شاخص کل بورس تهران در پاییز افت نزدیک به ۳ درصدی را تجربه کرد. دماسنج بازار سهام در هفتههای نخست پاییز رکورد جدید در سطح بیش از ۱۹۵ هزار واحد را به ثبت رساند. با این حال در ادامه طی موجهای اصلاحی مداوم مسیر نزولی را در پیش گرفت. گرچه در ابتدا ریزش بورس به اشتباه با افت نرخ دلار توجیه میشد، اما این روند در ادامه با افت قیمت نفت در بازار جهانی و نشانههایی از تزلزل اقتصاد جهانی در کنار نشانههای از اثرات تحریم بر فروش شرکتها به خصوص صادراتی همراه شد و در نتیجه به تدریج فشار بنیادی بر قیمت سهام نیز در بورس تهران خودنمایی کرد. عدم قطعیتها در اقتصاد داخلی و جهانی موج میزند. پس از یک دوره پرالتهاب در بازار داخلی، با فروکش تب ارزی در اقتصاد کشور وضعیت به تدریج آرام میشود. البته این آرامش میتواند به معنای تشدید رکود در اقتصاد کشور باشد. بازار جهانی نیز در ماههای گذشته فضای پرالتهابی را تجربه میکند. میزان تلاطم بازارها تا به حدی بالا رفته است که بازار جهانی بهخصوص نفت طی هفتههای اخیر گوی سبقت را از نظر شدت التهاب از اقتصاد داخلی ربوده است. تحلیلهای بسیاری درخصوص علل التهاب بازار جهانی و همچنین ریزش شدید نفت مطرح میشود که بعضا در نگاه عمیقتر به توجیهی برای پوشش علل افت قیمتی در بازار جهانی میماند.
به گزارش دنیای اقتصاد؛ به منظور آشنایی کامل با التهاب بازارها در فصل پاییز نگاهی به شاخصها کافی است. در این خصوص شاخص بورس تهران تنها افت ۸/ ۲ درصدی را تجربه کرد. دلار افت بیش از ۳۰ درصدی را تجربه کرد و این در حالی بود که اگر نرخ پایان هفته گذشته (حدود ۱۰ هزار تومان) را نسبت به دوران اوج قیمتی دلار در هفتههای نخست پاییز لحاظ شود، دلار افت نزدیک به ۴۸ درصدی را تجربه کرده است. در همین خصوص اگر نوسانات بورس نیز نسبت به بالاترین مقدار شاخص (دوشنبه ۹ مهر) در نظر گرفته شود افت ۲۰ درصدی را شاهد هستیم. در بازار طلای داخلی نیز قیمت هر سکه طرح جدید افت ۲۵ درصدی را در پاییز تجربه کرده است. این در حالی است که اگر اوج قیمتی سکه در روزهای نخست پاییز مبنا قرار داده شود، سکه در معاملات پنجشنبه افت حدود ۴۰ درصدی را نسبت به سقف تاریخی خود به ثبت رسانده است.
همانطور که اشاره شد التهاب قیمتها تنها به بازار داخلی محدود نمیشود و در بازار جهانی نیز شدت نوسان قیمتی بسیار بالا به نظر میرسد. برای مثال نفت آمریکا در پاییز حدودا افت ۳۶ درصدی را تجربه کرده است (تا ساعت تنظیم این گزارش هر بشکه نفت خام آمریکا در سطح ۲/ ۴۵ دلار قرار داشت). نفت در هفته دوم مهر به بیش از ۷۵ دلار نیز رسیده بود (نفت آمریکا) که از افت نزدیک به ۴۰ درصدی تا پایان پاییز حکایت دارد. هر اونس طلای جهانی رشد نزدیک به ۵ درصدی را در این مدت به ثبت رسانده است. در نقطه مقابل بازارهای سهام مسیر نزولی را تجربه کردهاند. شاخص S&P ۵۰۰ بازار سهام آمریکا افت نزدیک به ۱۶ درصدی را تجربه کرد. شاخص سهام دیگر اقتصادهای بزرگ جهان نیز در همین مدت افت بین ۱۵ تا ۲۰ درصدی را تجربه کردهاند. التهاب اقتصاد داخلی و جهانی عاملی برای خروج سرمایه از بورس تهران بوده است.
