فرارو- سید احمد خمینی درباره انتشار
عکس خود در یک باشگاه سوارکاری و حاشیههای ایجاد شده توضیحاتی ارائه داد. وی در پیج اینستاگرام خود نوشت:
«علت معلوم شد. هفته قبل عکسی از من منتشر شد که مربوط به بیش از یک سال قبل است که به دعوت یکی از دوستان به یک باشگاه ورزشی در کرج رفته بودم.
من تا همین روزها هم این عکس را ندیده بودم، اما اینکه چگونه از آرشیو خصوصی یک نفر -و بدون رضایت او -به فضای عمومی درز کرده است، البته بحث خاص خود را دارد که شاید افراد هوشمند بتوانند منشأ آن را دریابند یا حدس بزنند...
بعد از آن بود که برخی، دوباره لاکچری بودن بنده را سوژه کردند و پس از اینکه از مراسم عقد خانوادگی من در چند هفته قبل بهانهای نیافته بودند، این سوژه را کوک کردند.
تا اینجا سکوت کردم و مثل دفعات قبل، دزدان عکس که ظاهرا از گوشی موبایل کسی آن را برداشت غیر قانونی و غیر شرعی کرده بودند و هم چنین منتشر کنندگانش را به خدا واگذار کردم. در این میان برخی، از دوستی من با کسانی سخن گفتند که البته صد در صد دروغ است و بهتانی جدید به تهمتهایی که با آنها مواجه بودم، اضافه شد.
اما امروز علت اصلی این فضاسازیها نمایان شد و جهت حمله به پدر منتقل گردید و یکی از مدیران مطبوعاتی، از ایشان خواست بیت امام را تحویل دوستان خودشان دهد؛ آرزویی که ظاهرا سال هاست با خود دارند!
من نه اسب دارم که بخواهم هزینه نگهداری آن را بدهم و نه در عمرم بیش از یکی دوبار سوار اسب شده ام و نه اصلا با این نوع ورزشها آشنا هستم. البته ورزش میکنم و بیش از همه به فوتبال علاقه دارم و گاهی هم والیبال بازی میکنم.
ضمنا اگر کسی از من تقاضای عکس کند، اگر حداقل مسائل شرعی را رعایت کرده باشد، امتناع نمیکنم و لذا با هزاران نفر از آشنا و غریب که به من لطف دارند، عکس دارم. در پیاده روی کربلا با عاشقان سید الشهدا عکس گرفته ام تا گاه در خیابان یا محیطهای اجتماعی دیگر. از حرم امام رضا و حرم کریمه اهلبیت در قم تا حرم امام و ورزشگاهها و نمایشگاه ها.
وضع مادی ویژهای هم ندارم، ولی به فرموده حافظ «نه به فسق مباهات میکنم و نه زهد میفروشم».
بارها گفته ام که احمد کوچکتر از آن است که هدف تیر بدخواهان باشد. دشمنان پدرم البته به قصد تخریب ایشان، مرا هم مینوازند و لذا این اولین بار نبود و آخرین هم نخواهد بود. معمولا ابتدا خبری به دروغ یا تحریف شده منتشر میشود، بعد گروهی که این روزها از آن طرف آبیها در میان آنها هست تا برادران ارزشی، با توئیتها و کامنتها جهت دهیهایی در مورد آن میکنند و بعضا به هم پاس میدهند.
حقیقت امر آنکه امروز هم اصلا بنای جواب نداشته و ندارم و اگر هم این بار چنین کردم، به جهت ظلمی بود که در این مسیر در حق دیگران واقع میشد»
داداش نوش جونت بالاخره شما یادگار یادگاران هستید. این ما هستیم که نه در قبل از انقلاب و نه در بعد از انقلاب، هیچ جا حساب نیستیم.