دادگاه کیفری استان تهران دو پرونده قتل را که هنوز قاتل یا قاتلان آنها بازداشت نشدهاند، رسیدگی کرد.
به گزارش شرق، اولین پرونده که دیروز در شعبه 2 دادگاه کیفری استان تهران رسیدگی شد، سال 91 تشکیل شد. آن زمان دختر زنی با پلیس تماس گرفت و گفت مادرش کشته شده است. زمانی که مأموران به خانه این زن رفتند، او توضیح داد چطور جسد مادرش را پیدا کرده و گفت: سالها قبل پدرمان را از دست دادیم و مادرمان تنها زندگی میکرد. ما سه خواهر هستیم که زندگی مستقلی داریم؛ بههمینخاطر هم مادرمان تنها بود؛ البته کلید داشتیم و به خانهاش میرفتیم. من روز حادثه زنگ زدم؛ اما مادرم جواب تلفن را نداد. نگران شدم و به خانهاش رفتم. در زدم، باز نکرد. با کلیدی که داشتم، وارد خانه شدم. دیدم تلویزیون السیدی که مادرم داشت، نیست و خودش هم دمر روی زمین افتاده است.
با انتقال جسد به پزشکیقانونی و آغاز تحقیقات مشخص شد زن 57ساله بر اثر خفگی جان خود را از دست داده است. سه دختر این زن از پلیس درخواست کردند قاتل مادرشان را پیدا کند. یکی از آنها گفت: مادرم به خاطر اینکه خیلی تنها بود، دو سال قبل با مردی به صورت صیغهای ازدواج کرد و ما به آن مرد مشکوک هستیم.
شوهر صیغهای بازداشت شد. او اتهام قتل را رد کرد و گفت: من شب حادثه پیش زنم نبودم و اصلا از موضوعی که دخترانش میگویند، خبر ندارم. من قتل نکردهام.
هرچند این مرد دو سال در بازداشت بود و مدام بازجویی میشد و مشخص شد که با همسرش هم اختلافاتی داشت، دلیلی مبنی بر اینکه او مرتکب قتل شده باشد، پیدا نشد و در نهایت این مرد آزاد شد.
هرچند تحقیقات برای پیداکردن قاتل این زن از سوی پلیس به صورت گسترده انجام گرفت؛ اما هیچ سرنخی از عامل یا عاملان جنایت به دست نیامد تا اینکه دخترانش از دادگاه درخواست دریافت دیه از بیتالمال کردند.
دختران این زن با حضور در دادگاه درباره درخواست خود توضیح دادند و گفتند: ما مادرمان را بسیار دوست داشتیم و هنوز هم درخواست اولمان این است که عاملان قتل او بازداشت شوند و اگر بازداشت شدند، ما درخواست قصاص داریم؛ اما ازآنجاییکه پلیس و دادسرا به ما گفته است که در این مدت نتوانسته سرنخی به دست آورد و هیچ ردی هم از عامل جنایت نیست، درخواست دیه از بیتالمال داریم.
آنها در پاسخ به این سؤال که به کسی مشکوک هستند یا خیر، گفتند: ما بسیار به شوهر مادرمان مشکوک بودیم؛ چون میدانستیم که این اواخر با هم اختلافاتی داشتند و مادرمان درباره این اختلافات گفته بود. این موضوع را به پلیس گفتیم؛ اما آنها گفتند مدرکی علیه این مرد نیست و حتی از او بازجویی کردند؛ اما اعترافی نداشت. به جز او مادرمان با کسی ارتباط نداشت که بخواهد دشمنی داشته باشد.
بعد از گفتههای اولیایدم قضات شعبه دوم برای تصمیمگیری درباره این درخواست وارد شور شدند.
در دومین پرونده در شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران به قتل دختر 14سالهای که با 22 ضربه چاقو کشته شده بود، رسیدگی شد.
براساس مدارک موجود در پرونده سال 85 اعضای خانواده دختر 14سالهای به نام نگار به مأموران خبر دادند جسد کاردآجینشده دخترشان را در خانه پیدا کردند. پدر این دختر گفت: دخترمان طبق معمول هر روز به خانه آمد. من و مادرش سر کار میرفتیم و او هر روز خودش از مدرسه به خانه میآمد. روز حادثه به خانه آمدیم و دیدیم که جسد فرزندمان روی زمین افتاده و خونآلود است و خانه هم کاملا بههمریخته است.
با حضور پلیس و انجام تحقیقات گسترده مشخص شد این دختر قربانی یک سرقت مرگبار شده است؛ زیرا وسایل گرانقیمت خانه به سرقت رفته و قفل در ورودی هم شکسته بود.
مأموران متوجه شدند احتمالا سارقان نمیدانستند که دختر نوجوان چه ساعتی وارد خانه میشود و با حضور دختر جوان غافلگیر شدند و او را به قتل رساندند. نوع ضربات نشان میداد که این دختر مورد حمله بیامان قرار گرفته است.
پدر و مادر این دختر چند مظنون را به مأموران معرفی کردند؛ اما هیچکدام از آنها به قتل و حتی سرقت از خانه این دختر اعتراف نکردند. همچنین پلیس از چند مظنون که در آن محله سرقت میکردند، تحقیق کرد و مأموران از آنها خواستند درباره اینکه زمان حادثه کجا بودند، توضیحاتی بدهند؛ اما همچنان نتوانستند سرنخی به دست آورند.
این در حالی بود که آثار انگشت برجایمانده در محل حادثه هم نتوانست به مأموران برای شناسایی قاتل کمکی بکند. این در حالی بود که مأموران حتی از افرادی که تصور میشد با والدین دختربچه اختلافاتی داشته باشند، بازجویی کردند و سرنخی به دست نیاوردند.
تا اینکه در نهایت بعد از گذشت 12 سال اولیایدم درخواست دیه از بیتالمال کردند. والدین این دختر از دادگاه خواستند عاملان قتل فرزندشان را تحت تعقیب قرار بدهند و بازداشت کنند و گفتند در صورت بازداشت قاتل درخواست قصاص دارند؛ اما با توجه به اینکه فعلا سرنخی وجود ندارد و 12 سال از این حادثه گذشته است، درخواست دریافت دیه از بیتالمال دارند.
پدر این دختر گفت: ما هر مظنونی را که میشناختیم و فکر میکردیم ممکن است با این حادثه ارتباطی داشته باشد، به پلیس معرفی کردیم؛ اما هیچ سرنخی به دست نیامد و همه تبرئه شدند. من خواهان مجازات عامل قتل فرزندم هستم.
با پایان گفتههای والدین این کودک، قضات شعبه 10 برای تصمیمگیری دراینباره وارد شور شدند.