فرسایش پاییزی بورس تهران در تلاطم بازارها
همانطور که اشاره شد تلاطم بازارها چه در اقتصاد جهانی و همچنین اقتصاد داخلی را میتوان عاملی برای افت قیمتی سهام عنوان کرد. البته این موضوع به معنای هوشمندی و کارآیی بالای بورس تهران نیست. فعالان بورس تهران روزهای نخست پاییز را به خرید هیجانی سهام اختصاص دادند. به این ترتیب در ۹ روز نخست پاییز شاخص کل بورس تهران رشد ۳۵ هزار واحدی را تجربه کرد؛ اما در ادامه این رشد بهصورت کامل تخلیه شد. علت رشدهای پرشتاب بورس تهران کاملا مشخص است. بورس تهران به عقبنشینی دولت از سیاست اشتباه ۴۲۰۰ تومانی واکنش مثبت نشان داد. در این میان به همت ناکارآمدی مقام ناظر بورسی در اصلاح قوانین معاملات، صفهای هیجانی خرید تشکیل شد.
در نتیجه معاملهگران و نقدینگی تازهوارد به بورس بیش از اینکه به واقعیتهای بنیادی توجه کنند، معیار ارزندگی سهام را صفنشینی قرار دادند. همین موضوع کافی بود که در موج اصلاحی که حتمی به نظر میرسید با فشار عرضه، اشتیاق خرید در آنی به تلاش برای تشکیل صف فروش تغییر کند. در ادامه نیز برخی بهانهجوییها مانند عرضه سهامداران حقوقی را مانع اصلی ادامه رشد قیمتی سهام عنوان کردند. در این میان البته همانطور که بارها تاکید شده است هیچ زمان رونق پایدار مدنظر این افراد نبوده و تمام توجه آنها به رشد قیمتی مقطعی سهام به منظور کسب بازدهی و خالی کردن سهام معطوف است و این وظیفه نهاد ناظر بورسی است که به دنبال توسعه و رونق پایدار معاملات سهام باشد. در حالیکه سازمان بورس در اوجگیری هیجان در بازار سهام باید به دنبال افزایش تعداد عرضههای اولیه میبود با اثرپذیری از نظرات غیرکارشناسی از انجام این مهم و توسعه عرضی بورس تهران خودداری کرد. جالب توجه است که برخی از همین معاملهگران بارها نسبت به دخالت غیرمنطقی مقام ناظر درخصوص خرید و فروشهای خود اعتراض داشتند، بهصورت عجیبی به عرضه سهامداران با سبد سهام بزرگتر از خود اعتراض میکنند و بعضا از مقام ناظر بورسی میخواهند که مانع از فروش سهام توسط مالکان حقوقی آنها شود.
