فرارو- به نظر میرسد بنیامین نتانیاهو به پایان کار خود رسیده است و بعد از استعفای برخی وزرا از کابینه وی حالا قرار است انتخابات زودهنگام در اسرائیل برگزار شود و به احتمال زیاد او این بار نمیتواند جایگاه نخست وزیری را از آن خود کند.
بعد از استعفای «آویگدور لیبرمن» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی کابینه ائتلافی نتانیاهو از اکثریت خارج شد، ولی بنت به او پیشنهاد کرده بود که به جای لیبرمن، سمت وزارت جنگ را نیز برعهده بگیرد. بعد از آن نتانیاهو با بنت جلسهای برای مذاکره در این موضوع برگزار کرد، اما توافقی حاصل نشد. بدین ترتیب حزب «خانه یهودی» به رهبری بنت از ائتلاف نتانیاهو خارج شده و کابینه وی رسما از هم فروپاشید. در نتیجه، قرار است انتخابات زودهنگام پارلمانی در اراضی اشغالی برگزار شود.
ماجرا هرچند از مدتی قبل و بعد از انتقادهای بسیار به نتانیاهو و اتهام فساد مالی به همسر وی آغاز شد، اما اوج ماجرا بعد از آتش بس میان حماس و اسرائیل بود که آویگدور لیبرمن، وزیر دفاع اسرائیل اعلام کرد که در اعتراض به آتشبس غزه از کابینه ائتلافی بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، کنارهگیری میکند. لیبرمن با اعلام این خبر توافق اسرائیل با جنبش حماس را که با میانجیگری مصر به دست آمده، "تسلیم شدن اسرائیل در برابر ترور" توصیف کرد و خواهان برگزاری انتخابات در اسرائیل شد و گفت: امیدوار است که تاریخ انتخابات بعدی تا روز یکشنبه ۱۸ نوامبر اعلام شود.
حالا بعد از تلاشهای فراوان نتانیاهو که نتیجه خاصی در بر نداشت کابینه او از حد نصاب خارج شده است و به عقیده بسیاری از تحلیلگران بینالمللی این پایان کار برای نخست وزیر جنجالی اسرائیل خواهد بود. اما چه اتفاقی رخ داد که بی بی بعد از ۱۲ سال اینگونه از عرصه قدرت کنار خواهد رفت؟
باید نتانیاهو حذف میشد
در همین خصوص علی بیگدلی مدرس روابط بین الملل طی گفتگو با فرارو اظهار کرد: «آنچه این روزها در اسرائیل رخ داده یک بخش آن مربوط به نهادهای قدرت در درون این رژیم است و بخش دیگر را باید در بیرون جستجو کرد. ماجرا بخش بیرونی از این قرار است که بعد از اینکه قطر طی ماههای اخیر کمکهای بسیاری به فلسطینیها کرد و یک جو هیجانی میان حماس و اسرائیل حاکم شد، آقای نتانیاهو کمی شرایط بازی را تغییر داد. بعد از آن به قول معروف جفت پایی که محمد بن سلمان به نتانیاهو زد باعث شد که شرایط امروز وی اینگونه باشد که میبینیم. زیرا بن سلمان با توجه به اینکه درگیر ماجرای خاشقجی است، به دنبال آن بود که یک ماجرای جدید به راه بی اندازد و سایه آن را روی ماجرای خاشقجی قرار و خود را نجات دهد؛ لذا نتانیاهو هرچند خودش هم مشکل داشت، اما قربانی این تصمیمگیریهای بن سلمان شد؛ لذا این تغییرات اخیر در اسرائیل به طور کامل ناشی از مسائل داخلی نیست و نتیجه دلبستگی شدید نتانیاهو به بن سلمان است که وی را در شرایط بسیار لغزانی قرار داده است.»
