مهدی مطهرنیا، استاد دانشگاه، در گفتگو با فرارو، از دیگر ابعاد اجرایی نشدن لوایح FATF در کشور را اینطور بیان کرد: این اتفاق میتواند روی کمکهای احتمالی اتحادیه اروپا در ایران تاثیرگذاشته و به تبع آن، مسئله صادرات نفت کشور را نیز بعد از یک بازه زمانی شش ماهه به صفر برساند. همه اینها در مجموع موجب ایجاد عمق نفوذ استراتژیک بیشتر تحریمها علیه جمهوری اسلامی ایران در ماههای آینده خواهد شد.
مطهرنیا در رابطه با نوع جهتگیری مقامات سیاسی و اقتصادی ایران در مورد موضوع مورد نظر گفت: ما نمی توانیم با گرم و سرد کردن و یک گام به جلو برداشتن و دو گام به عقب رفتن عمل کنیم. با توجه به شرایط کنونی کشور و با توجه به ادعاهایی که در حال حاضر در جریان نظم منطقهای و نظام بینالمللی داریم، وقت آن رسیده که شفافیت دولت ایران بیشتر شود تا نظام اقتصاد بینالمللی این کشور را به عنوان یک بازیگر موثر بپذیرد و یا در نهایت از خود رد کند.
مطهر نیا همچنین در ارتباط با چرایی مخالفت گروهی از افراد با FATF بیان کرد: افراد مخالف با اجرای FATF غالبا جز افراد نفی محوری هستند که در مقابل، از داشتن و اتخاذ یک رویکرد اثباتی در موضوعات پرهیز میکنند. به همین خاطر است که این گروه اغلب، با نفی یک موضوع وارد عمل می شوند. در حالی که آنچه در واقعیت امر وجود دارد، کلیت اقتصادی است که با داشتهها و اندوختههای داخلی خود میتواند در برابر هجمههای گوناگون اقتصادی بینالمللی ایستادگی کنند و این ایستادگی، تنها ضرورت ایجاد یک اقتصاد سالم برای آینده به حساب میآید.
مهدی مطهرنیا در معرفی مخالفان کنونیFATF اینطور بیان کرد: منطق افراد مخالف در اجرای FATF به گونهای است که بر اساس ایجاد یک فضای باورمندانه ایدئولوژیک رفتار میکنند و معتقد هستند که هر آنچه سازمانهای بیگانه غربی و یا بینالمللی که سر منشا غربی دارند، موجب ایجاد سلطه و چیره شدن آنها بر نظام داخلی جامعه ما میشود. این افراد بیشتر در یک نگاه قطبی شده صفر و یکی قرار دارند و قائل به ایجاد یک فضای ممنوعیت ورود سازمانهای بینالمللی به داخل کشور هستند. به نظر میرسد، آنها در چارچوب باورهای خود، به خاطر اتخاذ این دیدگاه ایدئولوژیک، گاه و بیگاه نفعی هم میبرند.
وی در توضیح FATF و مواضع مختلفی که نسبت به آن در کشور شکل گرفته، توضیح داد و گفت: FATF و لوایح چهارگانه آن در دایره الزامات نظام جمهوری اسلامی ایران برای پیوستن به جامعه بینالمللی و به ویژه اقتصاد بینالمللی قرار گرفته است. در سطح دیدگاه کلان در موردFATF دو دیدگاه اصلی وجود دارد. دیدگاه اول بر اساس قاعده نفی سبیل در فقه اسلامی عمل کرده و FATF و مواردی مانند آن را از مهمترین زمینههای پروردن تسلط بیگانگان در درون کشور و به تبع آن محدود کردن استقلال ملی میدانند.
مطهرنیا گروه دوم واکنشگران به FATF را اینطور معرفی کرد: در مقابل دسته اول، افراد دیگری بر این باور هستند که در مقابل تمام موانع و محدودیتها، FATF پلی است که ایران را به نظام بینالملل متصل میکند و امکان عملکرد بیشتر ایران در چارچوب نظام بین الملل برای ارتقا و بهبود فعالیتهای اقتصادیاش را گسترش میبخشد. این گروه بر این نکته تاکید دارند که پل FATF راهی مطمئن برای پیشرفت اقتصاد ایران است و به همراه پلهای دیگر میتواند این اتصال را وسعت بیشتری بخشد.
