فرارو- «در زندگی ترسهایی هستند که با شناخت از بین میرود، اما ترسهایی که تا مرگ ناشناخته میماند هرگز رهایتان نمیکند». این خلاصه داستان سریالی است که ادعا میکند اولین سریال ترسناک ایرانی است. سریالی که توسط رامین عباسیزاده تهیهکننده باسابقه و نامآشنای تلوزیون ساخته شده است که اتفاقا تهیه آثاری با رگههای خفیفی از ژانر وحشت همچون "او یک فرشته بود" و "سقوط یک فرشته" را در کارنامه خود دارد.
قسمت اول سریال احضار را از اینجا دانلود کنید
اما احضار متفاوت است. ماه ابرگرفته، هوای مهآلود، صدای زوزه گرگ، کلاغ، خانه ویلایی بزرگ در دل کوهستان، درِ کمدی که خود به خود باز میشود، صدای گریه و خنده نوزاد، عروسک و دختربچهی موبلندی با نگاهی خیره و ضرباهنگ کلمات نامتعارف. همهی عناصر بصری ظاهراً برای ساخت یک سریال ترسناک مهیا است.
در قسمت اول با شخصیتهای داستان و روابطشان تا حدودی آشنا میشویم. گیسو، همسر امیر، هفت سال پیش به دلایلی که هنوز برای ما روشن نشده، فوت کرده است و حالا عهد کرده که زندگی امیر و همسر جدیدش (پروا) را که در انتظار به دنیا آمدن فرزندشان نیز هستند، نابود کند.
از طرف دیگر زندگی پزشک متمول و جنتلمنی به نام سینا خسروی را میبینیم که دوست صمیمی امیر است و ظاهرا در گذشتهی امیر و گیسو نیز نقش داشته است. دکتر که مجرد است و تنها در ویلای بزرگ و لوکس خود زندگی میکند، سرپرستی دختری به نام پریا را به عهده دارد و برای نگهداری از او دچار مشکل است و به دنبال پرستاری میگردد که بتواند از پریا مواظبت کند.
جدای از موسیقی رعبآور آریا عظیمینژاد و نماهایی با زوایای دوربینی که بیشترین میزان دلهره را به بیننده منتقل میکنند و توسط مرتضی غفوری فیلمبرداری شدهاند، اتفاقات ترسناک از همان قسمت اول شروع میشوند. از سکانس ورود پرستار بچه به اتاق پریا و مواجه شدنش با او که لحظهای در گوشهای از اتاق در حال گریه کردن است و لحظهای بعد روی تخت نشسته و لحظهای بعد با صدایی مردانه پرستار را از اتاقش بیرون میکند، تا حضور گاه و بیگاه شبح گیسو در خانهای که امیر و پروا به تازگی در آن مستقر شده اند.
بعد از تیتراژ بدون فوت وقت وارد فضای دلهرهآور داستان میشویم
در قسمت دوم جزئیات بیشتری از زندگی دکتر خسروی میفهمیم، این که پدر و مادرش را در کودکی از دست داده و در یتیم خانهای که از آن متنفر بوده بزرگ شده است. دکتر که کماکان درگیر پیدا کردن راهی برای مواظبت از دخترخوانده اش است، او را به مهد کودک میسپرد. اما پریا و خاله ثریایی که کسی جز پریا نمیتواند او را ببیند در همان ساعات اول حضور در مهدکودک همه چیز را به هم میریزند.
قسمت دوم سریال احضار را از اینجا دانلود کنید
مدیر مهدکودک به طرز غریبی زبانش را گاز میگیرد و او را به بیمارستان میبرند، مربیهای مهدکودک از رفتار مرموز پریا میترسند و کودک خردسالی مه قصد بازی کردن با پریا را داشت از وحشت خودش را خیس میکند و راهی خانه میشود. از طرف دیگر امیر که هر جایی میرود حضور گیسو را حس میکند، همه جای خانه دوربین کار میگذارد تا هم بر ترسش غلبه کند و هم مواظب پروا و بچهای که در شکمش دارد باشد.
