احسان اقبال سعید؛ احتمالا رویه درست در یک جامعه با روان سالم این است امور شخصی و معاشقت و مفارقت افراد تنها در حوزه فردی قرار بگیرد و برای سایرین چندان جذابیتی نداشته باشد. هر چند نمیتوان نادیده گرفت که در تمام دنیا روابط افراد سرشناس و مهر و بیمهری آنها برای مردم جذاب است و اگر نبود که این همه مجلات زرد و پاپاراتزی بیکار و عاطل میشدند.
ازدواج دوم محمد علی نجفی وزیر پیشین آموزش و پرورش و شهردار اسبق تهران هم موج غیرقابل تصوری در فضای عمومی به راه انداخت. جناب ریاضیدان در آستانه هفتاد سالگی که احتمالا در ذهن بسیاری از ایرانیان وقت پارکنشینی و رانندگی تاکسی برای جبران کسری معیشت است و زوال ذهن و جسم هم آوار میشود جناب نجفی همسری جوانتر از خود برگزیده اند و تصاویری بسیار متفاوت از زندگی جدیدشان در فضای مجازی منتشر شده است. تا این جای کار البته نمیتواند محل ایراد باشد و نقض قانون و دیانت هم صورت نگرفته، اما چرا فضای عمومی جامعه کار اقای نجفی را برنتافته و مورد طعن قرار داده است؟ شاید بتوان به عوامل ذیل اشارتی داشت و کار را ریشهیابی کرد:
1-حریم ما و حریم آن ها؛ جناب نجفی وزیر و شهردار سیستمی بوده که نه یک کارگزار سیاسی صرف نیست و مدعی یک حیاط طیبه برنامه مدون برای تمام لحظات زندگی و تا رساندن انسان به کمال مطلوب یا بهشت مقصود است. جناب نجفی در دهه شصت به همراه دوستانش از سرکشی به جزییترین وجوه زندگی افراد ابائی نداشتند و برای خود حد و حق لایزالی قائل بودند. شاید معلمان و دانش آموزان آن دوران مقررات و تجسسهای بیموردی را که گاه تا نابودی زندگی و روان افراد هم پیش میرفت به خاطر دارند. اگر نبود فرمان هشت مادهای امام (ره) برای صیانت از حقوق شهروندی احتمالا این آش شورتر هم میشد و تا بالا بردن بیحد فشار خون مردم هم پیش میرفت.
حالاسالها گذشته و جناب نجفی و دوستانشان تغییر کردهاند و در خفا یا علنی سبک زندگی را میپسندند که روزگاری نفی و نهی میکردند و بسیاری را به جرم ظن به علاقه به این سبک از زندگی خون به دل کرده بودند. حالا انتظار این که جامعه به سبک زندگی اینان احترام بگذارد، شاید چندان موجه جلوه نکند.
در زمان وزارت جناب نجفی در آموزش وپرورش شبی صدا و سیما فیلم مشق شب به کارگردانی عباس کیارستمی را پخش میکند که در آن کارگردان فقید ایرانی نسبت به ویران کردن روان و کودکی فرزندانمان با مشق پرحجم شب هشدار میدهد. جناب نجفی معترض تلویزیون میشود که چرا فیلم شخصی در نقد آموزش و پرورش پخش شده که برای همراهی با انقلاب حتی حاضر نشده ریش بگذارد؟!
2- اقای نجفی و بانو مرتکب خلاف قانون و شرع نشده اند، اما عرف و فرهنگ جامعه ایرانی چندان پذیرای چنین عملکردهایی نیست. اگر قرار باشد رفتار و به راه دل رفتن در عالیرتبهترین مقامات با شخص کنار پیاده رو یکسان باشد پس تفاوتها دقیقا در کجاست؟ و برخورداری از عزت و منزلت و مواهب چه معنایی میتواند داشته باشد؟
در همین مورد ازدواج مجدد بهتر است به اندکی قبلتر و و روایتی از رهبر معظم انقلاب رجوع کنیم: باشگاه خبرنگاران جوان در تاریخ شش فروردین سال جاری چنین مینویسد: چندی پیش فتوایی منتسب به رهبری در کانالها منتشر شده بود که مدعی بود حضرت آیتالله خامنهای تعدد زوجات را در شرایط فعلی جامعه مستحب میدانند. شنیده شده اخیرا در جمعی با حضور رهبری، یکی از حضار از ایشان درباره صحت این فتوا سوال میپرسد. آیتالله خامنهای با شنیدن این مطلب برافروخته شدهاند و متعجب گفتهاند که اصلا بنده همچین فتوایی ندارم و اصلا همچین چیزی را قبول ندارم؛ چه کسی این را گفته است؟ آقایان حتی به شوخی هم نباید درباره تعدد زوجات حرف بزنند، که باعث دلسردی خانمها میشود. جالب آنکه رهبر انقلاب این نظر را در محل کارشان هم اجرایی کردند و هشدار دادهاند که افراد شاغل در بیت رهبری اگر همسر دوم اختیار کنند، اخراج میشوند.
در پایان احتمالا برخی پیران حسرت خواهند خورد که روزگار تنگی معیشت برخی چه خوب میگذرانند و چه مجالی برای فراغت دارند و جوانان هم هزار سوال بیجواب در سر خواهند داشت، اما هرچه هست در این روزهای دشوار تیشه زدن به اعتقاد و اعتماد کشندهترین زهر است.