به هر حال بورس تهران یک دوره پرتلاطم را در پاییز پشت سرگذاشت و نکته تاسفبرانگیز کارنامهای بدون هیچ نکته مثبت در مسیر توسعه بورس تهران برای مقام ناظر بورسی است. بورس تهران در ماههای گذشته مسیر نزولی را در پیش گرفته است و در شرایط کنونی بازار جهانی دلیلی برای توجیه افت قیمتی سهام در ماههای اخیر است. این در حالی است که بهصورت مشخص بخش زیادی از هیجان بورس تهران که در شرایط کنونی نیز گریبانگیر معاملات سهام است، به دنبال حرکت نقدینگی در سهام گروههایی بود که همچنان تلاش برای داغ کردن قیمت سهام آنها مشاهده میشود. انتظار برای ریزش تولید خودروسازان در آبان وجود داشت و احتمالا این روند در آذر نیز ادامهدار باشد. با این حال همچنان عدهای از تریبونهایی که اتفاقا برای داغ کردن قیمتی سهام نیز بسیار کارآ است، استفاده میکنند تا بتوانند با همت نقدینگی ارزش سبد سهام خود را افزایش دهند. برای بانکیها وضعیت تا به حدی متفاوت است. با این حال همچنان اصرار معاملهگران بازار برای استفاده از اخبار داغکننده قیمتی جالب توجه است. تنها نکتهای که بارها نیز از سوی «دنیای اقتصاد» مورد تاکید قرار گرفته، لزوم توجه بانک مرکزی به افزایش سرمایه این بانکها و لزوم اصلاح همزمان ترازنامه بانکها در مراحل افزایش سرمایه است. در این خصوص عمده دارایی بانکها به تسهیلات اعطایی اختصاص دارد و اگر بنا باشد افزایش سرمایهای از تجدید ارزیابی دارایی یا مازاد تسعیر داراییهای ارزی در دستور بانکها قرار گیرد، مقام ناظر پولی باید به مواردی که در ترازنامه بانکها نیازمند اصلاح است نیز توجه داشته باشد. اگر افزایش سرمایه سنگین بدون هیچ شرطی از سوی بانک مرکزی مورد تایید قرار بگیرد در آینده حق دخالت دوباره در صورتهای مالی بانکها مطابق با آنچه در سالهای گذشته رخ داد و به دنبال آن زیان سنگین را به بانکها تحمیل کرد، ندارد. بر این اساس آنچه برای بورس تهران دارای اهمیت است اظهارنظر دقیق بانک مرکزی با لحاظ تغییرات لازم در ترازنامه بانکها در مواجهه با افزایش سرمایه سنگین این بانکها است.
سهام در انتظار ثبات بازارها
در شرایط کنونی برخی از ابهامات در فضای کلان و صنایع بورسی، در تعیین رویه قیمتی سهام اثرگذار هستند. در فضای کلان سیاست ارزی و رویه نرخ دلار در هفتههای آتی از اهمیت ویژهای برخوردار است. علاوه بر این یکی از مهمترین متغیرها رویه قیمتی کالاها در بازار جهانی است. ریزش قیمتی نفت در شرایط کنونی نگرانی شدیدی را به وجود آورده است و احتمال شیوع ریزش قیمتی به دیگر بازارها بعضا مطرح میشود. در این خصوص نگرانی از رکود دامنگیر اقتصاد جهانی در کنار جنگهای تجاری بین اقتصادهای بزرگ از مواردی است که میتواند در تشدید فضای منفی در بورس تهران موثر باشد.
هراس بازار جهانی نفت را فراگرفته است. قیمت هر بشکه نفت برنت دیروز تا ساعت تنظیم این گزارش به کمتر از ۵۳ دلار رسیده بود. این در حالی است که قیمت این نفت شاخص در هفته دوم مهر به بیش از ۸۶ دلار بر هر بشکه نیز رسیده بود. ریزش شدید قیمت نفت به دنبال عوامل متفاوتی رخ داد. در این خصوص افزایش تولید نفت آمریکا، روسیه و عربستان از مواردی بود که چشمانداز مازاد عرضه را تشدید کرد. علاوه بر این انتظار بازار جهانی از کاهش صادرات نفت ایران نیز برآورده نشد و به دنبال معافیتهای آمریکا به کشورهای مختلف برای واردات نفت از ایران، انتظار تشدید مازاد عرضه بیش از گذشته شد. در این میان کشورهای عضو اوپک در کنار دیگر تولیدکنندگان بزرگ مانند روسیه به دنبال تنظیم دوباره بازار برآمدند تا مانع از ارزانفروشی ثروتهای ملی خود شوند؛ اما فضای ابهامآلود بیانیه نشست اوپک و نوپک خود دلیلی برای افت هر چه بیشتر قیمت نفت شد.
