بیش از نیمی از زندگی خود را با اعتیاد، بیخانمانی و دیگر مشکلات گذرانده است؛ اما قول میدهد به عشق دخترش اعتیاد را کنار بگذارد و دیگر پاک زندگی کند.
به گزارش فارس، شاید در طول زندگی خود بارها با زنان متکدی و بی خانمان که در فضاهای مختلف شهری پرسه میزنند، مواجه شدیم. زنانی که معمولا به همراه کودکی، کولی وار به بهانهها و روشهای مختلف در چهارراهها و خیابانهای شهر حضور دارند و با گل فروشی و دستمال فروشی امرار معاش میکنند.
سرنوشت این افراد با شهر خاکستری تهران گره خورده است و آسیبهای اجتماعی و مشکلات جامعه بعضا آنها را به دام اعتیاد میکشاند.
متاسفانه در چند سال اخیر برخی از سازمانهای مسئول نقش تعیین کنندهای در کاهش آسیبهای اجتماعی شهر تهران نداشتند و تنها شهرداری تهران به عنوان مدیر و متولی پایتخت با همکاری نهادهای دیگر از جمله بهزیستی و نیروی انتظامی، اقداماتی را برای ساماندهی زنان بی خانمان و متکدی انجام میدهد.
سامانسرای لویزان تنها مرکز نگهداری زنان بیخانمان، متکدی و آسیب دیده شهر تهران است که ۱۵۰ نفر ظرفیت دارد. نحوه پذیرش در این سامانسرا از طریق گشتهای فوریتهای اجتماعی است و مددجویان در شهر تحت عنوان بیخانمان و یا متکدی شناسایی و توسط مددکاران به مرکز زنان لویزان ارجاع داده میشوند.
نگهداری زنان بیخانمان و آسیب دیده در این مرکز طولانی مدت است و به صورت شبانهروزی خدمات لازم را به جامعه هدف خود ارائه میدهد.
مددجویان در این مرکز به ۵ بخش، اختلالات روانی، معتادان، سالمندان، مادر و کودک و بیماران خاص تقسیم شدهاند که خدمات درمانی و مشاوره دریافت میکنند.
مسئول سامانسرای لویزان درباره اقدامات این مجموعه اظهار داشت: تمام مددجویان در این مرکز با حکم قاضی پذیرش شدهاند و هرگونه اقدامی برای این افراد با حکم قاضی انجام میشود و پذیرش خود معرف در سامانسرا نداریم.
تعلل در تحویل مددجویان
وی ادامه داد: این مرکز در طول شبانه روز پذیرش دارد و در فصلهای پاییز و زمستان بیشترین پذیرش را دارد. بعضی از افرادی که به این مرکز میآیند براساس حکم قاضی باید توسط سازمان بهزیستی پذیرش و ساماندهی شوند که این اقدام با تعلل انجام میشود در حال حاضر ۶۷ مورد داریم که سازمان بهزیستی باید تحویل بگیرد، ولی این اقدام انجام نمیشود.
در حال حاضر ۶۷ مورد داریم که سازمان بهزیستی باید تحویل بگیرد، ولی این اقدام انجام نمیشود.
مسئول سامانسرای لویزان افزود: قدیمیترین مددجوی این سامانسرا که حکم بهزیستی دارد، ولی هنوز اینجا هست مربوط به حدود یکسال پیش میشود که هنوز سازمان بهزیستی این فرد را که دارای معلولیت است پذیرش نکرده است.
تنها سامانسرای زنان در تهران همانند زندانی است که مجرمهای آن اول به خود و خانوادههای خود آسیب زدهاند و بعد به جامعه؛ هرکدام سرگذشتی دارند که سر از این مرکز درآوردهاند.
قدیمیترین مددجوی این سامانسرا به حدود یکسال پیش بازمیگردد، ۳۵ سال سن دارد و مجرد است، ۱۰ سال پیش تصادف کرده بود و تا ۳ سال پیش در کنار مادرش بوده تا اینکه مادرش هم فوت میکند و به این مرکز میآید.
یکی دیگر از مددجویان این مرکز «فرشته احمدی» نام دارد که ۴۷ سال سن دارد و بیش از ۲۰ سال است که اعتیاد به هروئین داشته و در حال حاضر ۴ ماه است که در این مرکز نگهداری میشود و اعتیادش را ترک کرده است.
فرشته احمدی دلیل اعتیادش را همسرش میداند و میگوید: پس از اعتیاد، همسرش به دلیل فروش مواد مخدر به زندان رفت و من و ۳ فرزندم تا ۵ سال آواره بودیم و در پارکها و زیر پلها زندگی میکردیم البته بعضا خیرین هم کمک میکردند.
وی در ادامه میگوید: ۲ پسر ۲۱ و ۱۴ ساله و یک دختر ۱۳ ساله دارم که دخترم با خواهرم زندگی میکند. شوهرم هم حبس ابد گرفته و هنوز طلاق نگرفتم. پدرم به زور چاقو من را به عقد شوهرم درآورد و بعد از ازدواج معتاد شدم. وقتی شوهرم به زندان رفت با دستفروشی گذران زندگی کردم و روزی ۷۵ تا ۱۰۰ هزار تومان درآمد داشتم تا اینکه برای ترک اعتیاد به اینجا آمدم و بزودی هم از اینجا آزاد میشوم؛ و از هرچه کردم پشیمانم.
یکی دیگر از مددجویان این سامانسرا «شهین. م» است، ۴۵ سال سن دارد و ۲۷ سال اعتیاد به هروئین داشته است.
شهین. م. میگوید: به خاطر دخترم قول میدهم تا آخر عمرم اعتیاد نداشته باشم. دو دختر ۲۸ و ۲۴ ساله دارم. در خانواده ما همه معتاد بودند و پدرم فوت شده بود و شوهر خواهرم که اعتیاد داشت من راکه فقط ۱۴ سال سن داشتم به یک وانت فروخت، همسرم هم معتاد بود و در زندان فوت کرد. بیش از ۴۰ سال است که به دلیل اعتیاد فقط مصیبت کشیدم و از زندگی هیچی نفهمیدم. به عشق دخترم دیگه پاک میمانم.
افزایش آسیبهای اجتماعی در کلانشهر تهران به یکی از معضلات اصلی پایتخت تبدیل شده است که هرچند مسئولان سالهاست در حال بررسی آن و تجویز مُسکن هستند در صورتی که نیاز به یک عمل جراحی و حذف این غده است.