فرارو- دونالد ترامپ طی روزهای گذشته از تصمیم خود برای فراخواندن نیروهای آمریکایی از سوریه خبر داد. این تصمیم او با واکنشهایی از جمله استعفای جیمز متیس، وزیر دفاع کابینه ترامپ رو به رو شد. روز جمعه نیز ناو هواپیمابر «یواساس جان سیاستنیس» وارد خلیج فارس شد که شناورهای سپاه پاسداران، این ناوهواپیمابر و را تحت تعقیب و رصد قرار دادند.
این ناو اولین کشتی جنگی آمریکا است که پس از خروج آمریکا از توافق هستهای و پس از طولانیترین دوره غیبت ناوهای هواپیمابر نیروی دریایی آمریکا، به خلیج فارس اعزام شد. در این میان این سوال پیش میآید که حضور این ناو آمریکایی و خروج آمریکا از سوریه چقدر به هم مرتبطند؟ آیا این دو اتفاق برآمده از یک استراتژی آمریکایی هستند؟
علی خرم، کارشناس مسائل بینالملل به فرارو میگوید: نمیتوان گفت: آمریکا چه استراتژیای دنبال میکند، اما میتوان صحنههایی را در نظر گرفت که شاید تا حدودی توجیه کننده این موضوع باشد. به نظر میرسد دونالد ترامپ به این نتیجه رسیده است که حضور آمریکا در سوریه و افغانستان دیگر دستاوردی ندارد. حضور در این دو کشور برای آمریکا صرفا هزینه بردار است. اما اگر ناو آمریکا وارد خلیج فارس نمیشد راحتتر میتوانستیم خروج آمریکا از سوریه و افغانستان را توجیه کنیم.
این تحلیلگر سیاست خارجی ادامه میدهد: با ورود ناو آمریکا به خلیج فارس تردید جدی به وجود میآورد که ممکن است آمریکا از سیاست دیگری پیروی کند؛ سیاستی که میتواند به حوادثی منجر شود. احتمالا حضور این ناو آمریکایی در خلیج فارس گامی در جهت هماهنگی و همکاری با اسرائیل و عربستان است. آمریکا کشوری ضربه پذیر را ترک کرده است، اما در ازای آن در جایی مستقر میشود که بتواند جنبه تهاجمی یا حمایت متحدین خود را داشته باشد.
وقتی آمریکا عربستان و اسرائیل هماهنگ میشوند
خرم ادامه میدهد: به نظر میرسید بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی از تصمیم آمریکا برای خروج از سوریه استقبال نکرده است. اما خود این استقبال نشان ندادن میتواند یک ظاهرسازی باشد. نتانیاهو خودش را به زمین و زمان نکوبید و برای منصرف کردن دونالد ترامپ تلاشی نکرد. او هیچ یک از کارهایی که در مورد دیگر تصمیمات آمریکا مثل خروج از برجام یا مسائل دیگر انجام داده بود را نکرد. او فقط گفت: اسرائیل اثر تصمیم آمریکا بر امنیت ملی خود را بررسی خواهد کرد. این جمله بسیار کلی است و هیچ مفهومی ندارد.
این تحلیلگر مسائل بینالملل میگوید: اقدامات آمریکا را باید از زوایای مختلف نگاه کرد. عربستان حاضر میشود جبهه یمن را خاموش کند. اسرائیل هم موضع تندی در برابر لبنان، حزب الله و ایران دارد. وقتی اینها را کنار هم بگذاریم میتوانیم حوادثی را حدس بزنیم. وقتی آمریکا، اسرائیل و عربستان با هم هماهنگ شوند قصد برخورد با ترکیه یا روسیه را ندارند بلکه هدفشان تنها برخورد با ایران است. اگر این تفسیر درست باشد هدف اصلی آمریکا این است که زمینه آمدن تابستان داغی برای ایران هموار کند که پمپئو و جان بولتن از آن صحبت کرده اند.
خروج از سوریه و حضور ناو هواپیمابر در خلیج فارس ربطی به هم ندارند
اما رحمن قهرمان پور، دیگر تحلیلگر مسائل بینالملل از زاویه متفاوتی به ماجرا نگاه میکند. او معتقد است: همزمانی دستور خروج نیروهای آمریکایی از سوریه و افغانستان را نباید اتفاق خاصی تلقی کرد. با وجود آنکه آخرین ناو آمریکا هشت ماه پیش در خلیج فارس بود، اما حضور اخیر ناو هواپیمابر را نباید چیز جدیدی قلمداد کرد. این ناوها گردشهای دورهای دارند به پایگاههای آمریکایی در بحرین، قطر و عربستان مربوط میشوند. آنها بعضا هماهنگ کننده یک سری فعالیتها هستند. علاوه بر این ماموریتهای دیگری مثل تامین امنیت کشتیهای حامل نفت در تنگه هرمز در آبهای بین المللی دارند؛ لذا ارتباط معناداری بین خروج نیروهای آمریکایی از سوریه و حضور ناو آمریکا در خلیج فارس وجود ندارد.
