رویکرد خاص مرکز اسناد انقلاب اسلامی نیست.
در آستانه چهل سالگی انقلاب هستیم و عدد ۴۰ در فرهنگ شیعی و اسلامی نماد بلوغ و تکامل است. شما اگر امروز به آرمانها و قلههای انقلاب ماند استقلال، عدالت، آزادی و معنویت بنگرید بیشترین و بالاترین دستاورد انقلاب چه بوده و در کجاها دچار نقص یا عقبماندگی هستیم.
از نظر من در مجموع انقلاب موفق بوده است؛ البته با این حاشیه که انتقاد، جوسازی و فضاسازی علیه انقلاب اسلامی هم بسیار است و به همین خاطر بسیاری از افراد از بازگو کردن دستاوردهای اجتماعی، اخلاقی، سیاسی و ... خودداری میکنند و یک نوع حجب و حیا به خرج میدهند به ویژه با مشاهده بعضی از رفتارهای مسئولان، شاید کمتر کسی حاضر باشد از انقلاب اسلامی دفاع کند، ولی آمار نشان میهد انقلاب اسلامی در همه زمینهها رشد داشته است.
در حوزه سیاسی که مهمترین دستاورد انقلاب اسلامی بوده باید به یاد آورد که ما وارث رژیمی هستیم که فردی به نام شاه در رأس آن بود که تصمیم میگرفت، دستور میداد و بقیه هم اجرا میکردند. به عبارتی هم دولت شاه یک دولت دستنشانده و گوش به فرمان بود و هم مجلس شاه، که حتی امریکاییها به آن لقب «مهر پلاستیک» دادند و در اسناد سفارت امریکا در ایران این لقب آمده که هر چه شاه دستور میداد، دولت آن را به شکل لایحه به مجلس ارائه میکرد و مجلس همان را تصویب میکرد.
در آن زمان مردم هیچ نقشی نداشتند و حتی آگاه نبودند که چه کسی نماینده آنها در مجلس است. گاهی نام افرادی از صندوق آرای برخی شهرستانها به عنوان نماینده در میآمد که هیچگاه به آن شهرستان نرفته بودند و بعد از انتخاب شدن هم هیچگاه پا به آنجا نگذاشتند. برای نمونه سیدحسن امامی، روحانی درباری، از سنندج به نمایندگی مجلس انتخاب شد در حالی که هیچ وقت به سنندج نرفته بود و بعد از نماینده شدن هم نرفت.
اما الان مشاهده میکنید به طور میانگین هر سال یک انتخابات داریم و برای اینکه وقت مردم زیاد تلف نشود برمبنای قانونی که تصویب شد هر دو سال دو انتخابات را با هم داریم و این مسائل نشان میهد که مردم نقش جدی در حکومت دارند. به همین خاطر است که ادامه و بقای حکومت با همه مشکلات تضمین شده است، زیرا مردم اگر از یک رئیسجمهور خوششان نیاید خودشان مسئولیت را بابت رأیی که دادند به عهده میگیرند و یقه کس دیگری را نمیگیرند.
در حوزه اقتصادی بر مبنای آمار بانک جهانی جمهوری اسلامی در همه زمینهها با وجود همه مشکلات، رشد بسیار چشمگیری داشته است؛ یک جنگ ۸ ساله به کشور تحمیل شد و جنگ به هر حال همه امکانات کشور را میبلعد، خرابیهای پس از جنگ و فشارهای اقتصادی که ابرقدرتها به ایران تحمیل کردند که گاه برای به دست آوردن یک قطعه و وارد کردن آن به کشور چه سختیهایی وجود داشت، اما با این وجود در صنایع فضایی ایران امروز جزو کشورهایی است که موشک و ماهواره به فضا پرتاب میکند. در حوزه نظامی در زمان شاه فقط یک کارخانه تسلیحاتی داشتیم که تنها در آن اسلحه ژـ ۳ ساخته میشد. اما امروز بهترین و دقیقترین موشکهای نقطهزن در ایران تولید میشود. همچنین ایران مشغول ساختن هواپیماهای جنگنده و پهباد است که کمتر کشوری تکنولوژی ساخت آنها را دارد.