مطهرنیا پس از معرفی دیدگاه افراد مخالف به FATF مسئله اصلی کشور را تصمیمگیری بر سر تایید و یا رد لوایح چهارگانه FATF دانست و گفت: اکنون مسئله مهمی که مطرح میشود این است که آیا ما میخواهیم به نام نظام جمهوری اسلامی ایران با نظام منطقهای و بینالمللی همکاری کنیم یا اینکه نمیخواهیم. پاسخ به این سوال همان مبنای اصلی کار ما است که بایستی در ادامه راه، بر اساس آن عمل کنیم.
وی توضیح داد: اگر می خواهیم با نظام بینالملل همکاری کنیم باید مستلزمات ابزاری این نظام را هم بپذیریم. در اساس، این استلزامات ابزاری ایجاب میکند که ما قواعد بینالمللی ناظر بر فعالیت های اقتصادی در جهان را به وجوه گستردهای مورد تایید قرار دهیم و اگر مدعی هستیم که در اقتصاد بینالمللی جایگاه ویژهای را داریم، بر مبنای ادعای خود باید در گروهی پذیرندگان FATF قرار بگیریم که اکثر آنها، کشورهای پیشرفته جهان از نظر اقتصادی هستند و اثرات بالایی را بر حوزه اقتصادی برجای میگذارند.
این کارشناس و استاد دانشگاه، در زمینه تصمیمگیری برای عدم پذیرش FATF نیز گفت: اگر میخواهیم در نظام بینالملل به جای اینکه معنادار، تایید شده و هدفمند در برابر آنچه نظام سلطه میخواهد، با چالشگری ناشی از ارزشهای رادیکالیستی خود به ایجاد تنش بپردازیم، باید هزینههای زیادی را پرداخت کنیم و طوری رفتار کنیم که در برابر این جریان اقتصادی سپرهای دفاعی مناسبی را داشتیم و جدا از همه این موارد، هزینههای بهرهوری از این سپر دفاعی را نیز برای ایستادگی و مقاومت بپردازیم. همه این موارد، این تصمیمگیری بسیار بزرگی است که در نهایت رهبری جمهوری اسلامی ایران باید در موردش نظر دهد.
به اعتقاد مطهرنیا، در حال حاضر که مرزهای جغرافیایی آرام آرام کمرنگ شده و در حال فرو ریزش است، بهترین کار این است که کشورها در قالب یک نظم بینالمللی و با قبول قواعد حاکم بر این نظم، وارد عمل شوند و از این طریق، جایگاه خود را در نظم بینالمللی بازیابی کرده و با این بازیابی، نقشهای متفاوت خود را در نظام بینالمللی در قالب، کنشگری و کنشورزی و همچنین بازیگری در لایه های گوناگون نظام بپذیرند.
مطهر نیا تصمیمگیری نهایی در مورد موضوع FATF و پذیرش و یا عدم پذیرش قواعد نظامبینالملل را اینطور تشبیه کرد: عدم موافقت با FATF موجب خروج ما از بازی میشود. شاید بتوانیم در مرحله اول خروج به عنوان تماشاگر بازی داخل استادیوم باشیم اما شاید در مراحل بعدی، حتی فرصت تماشا کردن از نزدیک نیز از ما گرفته شود و مجبور شویم از طریق گیرندههای خود با فاصله بسیار زیاد و از راه دور به تماشای بازی بزرگان نظام بینالملل ادامه دهیم.
وی در پایان اظهار کرد: اساسا به عنوان یک شهروند ایرانی باید با نظام بینالملل و نظامات بینالمللی ارتباطات منطقی هدفمند و هوشیارانه داشته باشیم. بهترین کار این است که ایران در بافت موقعیتی جدیدی وارد شود و به عنوان یک عنصر موثر در حوزه منطقهای و تاثیرگذار در نظام بینالمللی به ایفای نقش خود بپردازد. ایران میتواند از این طریق، امتیازات بیشتری را بهرهبرداری کند و به عنوان بازیگری کنشورز در سطح بینالمللی، در بین کنشگران و بازیگران حوزه منطقهای، جایگاه خود را تثبیت و به سمت پیشرفت و توسعه ملی روی آورد.
پیش از برجام هم از همین حرفها زده میشد. تا کی باید دیگران پرتوکل بنویسن و ما امضا کنیم؟