عربستان بهعنوان بزرگترین تولیدکننده اوپک تحت نفوذ کامل آمریکا و ترامپ قرار دارد و تلاش خود را برای ضربه زدن به ایران همراستا با سیاستهای آمریکا دنبال میکند. هراس از اقتصاد جهانی نیز در تشدید موج ریزشی قیمت نفت بیتاثیر نبوده است. با همه اینها، اما بعضا در اخبار علت اصلی ریزشهای اخیر قیمت نفت شکلگیری فضای هیجانی در میان معاملهگران بازار آتی عنوان میشود. شکسته شدن کفهای حمایتی یکی پس از دیگری سیگنالهای خروج را برای معاملهگران الگوریتمی و تکنیکال صادر کرده است و این موضوع بر شدت نزول قیمت نفت در هفتههای اخیر افزوده است.
به این ترتیب قیمت نفت در حال نزول به سطوحی است که تا چند ماه قبل هیچکس تصور نزول اینچنینی قیمت نفت را نداشت. در این فضا به نظر میرسد دلایل بنیادی مطرحشده از سوی کارشناسان درخصوص علل ریزش قیمتی نفت، تنها در جنبه توجیه باشد و نقش اساسی را سیگنالهای تکنیکال بازی میکنند. بر این اساس در شرایط کنونی بسیاری از اظهارنظرهای کارشناسی حول بازار نفت رنگ و بوی منفی به خود گرفته است و احتمال افت بیشتر نفت نیز مطرح میشود. با این حال همانطور که در چند ماه گذشته بارها اشاره شده است شدت عدم قطعیتها تا به حدی زیاد است که نمیتوان به هیچیک از تحلیلهای ارائهشده از سوی مراجع مختلف تحلیلی بینالمللی بهصورت کامل اطمینان داشت. با این حال در نگاه ساده به وضعیت بازار نفت باید گفت: اگر افت قیمتی نفت دلیل بنیادی ندارد و معاملهگران تکنیکال بهصورت خودکار در حال تشدید ریزش نفت هستند شاید عمر افت قیمتی نفت چندان زیاد نباشد. ریزش قیمتی نفت و نشانههای رکود میتواند فشار زیادی را بر قیمت سهام وارد کند، بر این اساس باید با دقت بیشتری رویه نوسانات این بازارها را دنبال کرد.
علاوه بر بازار جهانی و نفت، رویه سیاستگذاری داخلی نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است. رویه نرخ دلار یکی ازمواردی است که در هفتههای آینده بار دیگر میتواند توجه فعالان بورسی را به خود جلب کند. دلار به فضای نسبتا پایداری نزدیک شده است؛ اما در آستانه سالگرد اوجگیری هیجان در بازار ارز کشورمان و شروع تلاطم ارزی (دیماه سال گذشته)، رویه نرخ دلار جالب توجه است. نشانهها از این موضوع حکایت دارد که مقام ناظر ارزی همچنان قیمتهای پایینتر ارز نسبت به سطوح کنونی را مدنظر دارد. در این میان عبور از تقاضای فصلی (تقاضای ژانویه)، حتی با رفع اثر روانی، در کنار فشار سیاستگذار و همچنین عبور به سلامت از سالگرد آغاز تلاطم ارزی در اقتصاد کشور میتواند سیاستگذار را به افزایش فشار بر نرخ دلار ترغیب کند. در مسیر کوتاه مدت نیز با سیاستهای در نظر گرفته شده، احتمالا سیاستگذار در اجرای خواسته خود موفق باشد. با این حال لازم است نسبت به عواقب افزایش هر چه بیشتر فشار بر نرخ ارز در شرایط تحریمی اقتصاد کشور و افت احتمالی درآمد ارزی به دنبال ریزش قیمتی نفت و بازارهای کالایی توجه داشت.
