وحید طالبلو در جدیدترین مصاحبهاش درباره تیم ملی فوتبال ایران صحبت کرده است.
به گزارش خبر آنلاین، از روزی که با شماره ۳۰ و در نقش جهان با اعتماد امیر قلعه نویی به گلر ثابت استقلال تبدیل شد تا زمانی که با پیراهن شماره یک همان تیم پنالتی علی دایی را گرفت، وحید طالب لو همواره محبوب هواداران استقلال بوده. دروازه بانی نجیب و سر به زیر که چه زمانی که پنالتی گیرترین گلر ایران بود و چه زمانی که طعم تلخ نیمکت نشینی در تیم محبوبش را در حضور دروازه بانهایی مثل محمد محمدی، محسن فروزان و مهدی رحمتی تجربه کرد، هیچگاه برای تیم مورد علاقه اش حاشیه سازی نکرد و در نهایت هم در سکوت از جمع آبیها جدا شد.
وحید طالب لو این روزها ساکن واشنگتن است. او خیلی غریبانه و در سالهای دور از خانه فوتبال را بوسید و گذاشت کنار. او رفت و حالا میگوید هر آنچه در دوره بازی اش بوده است را فراموش کرده. وحید در این گفتگو درباره تیم ملی هم حرفهای جالبی زده که در ادامه میخوانید.
پس از خداحافظی از ایران رفتی. ما توقع داشتیم وارد دنیای مربیگری شوی و هم همسرت به عنوان نویسنده سینمایی فعالیت کند. اما یکدفعه تصمیم به رفتن گرفتی؟
ما طبق برنامهای که داشتیم به این نتیجه رسیدیم که این کار را انجام بدیم، اما برای هر دوی ما شرایط سخت بود، ولی این تصمیم را گرفتیم و خدا را شکر مشکلی نیست و همه چیز سرجایش است.
شما خیلی غریبانه خداحافظی کردی و در خارج از کشور نامه خداحافظی ات را نوشتی.
من در این سالهایی که در فوتبال بودم آدمهایی را دیدم که برای فوتبال کشور ما زحمت کشیدند و گردن این فوتبال و ورزش حق داشتند، اما خیلی غریبانه رفتند و من هم آن زمان به اینجای ماجرا فکر کرده بودم. اتفاقاتی که برای ستارههای ما افتاد برای من تجربه شد.
تو در همه ردههای ملی بازی کردی و از ۱۵ سالگی در اردو و کمپهای ملی حضور داشتی و به همین دلیل حضور تو در فوتبال طولانی به نظر میرسید
من از همان ابتدا یک مسیر و اصولی را انتخاب کردم و هیچوقت دوست نداشتم به این اصولم خدشه وارد شود و اعتقاد داشتم به کاری که میکنم و بیشتر به دنبال کار فنی بودم تا از تواناییهایی که دارم برای پیشرفتم استفاده کنم. تا آنجایی هم که در توانم بود تلاش کردم و هرجایی هم که نتونستم توانم نبود و نمیتوانستم بحثهای دیگری را دنبال و اگر به آنها میپرداختم شاید الان هم فوتبال بازی میکردم.
ولی خوشحالم از این قضیه و اصلا ناراحت نیستم. آدم هر زمان وارد جایی میشود باید در خروج را نگاه کند. خیلی بزرگتر از ما آمدند و رفتند و خدا را شکر که شرایطی اتقفاق افتاد که تقریبا مردم از من راضی هستند و این برای من کافی است.
تو از سن نوجوانی در استقلال بودی و به همین دلیل به تو لقب پسر استقلال داده بودند. از نوجوانی در این تیم بودی و سالها پای تیم محبوبت ایستادی. وقتی خداحافظی کردی افراد زیادی به خداحافظی تو واکنش نشان دادند. چه حسی نسبت به آن واکنشهای مثبت داشتی؟
خوشحالم با تصمیمی که گرفتم و کامنتهایی که برای من فرستادند، مشخصه این مسیر زندگیم که زندگی ورزشیم بوده را درست طی کردم. همه هواداران به من لطف داشتند و اصلا نگاه رنگی وجود نداشت و این برای من بسیار ارزشمند است. در حال حاضر هم در تلاش هستم تا با قدرت و با اطلاعات زیاد برگردم به جریان فوتبال و شرایطی ایجاد کنم تا مردم دوباره شاد باشند.