در زمینه تولید برق مجموعا تا سال ۱۳۵۷، ۷ هزار مگاوات برق در کشور تولید میشد، اما امروز ۸۲ هزار مگاوات برق تولید میشود. در زمان شاه تنها ۵ شهر بزرگ و یک روستا گازرسانی شده بود، اما امروز کمتر روستایی است که گاز نداشته باشد و حدود ۹۸ درصد از روستاها دارای گاز هستند و اینها خدماتی است جمهوری اسلامی ایران در سختترین شرایط به مردم ارائه داده است. در زمان شاه تنها ۱۳ درصد از یخچال و تلویزیون استفاده میکردند، اما الان طبق آمار بانک جهانی ۹۹،۵ درصد مردم ایران از این امکانات برخوردارند. امروز تعداد دانشجویان ۱۴ برابر دوره پهلوی است. در حالی که سال ۱۳۵۷ این رقم حدود ۵۱۶ هزار بوده است. از لحاظ بهداشت و درمان و تخت بیمارستان دوره جمهوری اسلامی و پهلوی اصلا قابل قیاس نیست. یکی از شاخصهای مهم توسعه انسانی امید به زندگی است که این عدد در دوره شاه حدود ۴۵ سال بود و الان نزدیک به ۷۶ سال است.
مهمترین مسئله عدالت اجتماعی است که در زمان شاه ضریب جینی (فاصله طبقاتی) براساس آمار بانک جهانی، حدود ۴۸ درصد بوده و الان به حدود ۳۸ درصد رسیده است. به عبارتی طبقه متوسط گسترش پیدا کرده و زیادتر شده است. در حالی که در دوره پهلوی ۴۰ درصد ثروت کشور در اختیار ۲۰ درصد یا ۱۱۴ خانواده بوده، امروز این رقم گسترش پیداکرده است.
اما واقعیت این است آنچه که امام خمینی (ره) برای ما ترسیم کرد یک حکومت آرمانی متخلق بود. البته منظور من این نیست که جامعه به لحاظ اخلاق مذهبی رشد نکرده است. امروز قیاس دانشگاههای ما با قبل از انقلاب نشان دهنده رشد اخلاق مذهبی است. برای نمونه در زمان شاه مسجد دانشگاه تهران تنها بین ۴ تا ۶ نفر نمازگزار داشت، اما همین امروز با همه انتقادات گاهی به خاطر گنجایش کم مسجد دو بار نماز جماعت برگزار میشود. همچنین مراسم اعتکاف که در آن دوره تنها در قم و در مسجد امام با حضور چند طلبه برگزار میشد امروز در بسیاری از مساجد شهرها و روستاها برگزار میشود؛ لذا علیرغم انتظارات، از لحاظ فرهنگ دینی هم رشد کردیم. آنچه مشکل امروز ماست و در آن رشد نکردیم قول حضرت امام (ره) بود که بیان فرمود: انقلاب، حاکم و محکوم را در ادبیات سیاسی خودش از بین خواهد برد. به عبارتی یک عده نه به منزله حاکم و عده دیگری هم نه به مثابه رعیت و مردمی که باید اطاعت کنند، دیگر وجود نخواهد داشت بلکه دو طبقه خادم و مخدوم خواهند بود و مسئولان خدمتگزار و مردم هم کسانی هستند که مورد خدمت قرار میگیرند که این اتفاق نیفتاد و متأسفانه یک نوع اشرافیت پس از جنگ در کشور حاکم شد و آهستهآهسته تبدیل به یک سنت و فرهنگ شد و همین موجب فاصله بین مردم و حکومت گردید. حتی در برههای از زمان که مردم احساس کردند هیئت دولت مانند خودشان است، این فاصله بسیار کمتر شد و امید مردم هم به حکومت افزایش یافت.
امروز در این شرایط سخت معاون رئیسجمهور یک جشن تولد در کاخ سعدآباد برگزار میکند. حال ممکن است این برنامه به لحاظ هزینه رقم خاصی نباشد، اما یک سنت غلط است و برای مردمی که در شرایط سخت زندگی میکنند غیر قابل تحمل و پذیرش است. با اینکه مقام معظم رهبری بعد از دولت سازندگی هشدارهای خود را دادند، اما مسئولان به آن عمل نکردند. مردم در زمان جنگ تحمیلی وقتی مشاهده میکردند که بسیاری از مسئولان سادهزیست هستند، مشکلات را مانند آنها تحمل میکنند و فرزندان آنها هم مانند دیگران به جبهه میروند، تحمل مسائل برای آنها هم آسان بود، اما امروز فشارها بر روی مردم غیر قابل تحمل است، زیرا بین خودشان و حاکمان فاصله میبینند و احساس حاکم و محکوم میکنند و این یکی از نقاط آسیبپذیر انقلاب اسلامی است که مسئولان نتوانستهاند این مشکل را حل کنند و متأسفانه در این زمینه یک عقبگرد و انقلاب قهقرایی رخ داده است.