قهرمان پور در ارتباط با دستور خروج نیروهای آمریکایی از سوریه نیز به فرارو میگوید: خروج آمریکا از سوریه بیشتر تصمیم شخصی ترامپ به نظر میرسید. علی رغم مخالفتهای وزارت دفاع و حتی برخی سران حزب جمهوری خواه، ترامپ بر این تصمیم تاکید کرد و به نظر میرسد در راستای عمل به یکی از وعدههای انتخاباتی اش است. او در انتخابات گفته آمریکا باید از کشورهایی که حضورش فایدهای برای ایالات متحده ندارد خارج شود. نمیتوان تصمیم او را مبتنی بر یک برآورد استراتژیک از موقعیت آمریکا در سوریه ارزیابی کرد.
آمریکاییها نقش زیادی در سوریه نداشتند
این تحلیلگر مسائل بینالملل میگوید: بعد از داستان شکست محاصره حلب و افتادن حلب به دست دولت مرکزی، آمریکاییها دیگر نقش میدانی زیادی در سوریه نداشتند. با روی کار آمدن ترامپ هم وضعیت برای آمریکاییها به مراتب بدتر شد. آنها به شرق فرات، همکاری با کردها و بعضی نیروهای ارتش آزاد سوریه محدود شدند. ترامپ استراتژی روشنی نداشت و خیلی از منتقدین از او درباره استراتژیاش در سوریه میپرسیدند. بنابراین، خروج آمریکا پیامد همین انفعال بود که البته در آینده میتواند پیامدهایی داشته باشد.
ممکن است دوباره داعش در شرق فرات قدرت بگیرد
قهرمانپور میگوید: خروج آمریکا از سوریه ممکن است در عمل باعث شکل گیری منطقه خلاء قدرت در شرق فرات شود و داعش دوباره بتواند در آنجا قدرت بگیرد. همچنین احتمال دارد کردها با دولت مرکزی یا حتی خود ترکیه مشکل پیدا کنند. البته فراموش نکنیم که خروج آمریکا حدود دو تا سه ماه طول میکشد. به این ترتیب باید دید آمریکا در دو سه ماه شرایط را چگونه مدیریت میکند. بعضی معتقدند که با روسیه پشت پرده توافقاتی صورت گرفته است. الان هم مشخص شده که چهار روز قبل از اعلام این تصمیم ترامپ و اردوغان در این مورد صحبت داشته اند. این بدان معناست که اردوغان در جریان این تصمیم قرار داشته و لشگرکشی ارتش ترکیه که تا مرز سوریه با اطلاع از این موضوع است. البته برخی هم معتقدند که هماهنگی خاصی در کار نبوده است. به این ترتیب باید ببینیم ابعاد داستان در بیاید و پیامدهای آن چیست.
حضور آمریکا باعث توازن قوا شده بود
این کارشناس مسائل بین الملل ادامه میدهد: آثار تصمیم اخیر آمریکا بعد از سه ماه خود را نشان خواهد داد. اما آن چیز که در کوتاه مدت به نظر میرسد این است که زمینه برای بروز اختلافات در محور آستانه فراهم خواهد شد. روسیه در مورد مساله کردها موضع چندان روشنی ندارد و به قول معروف یکی به نعل و یکی به میخ میزند. ایران میخواهد این منطقه تحت نظارت دولت مرکزی باشد. ترکیه خواهان این است که آنجا تا مرحله سرکوب PKK و حمایت PKK از یگانهای خلق کرد یعنی YPG پیش برود. شرق فرات تنها جایی بود که این سه کشور در آن ورود جدی نداشتند. حضور آمریکا شرایطی در آنجا به وجود آورده بود که باعث نوعی توازن قوا در عرصه عمل شده بود.
آمریکا چگونه از سوریه خارج میشود
او در پایان میگوید: یعنی دولت مرکزی خودش را در موقعیتی میبیند که کنترل شرق فرات را به دست بگیرد. اما این بستگی به نحوه خروج دارد. باید ببینیم در این مدت که آمریکا میخواهد از سوریه خارج شود با این طرفهای حاضر در سوریه مذاکره میکند یا ناگهان از آنجا خارج میشود؟ به عنوان نمونه آمریکا با ترکیه هماهنگ میکند که اختلافات را تشدید کند. باید منتظر باشیم و ببینیم در عمل عربستان چه واکنشی نشان میدهد. آیا قرار است جای خالی آمریکا را عربستان و فرانسه و بعضی کشورهای منطقه که امروز به محور عربستان و امارات معروف شده پر کنند یا آنکه جای آمریکا خالی میماند.
نه اینکه قدرت و جرات حمله به ایران را نداشته باشند ، محاسباتشان جور در نمیاد و با توجه به آسیبهایی جدی که از توان موشکی ما می پذیرند ، هیچگاه دست به چنین ریسک و خطر بزرگی نمیزنند .