تو علاوه بر اینکه پسر استقلال بودی، پسر معنوی برانکو هم محسوب میشوی. ایوانکوویچ در ۱۵ سالگی تو را به تیم ملی دعوت کرد و همواره نگاه خاصی به تو داشت. پس از حضور دوباره برانکو در ایران و پرسپولیس این فرصت را داشتی که با او کار کنی، اما چنین تصمیمی نگرفتی.
شاید اگر به پرسپولیس رفته بودم تا الان در حال بازی بودم و شاید دوباره به تیم ملی دعوت میشدم، نمیشود پیش بینی کرد، اما من یک مسیری را انتخاب کرده بودم و آن هم رضایت و خشنودی هواداران بود و بیشتر منافع تیمی برایم مهم بود. میشود گفت: ما اینگونه در فوتبال بزرگ شدیم که نتیجه تیم مهم بوده و از خود گذشتگی بیشتر خودش را نشان میداد. منم اینگونه بزرگ شدم و سعی کردم این نوع رفتار را در زندگی شخصی خودمم حفظ کنم. در نهایت هم از تصمیماتی که گرفتم پیشمان نیستم.
در پیامهایی که برات فرستادن چند بسیار حساس دیده شد. از افرادی که روزهای سخت و پر از چالشی را باهم گذراندید. پیام آن افراد را قبول کردی؟
بحث قبول کردن یا نکردن نیست. آدم در لحظاتی که هست نگاه و تفکرات فرق میکند. وقتی شرایط هم تغییر میکند آن تفکرات هم به مرور عوض میشود. ما آدمهای احساسی هستیم. آدمها در شرایط بر اساس مشاورههای درست یا غلط یک سری حرفهایی میزنند و یک سری کارها میکنند، اما وقتی من از فوتبال خداحافظی کردم با تمام آن چیزهایی که در فوتبال بود هم خداحافظی کردم.
اگر الان مهدی رحمتی را ببینی مثل یک برادر با او رفتار خواهی کرد؟
بحث برادرانه رفتار کردن نیست، ولی فوتبال ارزش این رفتارها را ندارد. هرچقدر آدم بخواهد به این دلخوریها دامن بزند از درون صدمه میبیند، ولی اینجوری خیلی سبکترم.
تو تجربه تلخ جام ملتهای ۲۰۰۷ را داری. پنالتی گیر بی نظیری بودی و به زمین آمدی تا پنالتی بگیری، اما داستان طوری دیگری رقم خورد.
من به زمین آمدم و حتی پنالتی را هم گرفتم، اما ما در آن بازی دو پنالتی از دست دادیم و اگر پنالتیهای ما گل میشد صعود کرده بودیم. ما پنالتی اول را خراب کردیم و عقب افتادیم، من پنالتی بازیکن کره را گرفتم و بازی مساوی شد، اما وقتی پنالتی دوم ما هم خراب شد فشار بیشتری به من وارد شد. باید این را هم در نظر بگیریم که در آن تورنمنت من اصلا بازی نکرده بودم و اولین باری بود که وارد زمین میشدم. شرایط مثل بازیهای جام حذفی استقلال نبود. در بازیهای حذفی من همیشه فیکس بودم و ۱۲۰ دقیقه بازی میکردم در شرایط مسابقه قرار میگرفتم و با تمرکز ذهنی بهتری در پنالتیها حاضر میشدم، اما آن بازی در دقیقه ۱۲۰ وارد زمین شدم. اما باید این را بگویم که تیم ما شایسته قهرمانی بود، اما کم شانس بودیم.
بسیاری از کارشناسها معتقد بودن تیم قلعه نویی از نظر بازیکن مهرههای خوبی داشت، اما یکدست نبود. لژیونرهایی که از اروپا میآمدند با بازیکنان لیگ هماهنگ نبودند
تیم بعد از جام جهانی و پس از یکسری تغییر و تحولات جمع شده بود، ولی من اعتقاد دارم تیم ما شایسته قهرمانی بود. هم فردی و هم تیمی اگر نگاه کنیم کسی در آن تیم کم کاری نکرد، چون همه به دنبال قهرمانی بودیم.