وی ادامه داد: «از سوی دیگر در بخش داخلی از قبل هم تحرکاتی در داخل اسرائیل صورت گرفته بود که جایگاه نتانیاهو را بسیار تضعیف میکرد. یکی از اینها اتهام دست درازی مالی به همسر او بود؛ بنابراین بخشی که به داخل اسرائیل مربوط میشود این است که نتانیاهو نقش خود را ایفا کرده و دیگر لزومی به ادامه حضورش نیست. به طور کلی در سیاست وقتی یک پرسوناژ نقش بسیار مهم و دندان شکنی را ایفا میکند، بعد از آن ناچار است که فضا را ترک کند و موقعیت را در اختیار یک پرسوناژ دیگر قرار دهد. ما نمونههای مشابه هم قبلا داشتیم که انوار سادات یکی از این افراد بود و بعد از اقداماتش ترور شد. زیرا دورانش به پایان رسیده بود باید یک فرد دیگر جایگزین وی میشد.»
او افزود: «الان هم وضعیت اسرائیل به همین شکل است. آنها یکی از خواستههای بزرگشان انتقال سفارت ایالات متحده از تلآویو به بیت المقدس بود، انجام شده است. این اقدام که با واکنشهای بینالمللی در دنیای اسلام و عرب مواجه شد و کار به جایی رسیده است که باید نتانیاهو از دور خارج شود. اما از همه مهمتر بازی بن سلمان بود که باعث شد کار نتانیاهو به اینجا برسد. یعنی شاید به واسطه مسائل داخلی که عرض کرد زمان بیشتری نیاز بود تا نتانیاهو کنار گذاشته شود، اما بن سلمان این روند را تسریع کرد و به احتمال زیاد نتانیاهو از عرصه سیاسی اسرائیل کنار گذاشته میشود.»
این کارشناس مسائل بینالملل در توضیح برنامه بن سلمان گفت: «ولیعهد عربستان طی ماههای اخیر به شدت درگیر پرونده خاشقجی شده بود و حتی امریکا آنطور که انتظار داشت از او حمایت نکردند و حتی در جاهایی پشت وی را خالی کردند که نمونه اش را در گزارش سازمان سیا دیدیم؛ لذا در یک وضعیت بسیار بد قرار داشت؛ لذا از نتانیاهو خواست کمی با مسئله فلسطین بازی کند تا این ماجرا وارد دنیای عرب و اسلام شود و بر روی ماجرای قتل خاشقجی سایه بندازد؛ بنابراین ماجرای آتش بس میان اسرائیل و حماس را کلید زدند که البته برخلاف انتظارات خیلی مورد توجه قرار نگرفت، اما شرایط را برای نتانیاهو در داخل اسرائیل بسیار متزلزل کرد و بعد از آن بود که استعفاها آغاز شدند.»
وی افزود: «واقعیت این است که در داخل اسرائیل به این نتیجه رسیده اند که نتانیاهو برای زمانی خوب بود که نیاز به خشونت بود. اما الان این دوران به پایان رسیده است. زیرا اسرائیل به قله آرزوهای خود که همان انتقال سفارت به بیت المقدس بود رسیده است؛ لذا احتمال دارد که در آینده نزدیک حزب کارگر قدرت را در دست بگیرد. این حزب انعطاف بیشتری نسبت به حزب نتانیاهو دارد و میتواند در شرای فعلی مفیدتر باشد. زیرا الان اسرائیل با دنیای عرب ارتباط تجاری گستردهای پیدا کرده است و این حزب میتواند اقدامات بهتری انجام دهد و این ارتباط را گستردهتر کند و حتی شاید با حماس هم به توافقاتی دست پیدا کند.»
