نعمت احمدی در روزنامه اعتماد نوشت: وقتی محمدبن سلمان به وزارت دفاع عربستان منصوب شد، مذاکرات دولت ایران با گروه ۱+۵ درخصوص فعالیتهای هستهای ایران در جریان بود. بنسلمان ابایی نداشت که خواستهاش را مبنی بر توسعه توان موشکی کشورش برملا کند. نشریه جنینز در سال ۲۰۱۳ گزارشی از فعالیتهای مخفی عربستان و برنامه موشکی این کشور انتشار داده بود که مورد انکار عربستانیها قرار گرفت و امریکا نیز با توجه به مذاکرات پیش رو با ایران به صراحت اعلام کرد که عربستان بدون هماهنگی با امریکا اقدام به توسعه توان موشکی خود نخواهد کرد.
انتصاب محمدبن سلمان به ولیعهدی و گرفتاریهای ناشی از حمله نظامی به یمن و اوضاع پیچیده نظامی سوریه و دست بالای ایران در همه جبههها ظاهرا دولت عربستان را به سوی توسعه توان موشکی خود کشانده است. تصاویر ماهوارهای نشان از آزمایش موشکهای بالستیک در پایگاه نظامی الدوامی ۲۳۰ کیلومتری ریاض پایتخت عربستان دارد. پرسش این است که آیا فعالیت برملا شده موشکی عربستان بدون هماهنگی با امریکا صورت گرفته؟ یا این امریکاست که در شرایط موجود مسابقه موشکی را در منطقه کلید زده است؟ برداشتی که امریکاییان از قطعنامه ۲۲۳۳ سازمان ملل درخصوص برنامه موشکی ایران دارند با واقعیت فعالیتهای ایران همسویی ندارد. اینکه گفته میشود ایران نباید برنامه موشکی خود را توسعه دهد، دخالت در امور ایران و دخالت در مساله مهم دفاع ملی است.
غرب باید به این مهم توجه کند که این عراق بود که در جنگ شهرها از موشکهای دوربرد علیه کشورمان استفاده کرد و اگر در آن تاریخ ایران به فناوری امروزی موشکی رسیده بود، به یقین صدام به خود اجازه نمیداد شهرهای بیدفاع ایران را موشکباران کند. ایران با تکیه بر توانمندی دانشمندان خود از همان سالهای جنگ درصدد برآمد تا توان دفاعی و موشکی خود را در منطقه پرآشوب خاورمیانه بالا ببرد. در واقع برنامه موشکی ایران بومی شده است و دانشمندانی مانند شهید تهرانیمقدم آن را ارتقا دادهاند. اما برنامه موشکی عربستان همانند دیگر تسلیحات این کشور کاملا وارداتی است و مطابق گزارش رسانهها و تصاویر ماهوارهای از پایگاه الدوامی در ۲۳۰ کیلومتری ریاض، در دل صحرای عربستان پایگاهی را با تاسیسات مربوط به آزمایش موتورموشک و نیز سکوهایی که قابلیت نصب نوعی راکت دارند نشان میدهد.
علاوه بر آن به گفته کارشناسان نظامی در حاشیه پایگاه الدوامی، سازههایی وجود دارد که قابلیت ساخت و سوختگیری موشکهای بالستیک را دارند و تحلیلگران سیاسی-نظامی با این پرسش روبهرو هستند که آیا امریکا از توسعه فعالیتهای موشکی عربستان باخبر است؟ و آیا توسعه سازههای ساخت و سوختگیری موشکی به اطلاع امریکا رسیده است؟ سوال مهمتر اینکه چه دولتی عربستان را برای رسیدن به شرایط موجود کمک کرده است؟
اگر توسعه موشکی عربستان را امریکاییان برعهده دارند، موافقت اسراییل را چگونه جلب کردهاند و مهمتر اینکه فشارهای وارده بر ایران و حتی تحریمهای جدیدی که علیه ایران توسط امریکا وضع شده که بهانه عمدهاش فعالیت موشکی ایران است، عملا دیگر نمیتواند کارساز باشد زیرا برنامه موشکی عربستان و آزمایش موشک بالستیک این کشور که اتفاقا توان حمل سلاح هستهای را دارد یک قدم پیشتر از برنامه موشکی دفاعی ایران است. روزنامه واشنگتنپست نقشه سازههای موشکی پایگاه الدوامی را با تکیه بر تصاویر ماهوارهای افشا کرده است و مدعی است دو سکوی پرتاب موشک در این پایگاه وجود دارد که یکی رو به ایران و دیگری رو به اسراییل است.