این روزها همه از بیرانوند صحبت میکنند. پنالتی کاپیتان یمن را هم در همان دقیقه اول گرفت و یکی از ستارههای تیم ملی محسوب میشود. در حال حاضر بسیاری از کارشناسها اعتقاد دارند بیرانوند از همه دروازه بانهای بعد عابدزاده یک پله بالاتر قرار گرفته است. تو بیرانوند را چطور میبینی؟ آیا به اروپا و تیمهای بزرگ میرسد یا سقف بیرانوند همین جایی است که ایستاده؟
علیرضا بعد از جام جهانی یک برگ مهمی از زندگی ورزشی اش رقم خورد و تجربه بسیار خوبی کسب کرد. با اینکه ما حذف شدیم، اما گرفتن پنالتی رونالدو یک روحیه مضاعف و امتیاز مثبتی برای بیرانوند بود. من و علیرضا مدتی در نفت تهران با هم تمرین میکردیم و تقریبا شناختی خوبی از او دارم و او به خوبی توانسته از موقعیتهایی که برایش پیش میآید استفاده کند و فکر میکنم با روحیه و اعتماد به نفس خوب شایستگی آن را دارد که خودش را اثبات کند.
تیم ملی هم ساختار دفاعی خوبی دارد و همین موضوع تمرکز دروازه بان را بالا میبرد تا او تک اشتباهات خط دفاعی را با عکس العملهایی که نشان میدهد جبران کند. در بازی برابر عمان هم دیدید که در دقیقه یک که هنوز بازیکنان تمرکز لازم برای بازی را ندارند، بیرانوند با یک سیو عالی موفق شد تیم ملی را در بازی نگه دارد. گرچه من اعتقاد دارم اگر آن پنالتی گل میشد تیم ملی ما توانایی بازگشت را داشت، اما آن سیو شخصیت با ثبات تیم ملی که آقای کی روش به آن داده را به همه نشان داد. فاکتور مهم تیم ما کم گل خوردن است. ما موقعیتهای کمی به حریفان میدهیم و اگر هم موقعیتی بدهیم گل نمیخوریم و این امتیاز مهم برای ایران محسوب میشود.
تیم ما توانایی قهرمانی دارد؟
صد در صد. تیم ما شانس اول قهرمانی است. فقط خواهش میکنم کادرفنی تیم ملی و مسئولین این خوشیهای لحظهای را از مردم نگیرند و بذارند از این بازیها لذت ببرند. با این حرفهایی که زده میشود واقعا به غیر از اینکه خودمان تمرکزمان را بهم بزنیم هیچ سود دیگری ندارد. همه میدانند مشکلات زیاد است، ولی الان زمان مناسبی برای زدن این حرفها نیست. با توجه به شرایط بد اقتصادی و زندگی، بازیهای تیم ملی باعث شادی مردم میشود و از معدود اتفاقاتی است که مردم را با هم یکدل و یکرنگ میکند.
منظورت این است که کار فنی آقای کی روش خوب است، اما کاش با مصاحبههایش کام مردم را تلخ نکند
هم آقای کی روش و هم مسئولین. من میدانم همه دارند هم برای جایگاه خودشان تلاش میکنند و هم برای موفقیت تیم ملی.
آقای برانکو هم جزو مسئولین محسوب میشود؟
فرقی نمیکند. هر کسی که میخواهد در این شرایط با حرفش آرامش تیم ملی را برهم بزند و حاشیه درست و در روند تیم اخلال ایجاد کند. بعضی وقتها حرفی زده میشود که آن حرف درست است، اما زمان و مکانش درست نیست و همین باعث ایجاد حاشیه میشود. بگذارند مردم از این قسمت تمیز فوتبال لذت ببرند.
شما خودت در آمریکا کار فوتبالی میکنی؟
مگر میشود از فوتبال جدا شد؟ همان زمان که خداحافظی کردم چند پیشنهاد خوب از ایران داشتم، اما من شرایطم طوری بود که نمیتوانستم در ایران باشم و ترجیح میدهم در زمینه مربیگری بیشتر تجربه کسب کنم و اطلاعات به دست بیاورم و با تفکرات بهتر و حرفه ایتر وارد این بخش شوم. در حال حاضر هم در آمریکا دارم با تیمهای پایه کار میکنم و اکثر بازیکنان بزرگ دنیا از همین جا شروع میکنند و باید پله به پله بالا آمدند. شما نگاه کنید زیدان از تیم پایههای رئال شروع کرد و تیمهای پایه به آدم زمان آزمون و خطا میدهد تا حرفه ایتر وارد دنیای مربیگری شد.