بیگدلی در پاسخ به این سوال که با رفتن نتانیاهو و احتمالا آمدن حزب کارگر، آیا سیاستهای آنها نسبت به ایران هم تغییر خواهد داشت یا خیر، گفت: «قطعا تغییراتی خواهد داشت. زیرا حزب کارگر همانطور که عرض کرد خیلی منعطفتر است و با نگرشهای سوسیالیستی که دارند رفتار متفاوتی خواهند داشت. حتی قرارداد صلح اسرا در زمان آنها اتفاق افتاد. آنها دقیقا نقطه مقابل حزب نتانیاهو هستند. حزب لیکود به شدت خشن و از یهودیهای ارتودوکس هستند. اما حزب کارگر یک حزب مدرن است که اکثریت اعضای آن را اروپاییها تشکیل داده اند؛ لذا این احتمال وجود دارد که سطح تنش میان تهران و تلآویو تا حدود کاهش پیدا کند.»
اسرائیل به دنبال تثبت دستاوردهای خود است
همچنین محسن جلیلوند دیگر مدرس روابط بین الملل طی گفتگو با فرارو عنوان کرد: «در اسرائیل ساختار دولت بسیار متفاوت است و دولتهای آن همه ائتلافی هستند و تحت شرایط خاصی تغییر پیدا میکنند؛ لذا ممکن است برخی این را انداختن نتانیاهو تلقی کنند، اما به نظر من این یک روند معمول است که در اسرائیل دولتهایشان اینگونه تغییر میکند. یعنی اینگونه نیست که با ضرب و زور بخواهند دولتها را نگه دارند و هر لحظه ممکن است دولتهایشان تغییر کند. البته این درست است که الان نتانیاهو در موضع ضعف قرار دارد و احزاب دیگر از او جدا شده اند و قطعا او با مشکلات جدی مواجه خواهد شد.»
وی در خصوص دلایل بروز این اختلافات در شرایط فعلی گفت: «این را باید از دو منظر مورد بررسی قرار دهیم. یکی سیاست خارجی است و دیگری سیاست داخلی اسرائیل. در سیاست داخلی کشمکشهای بسیاری میان احزاب وجود دارد و آنها هم به دنبال رسیدن به قدرت هستند. در مسئله سیاست خارجی هم سیاستهای نتانیاهو هر آنچه باید انجام میداد را انجام داده است و دیگر چیزی برای ارائه ندارد؛ لذا اسرائیل لازم دارد که یک فرد جدید با اخلاقیات و سیاستهای جدید روی کار بیاید. توان نتانیاهو همین قدری است که دیدیم. او سالهاست که نخست وزیر اسرائیل است و هرآنچه داشته رو کرده و دیگر کارآمدی قبل را ندارد.»
او در خصوص نگاه جدیدی که اسرائیل به آن نیاز دارد، گفت: «ببینید در سیاست معمولا دولتها و حکومتها به قله میرسند و از آنجا دیگر باید سیاستهای خود را مبتنی بر شرایط تغییر دهند. الان هم همه بر این باورند که اسرائیل به آن قله رسیده است و هر درگیری که میخواست به راه انداخت و امتیازاتی که میخواست دریافت کرده و الان زمان توافق است. یعنی باید الان در یک پروسه ۱۰ یا ۲۰ ساله تمام دستاوردهای الان خود را تثبیت کنند. برای این هم لازم است از پیشروی در سیاست خارجی خودداری کند و نتانیاهو گزینه مناسبی برای این دوران نیست.»
جلیلوند در خصوص تغییر رویکرد اسرائیل در قبال ایران با رفتن نتانیاهو گفت: «اسرائیل اصلا رویکرد ندارد. اسرائیل در یک نقطه ایستاده است و فرقی ندارد که نتانیاهو باشد یا اسحاق رابین باشد یا هر کس دیگری فرقی ندارد. آنها در یک نقطه ایستاده اند. آنچه میان اسرائیل و ایران وجود دارد درگیری ایدئولوژیک و استراتژیک است لذا با تغییر افراد تغییری در این رویه اتفاق نمیافتد. حتی در سایستهای اسرائیل در منطقه هم تغییری رخ نمیدهد و من فکر میکند سیاستهای فعلی با دقت و توجه بیشتری دنبال خواهد شد حتی اگر دولت بعدی باز هم نخست وزیر نتانیاهو باشد.»