در برقراری عدالت قضایی هم مردم احساس خوبی ندارند و احساس نمیکنند عدالت قضایی برقرار است. اینها نقاط آسیبپذیر ماست و باید جمهوری اسلامی در چهل سالگی خودش، یک بازخوانی انجام دهد و این مشکلات را احصا کند و برای کاهش فاصله بین مردم و کارگزاران حکومتی برنامهریزی کند.
امروز میتوان از دو ایده سخن گفت که عدهای معتقدند انقلاب اسلامی به دلیل ریشههای الهی، قرآنی و دینی خود، با هر نوع عملکرد جمهوری اسلامی، ماندنی است و عده دیگری هم بر این اعتقادند که اینگونه نیست و پاشنه آشیل جمهوری اسلامی و انقلاب مفاسد درونی و افزایش فاصله مردم و مسئولان است؛ به کدم یک از این دو گزینه معتقدید؟
نه قرآن و نه روایات قول ندادهاند انقلاب اسلامی که در سال ۱۳۵۷ رخ داد برای همیشه مصون و محفوظ از گزند و سقوط باشد. خداوند جهان را طبق ضوابط و برنامه اداره میکند، جهان، چه جهان طبیعت چه جهان اجتماعی، به صورت سبب و مسببی است و قواعد و ضوابط خاص الهی و قوانین اجتماعی خداوند اداره میشود و هیچ تضمینی در کار نیست. از حکومت امیرمؤمنان علی (ع) که پاکتر، مخلصتر و الهیتر وجود ندارد. اما نواقصی در بین مردم بود و مردم از امام علی (ع) حمایت نکردند تا جایی که فریاد امیرالمؤمنین بلند شد و فرمود: «یَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَ». وقتی این حمایت صورت نگرفت فردی مانند معاویه توانست ضربه بزند و حکومت امام علی (ع) ساقط شد؛ لذا هیچ تضمینی وجود ندارد.
البته انقلاب اسلامی به دلیل شرایط خاص زمانی خودش و همبستگی که میان رهبری، مردم و تشیع به وجود آورد از قداست و استحکام بسیار بالایی برخوردار است و این ترکیب حتی در زمان امام علی (ع) به درستی شکل نگرفت و به یکدیگر گره نخورد؛ لذا جایگاه انقلاب اسلامی جایگاه مستحکمی است و این مسائل هم نمیتواند آن را به سقوط بکشاند، اما این رافع مسئولیت ما نیست. ما مسئول هستیم که این انقلاب را با عمل و منش خود و حاکم کردن معنویت، فرهنگ شیعی و قولهایی مانند اینکه رهبر و کارگزاران حکومتی آن مانند مردم عادی و حتی فقرا زندگی میکنند، حفظ و تقویت کنیم. به لطف خدا پیریزی انجام شده برای پایههای نظام مانند ولایت فقیه هم در دوره امام (ره) و هم در دوره مقام معظم رهبری به خوبی صورت گرفته و سادگی، دوری از اشرافیت و خلوص در رهبری نظام قابل مشاهده و به همین خاطر هم حکومت از آسیبپذیری کمتری برخوردار است و اگر این روش و منش از رهبری به سایر کارگزاران و مسئولان حکومت تسری پیدا کند قطعاً بدانید بسیاری از مشکلات حل خواهد شد و این مسئله تجربه شده و زمانی که مسئولان سادهزیست بودند تحمل مردم بیشتر بوده، خداوند برکت بیشتری به حکومت داده و مسئولان توانستند بر مشکلات بهتر فائق بیایند.
اما اگر این اتفاق رخ ندهد شاید حکومت سقوط نکند، اما حکومتی که خالی از معنویت، آرمانها و ارزشها شود و استکبارستیز، فریادرس مستضعفان و عدالتگستر نباشد و دو طبقه حاکم و محکوم در آن شکل بگیرد و به تعبیر امام علی (ع) عدهای از پرخوری و عده دیگری از گرسنگی در سختی باشند، محتوای اسلامی ندارد که بتوان گفت: انقلاب و حکومت ما باقی مانده و از گزندها و آسیبها حفظ شده است.