محرمانه بودن برنامه توسعه موشکی عربستان تا قبل از آزمایش این کشور بر ابهامات قضیه افزوده است و باید منتظر عکسالعمل اسراییل و امریکا ماند. کارشناسان نظامی با تکیه بر تصاویر مخابره شده از ماهوارهها اعلام میدارند که برنامه موشکی عربستان کپیبرداری شده از تاسیسات موشکی چین است. حال پرسش اساسی این است که آیا دولت سعودی گزارشی از فعالیت موشکی خود به غرب داده است و آیا دولت امریکا در جریان راهاندازی سایت موشکی عربستان بوده است؟ یا اینکه همه برنامه و فعالیت موشکی عربستان با پنهانکاری و دور از چشم امریکا صورت گرفته است؟
در فرض نخست اگر فعالیت موشکی توسط چین با اطلاع امریکا و غرب صورت گرفته باشد، دور از ذهن است زیرا بعید است امریکاییها به گفته ترامپ این گاو شیرده را رها کرده باشند و پستانهای پرشیر آن در اختیار دولت چین قرار داده باشند. شاید دولت چین با توجه به برنامه تحریم امریکا و اینکه واردات نفت از ایران باید با مجوز امریکا صورت گیرد با این ترفند از خواسته ولیعهد جوان عربستان که آرزوی توسعه برنامه موشکی و حتی اتمی دارد، استفاده کرده باشد.
اما در فرض دوم اگر بدون اجازه امریکا به طرف چینی یا احتمالا پاکستانی تمایل پیدا کرده و دور از چشم غرب و امریکا سایتهای موشکی نصب و موشکهای بالستیکی به این سایت حمل و مورد آزمایش قرار گرفته باشد برای سازمانهای اطلاعاتی امریکا این قضیه به فاجعهای بزرگ تبدیل خواهد شد.
امریکا که چندین ناو هواپیمابر با همه سیستم دفاعی و امنیتی به همراه صدها هواپیما و پایگاههای نظامی در عربستان و بحرین با میلیاردها دلار هزینه سالیانه در اختیار دارد چگونه عوامل امنیتی و اطلاعاتیاش بیخبر از توسعه سایتهای موشکی عربستان ناگهان با تصاویر ماهوارهای روبهرو میشوند؟ از طرفی اسراییل که به گفته سران سیاسی، نظامی خود همه حرکتهای نظامی منطقه را رصد میکند و آقای نتانیاهو- یهودی سرگردانی شده که هر روزه نقشه توسعه فعالیتهای اتمی، موشکی ایران را هوار میکشد چطور از فعالیت موشکی عربستان بیخبر مانده است.
دنیای سیاست دنیای پیچیدهای است، آیا باید باور کنیم که همه فعالیت موشکی عربستان پنهان از غرب بوده و امریکا و اسراییل از آن بیخبرند و گناه توسعه برنامه موشکی عربستان را به گردن چین یا پاکستان بیندازند یا اینکه فیالواقع دولت امریکا برنامهریز سایت موشکی عربستان است و، چون توان جلوگیری از توسعه برنامه موشکی ایران را ندارند در خاک عربستان پایگاهی راهاندازی کرده؟ احتمال قریب به یقین روسیه هم از این برنامه بیاطلاع نیست. مگر میشود به فاصله اندکی بیش از هزار کیلومتر از مرز هوایی روسیه، پایگاه موشکی آن هم از نوع بالستیکی آن در ظرف زمانی معین راهاندازی و موشکهای آن نصب و آزمایش بشود و روسیه از این تحرک نظامی بیخ گوش مرزهای خود بیخبر باشد؟ از دنیای عجیب سیاست که آلوده به پولهای نفت شده باشد همه چیز برمیآید. شاید در آیندهای نهچندان دور دولت عربستان از نخستین آزمایش اتمی خود نیز پرده بردارد و با سر و صدا اعلام کند: ای مسلمانان جهان خادمین حرمین شریفین برای حراست و حفاظت از حرم شریف، به سلاح اتمی مسلح شدهاند، اما کیست که نداند دولت عربستان دانشمند موشکی و اتمی ندارد که هیچ، حتی برای حفاظت و حراست از همین پایگاههایی که شرق یا غرب برایش ایجاد کردهاند از ماموران خارجی استفاده میکند.