با تمامی موارد مطرحشده، رویه نرخ دلار و رفتار سیاستگذار پولی و ارزی از اهمیت ویژهای برخوردار است. تشکیل بازار انتظاری است که باید مقام ناظر ارزی آن را برآورده کند (لازمه ثبات پایدار بازار ارز) و رویه نرخ دلار در ماههای آینده میتواند سیگنالی برای نرخ تعادلی بازار متشکل ارزی باشد. نرخ تسعیر ارز صادراتی در هفتههای آتی تعیین میشود و همین موضوع میتواند در مسیر قیمتی سهام اثرگذار باشد.
سمت و سوی بورس در زمستان
مسیر قیمت سهام در زمستان با توجه به ابهامات موجود تا حدود زیادی مبهم به نظر میرسد. در این خصوص باید در انتظار رویه قیمتی کالاها در بازار جهانی بود. در بازار داخلی نیز همانطور که اشاره شد احتمال بازدهی منفی ارز در زمستان نیز وجود دارد. در این میان سیاستهای پولی و ارزی بانک مرکزی نیز اهمیت ویژهای خواهد داشت. همین موضوع بر فضای کلان اقتصاد کشور و شدت رکود احتمالی در اقتصاد نیز اثرگذار خواهد بود.
با تمام ریسکهای موجود اگر وضعیت قیمتی جهانی کالاها در شرایط کنونی قرار بگیرند و رویه اشتباه سیاستگذاری داخلی تکرار نشود همچنان میتوان به جذابیت قیمتی سهام امیدوار بود. البته افت ارزش معاملات طی هفتههای اخیر میتواند ادامهدار باشد که میتواند فضای فرسایشی معاملات سهام را تشدید کند. تفکیک مسیر قیمتی سهام برای فعالان بورسی احتمالا دشوارتر از گذشته باشد. همچنان احتمالا نوسان موضعی در برخی صنایع و عمدتا کوچکترهای بازار وجود دارد. در این خصوص طی روزهای اخیر در گروههای کوچک بورسی مانند محصولات کاغذی برخی از نمادها رشد پرشتاب قیمتی را با صفهای هیجانی خرید تجربه میکنند. بررسیهای اولیه نشان میدهد رشدهای قیمتی سهام بیش از آنکه به دنبال عوامل بنیادی باشد در نتیجه اخبار داغی است که بهصورت هوشمند توانسته به رشد قیمتی سهام کمک کند. نمونههای رشد اینچنین سهام به پشتوانه اخبار داغ در بورس تهران کم نیستند و بعضا نیز خاطراتی تلخ را برای کل بورس رقم زدهاند. همچنان باید رویه بنیادی شرکتهای اینچنینی را که مسیر داغ قیمتی را بهصورت هدفمند در پیش گرفتهاند، دنبال کرد. بهصورت کلی رشد قیمتی اینچنینی و با وجود اخبار داغ (البته در نگاه فعالان بورس تهران) میتواند با ریسک بالایی همراه باشد.
در این شرایط تنها با ارزیابی مناسب از متغیرها و بررسی احتمال رخداد هر کدام از سناریوها میتوان به کسب سود امیدوار بود. در این میان باید به وضعیت تحریمی اقتصاد کشور نیز توجه داشت. گزارشهای ماهانه شرکتها در آذر میتواند اثر تحریم را بر فروش شرکتهای صادراتی و همچنین اثرات احتمالی رکود داخلی را بر فروش برخی شرکتهای داخلی نشان دهد. به دنبال انتشار عملکرد ماهانه شرکتها باید در انتظار انتشار گزارش فصل پاییز شرکتهای مختلف بود که در تعیین مسیر قیمتی سهام اثر قابل توجهی خواهد داشت. در پایان باید گفت: گرچه بار دیگر فضای منفی به دنبال ریزش قیمت چه در بازار جهانی یا بورس تهران، شیوع یافته است، اما این عادت قدیمی بازارها است و با چرخش قیمت باید در انتظار تغییر نظر فعالان این بازارها بود. علاه بر این رویه سیاستگذاری داخلی میتواند به جذابیت ویژه بورس در مقایسه با دیگر بازارها کمک کند.