یکی از آرمانهای حضرت امام (ره) جهانی شدن انقلاب بوده است. چقدر در انتقال پیامهای انقلاب اسلامی موفق بودیم و این صدور تا چه حد در ذات انقلاب و چقدر نتیجه اقدامات مسئولان بوده است؟
من به قدرت درونی انقلاب اعتقاد دارم. دولتهایی که پس از انقلاب بر سر کار آمدند تفکرات مختلفی داشتند و از لیبرالیسم تا چپگرایی را در دولتها شاهد بودیم، ولی انقلاب راه خودش را طی کرده است، زیرا انقلاب نهادهایی را به وجود آورد که کسی نمیتواند در مقابل آنها ایستادگی کند. برای نمونه مجلس با همه کاستیهایی که دارد اگر دولت درست عمل نکند از او سؤال میکند و به استیضاح میکشاند و این موجب میشود دولت به خودش بیاید. همین اثرگذاری و نقشآفرینی مردم در قالب این نهاد مردمی، دولتها را ناچار میکند که خودشان را بیشتر با مردم انطباق دهند. رهبری و نظارتها و تذکرات ایشان موجب شده که موانع از سر راه انقلاب برداشته شود؛ لذا خود انقلاب دارای یک قدرت و هیمنه است که بسیاری از مسائل را به پیش میبرد.
در مسائل خارجی هم اتفاقاً این نقطه ضعف را امام (ره) تشخیص دادند و در پیامی در سال ۱۳۶۷ خطاب به مسئولان در زمینه جهانی شدن انقلاب تذکر دادند و فرمودند: «من میدانم مشکلات فراوانی از لحاظ اقتصادی بر این مردم تحمیل میشود. ولی این مشکلات اقتصادی مسئولان جمهوری اسلامی را نباید از هدف اصلی انقلاب که جهانی شدن این انقلاب است بازدارد. این انقلاب مقدمه ظهور حضرت حجت و حکومت واحد جهانی است». به عبارتی هدف مشخص بوده، اما مسئولان در این مسیر گام برنداشتند.
امام در آن زمان از تشکیل بسیج جهانی مستضعفین سخن گفتند، اما هیچ یک از مسئولان جرئت نکردند که اصلا وارد چنین فازی شوند، اما خود انقلاب این راه را باز کرد. امروز در لبنان یک بسیج مردمی با نام حزبالله تشکیل شده که بدون داشتن حکومت، میتواند در برابر اسرائیل قدرتمندی که در عرض ۶ روز ۴ سپاه قدرتمند عربی را شکست داد، بایستد و آن را به زانو درآورد. در عراق کسی نخواست بسیج درست کند، اما انقلاب راه خودش را باز کرد و یک نیروی بسیج در آنجا درست شده که الان مشکل امریکا با مسئولان عراقی همین بسیج (حشدالشعبی) است که یکسره ترامپ به دنبال منحل کردن آن است. در سوریه که حاکمان آن تفکر و اندیشه دیگری دارند، انقلاب راه خود را باز کرد و این بسیج را در آنجا هم ایجاد کرد یا در یمن، وقتی رهبر انصارالله صحبت میکند از انجام انقلابی همانند انقلاب ایران به رهبری امام خمینی (ره) سخن میگوید؛ بنابراین انقلاب توانسته پیامها و آرمانهای خود را صادر کند.