احضار در دو قسمت ابتدایی به سرعت شروع به توضیح روابط بین کاراکترها میکند و مواردی از گذشته و حال هر یک را نشان میدهد و برای مرموز شدن شخصیتها از معرفی آنها اجتناب نمیکند (کاراکترها آنقدر یکدیگر را به نام صدا میزنند که خدایی ناکرده مخاطب نام کسی را فراموش نکند). با اورتوری کوتاه از عاشقانهی یک زوج جوان و بعد از تیتراژ بدون فوت وقت وارد فضای دلهرهآور داستان میشویم. همهی بازیگران سریال گویی از آن جایی که میدانند چه اتفاقاتی در ادامهی سریال خواهد افتاد، نمیتوانند ترس را از چهره هایشان پنهان کنند! و ما در اولین مواجهه با هر یک از کاراکترها نگاهی خیره و مبهوت میبینیم که به هر کس و هر صدایی مشکوک است.
همانطور که پیشتر اشاره شد، همهی عناصر ترسآور از فیلمها و سریالهای ترسناک غربی از «آنابل» و« تسخیر» تا «طالع نحس» و «درخشش» در احضار گنجانده شده و این موضوعی نیست که از نگاه تماشاگران این روزهای آثار سینمایی و نمایش خانگی دور بماند. اکثر نظرات مخاطبان در صفحات مجازی نیز اشاره به همین امور است: بازیهای غیرقابل باور و دهانهایی که فقط دیالوگ را مانند روبات بازگو میکنند و کپی کاری از فیلمها و سریالهای هالیوودی؛ و موارد گوناگونی مانند محجبه بودن ارواح و اشباح در سریال نیز دستمایهی طنزپردازی مخاطبان شده است.
همهی عناصر ترسآور از فیلمها و سریالهای ترسناک غربی در این فیلم گنجاده شده است
الهه جعفری، شهریار ربانی، کیمیا ملایی، بنیامین پیروانی، حسین صیفی، ریحانه رضی، یاسمن همتی، نرگس امینی، نوش آفرین رحمانی، شیما مرزی، بهار خانی، محمد توکلی و ساغر امینی بخشی از گروه بازیگری این سریال هستند که هیچ یک نام و نشان قابل توجهی ندارند. البته که حضور چهرههای کمتر شناخته شده در ژانر وحشت امری مرسوم است چرا که سازندگان این گونه آثار معتقدند این مساله باورپذیری آثار ترسناک را بیشتر میکند.
ژانر وحشت در اروپا و ایالات متحده آمریکا میان مخاطبان محبوبیت زیادی دارد و برای سازندگانش نیز از لحاظ مالی بسیار سودآور است؛ چنان که جدای از سریالهای ترسناک فیلمهای سینمایی این ژانر نیز مانند «اره»، «طالع نحس»، «جن گیر»، «تسخیر» و... در چند سری ساخته میشوند. اما مانند برخی دیگر از ژانرهای سینمایی این ژانر نیز در ایران مغفول مانده است.
همیشه دلایلی مانند نبود: امکانات فنی ساختن چنین فیلمهایی یا مسائل مربوط به ممیزی فیلمها و همچنین نبود فیلمنامههای جذاب برای این ساخت این ژانر کمبود یا نبود این فیلمها در ایران عنوان شده است. آثاری همچون «شب بیست و نهم» به کارگردانی حمید رخشانی، «پستچی سه بار در نمیزند» به کارگردانی حسن فتحی و همینطور «ماهی و گربه» به کارگردانی شهرام مکری نیز که با استقبال نسبتا خوبی مواجه شدند نتوانستند شروعی برای پا گرفتن این ژانر در سینمای ایران باشند.
اما به هر حال باید دید آیا سریال «احضار» توان جذب مخاطب سختگیر این روزها را دارد یا خیر؟ امری که با وجود نمونههای از هر لحاظ کاملتر خارجی و رقبای پر زرق و برق و جذابتر و پر ستارهتر بازار نمایش خانگی در ایران همچون سریال «ممنوعه»، بعید به نظر میرسد.