من به یاد دارم به خاطر مسئولیت و مأموریتی به بولیوی سفر کردم و وقتی با همین لباس روحانی در خیابانها حرکت میکردم زن و مرد و پیر و جوان به نام «خمینی» اشاره میکردند و اصرار داشتند که با بنده عکس بگیرند و حرف آنها این بود که انقلاب آیتالله خمینی بر مردم بولیوی اثرگذار بوده و این روحیه ضد امریکایی در آنها الهامگرفته از انقلاب اسلامی است. از همه جالبتر اینکه در دیدار با مردم این کشور، آنها میگفتند به آقای احمدینژاد بگویید قبل از انتخابات به بولیوی بیاید، زیرا بر روی رأی آوردن آقای مورالس تأثیر میگذارد. در دیدار با آقای مورالس ایشان هم این حرف را زدند و ما هم خندیدیم. مورالس وقتی دلیل خنده ما را جویا شد، قضیه را تعریف کردیم و گفتیم مگر این آقای احمدینژاد چقدر نفوذ دارد که در انتخابات کشوری که کیلومترها دورتر از ایران است و تازه ایران در آنجا در حال افتتاح سفارتخانه است، تأثیر بگذارد. به عبارتی فکر انقلابی اگر به انقلابیگری خودش پایبند باشد و بماند تأثیر جهانی خودش را خواهد داشت، لذا گرچه عمل لیبرالی و انقلابی افراد در کاهش یا افزایش سرعت صدور انقلاب تأثیر دارد، اما خود انقلاب راه خودش را در جهان باز و هموار میکند.
برای سؤال پایانی عدهای به عنوان راه حل برای اصلاح درونی نظام از ضرورت تغییر ساختار نظام جمهوری اسلامی و حرکت به سمت پارلمانی شدن سخن میگویند. آیا جنابعالی تغییر ساختار نظام را راه حل مشکلات اساسی کشور میدانید؟
من مشکل جمهوری اسلامی را نه ساختاری، بلکه کرداری میدانم. اتفاقاً کنترل یک نفر به منزله رئیسجمهور را خیلی راحتتر از ۳۰۰ نماینده مجلس میدانم که قرار است با تفکرات مختلف یک نخستوزیر یا رئیسجمهور انتخاب کنند؛ لذا چندان به تغییر ساختار و مدل حکومتی نظام موافق نیستم. به اعتقاد من لازم است بر روی مسئولان به لحاظ اخلاقی کار شود. همانطور که در زمانهای گذشته کتابهای اخلاق حکومتی نوشته میشد که رفتار ملوک و پادشاهان را سازماندهی میکرد تا حکومت دوام پیدا کند.
مشکل دیگر این است که کادرسازی انجام نشده است. مسئله دیگر بحث نظارتهاست. شورای نگهبان باید نظارتهایی را که قانون برعهدهاش گذاشته درست انجام دهد. معنا ندارد افرادی که برای رأی آوردن به مردم دروغ میگویند مجوز حضور در انتخابات پیدا کنند و هیچ جای دنیا هم چنین مجوزی به افراد دروغگو برای حضور در انتخابات و تصدی حکومت داده نمیشود. باید در این زمینه قوانین سختگیرانهای داشته باشیم و شورای نگهبان نباید تنها در تأیید اولیه نظارت کند و در طول انتخابات و دوره مسئولیت هم اگر نامزدی مرتکب خطا شد، دروغ گفت و وعده پوشالی داد با آن برخورد شود. این وعدههای پوچی که به مردم داده میشود مردم را دچار انتظارات فزاینده میکند و این ضرر زیادی را متوجه اصل حکومت میکند. چرا دادگاه قانون اساسی در بعضی کشورها در طول مدت ریاست جمهوری یک رئیسجمهور نظارت میکند و اگر رئیسجمهور خلاف قانون اساسی عمل کند با او برخورد میکند؟ اما ما این موارد را نداریم یا به آن عمل نمیکنیم؛ لذا اگر این مسائل حل شود نظام قابل اصلاح است و نیاز به تغییر ساختاری نیست.
بدیهی است که بخشی نیز صرفا ناشی از ضعف عملکردی افراد است.
" ... انتقاد، جوسازی و فضاسازی علیه انقلاب اسلامی هم بسیار است و به همین خاطر بسیاری از افراد از بازگو کردن دستاوردهای اجتماعی، اخلاقی، سیاسی و ... خودداری میکنند و یک نوع حجب و حیا به خرج میدهند ... " ( !!! )
این جچب و حیای دست اندرکاران و مسئولین ما واقعا در دنیا کم نظیر است ، واقعا ما در نهایت حوشبختی هستیم که چنین مسئولین محجوب و درست کار و ساده زیست و بی ادعائی داریم . ای کاش همه آنها مانند اکثر آقازاده هایشان بعد از این همه خدماتی که در این 40 ساله داشته اند به سایر کشورها می رفتند و ما را که از این همه جچب و حیا سیراب شده ایم تنها می گذاشتند و بقیه مردم دنیا را از همین حجب و حیا برخوردار می کردند .