یک پژوهشگر آسیب های اجتماعی گفت: ختنه زنان در کشور رو به کاهش است اما این معضل همچنان وجود دارد در حالیکه هنوز هیچ متولی مشخصی برای مقابله با این معضل وجود نداشته و برنامه و سیاستی در این حوزه وجود ندارد.
کامیل احمدی در گفت وگو با برنا، درباره ختنه زنان با بیان اینکه این عمل از دیرباز و قبل از ظهور دین هاى توحیدى در فرهنگ های مختلف وجود داشته و از قاره آفریقا شروع شده و در مناطق دیگر جهان از جمله بخش هاى محدودى از ایران گسترش یافته است، گفت: ختنه زنان چهار نوع یا درجه دارد و در این عمل تمام یا قسمتی از آلت تناسلی دختربچه در سنین بسیار پایین با توجیهات سنتی بریده می شود که از منظر حقوق بین اللمل این عمل ناقص حقوق بشر، خشونت علیه زنان و عملى غیر قانونى است و براساس قوانین و تعهدهاى بین اللملى که اکثر کشورها از جمله ایران امضا کرده اند ممنوع اعلام شده و مجازات کیفرى براى والدین و ختان ها در پى دارد.
وی با تاکید براینکه هدف نهایى از انجام این عمل کاهش میل جنسی زن بوده و در بخشی از مناطق به دلایل مختلفی از جمله پیروى از سنت های اشتباه انجام می شود، ادامه داد: در برخی مناطق جهان نیز این عمل به منزله مرحله ای برای عبور از کودکی به زنانگی است، در برخی مناطق نیز به عنوان نوعی طب سنتی یا باور عامه انجام می شود به این معنا که در این مناطق اعتقاد دارند که در بدن دختربچه ها خون سیاه یا خون کثیف وجود دارد و این عمل باعث می شود که این خون از بدن وی خارج شود، اما هدف و خاستگاه اصلی آن همان کاهش یا کنترل میل جنسی زن پیش از ازدواج است.
این مردم شناس با بیان اینکه به طور تاریخی این عمل در ایران در برخى مناطق محدود 4 استان کشور انجام می شود، افزود: این مناطق شامل برخى مناطق کردنشین آذربایجان غربی، برخی مناطق و روستاهای استان کردستان، برخی از مناطق اورامانات کرمانشاه و روستاهای تابعه شهرستان هاى آن است، همچنین کردهای ایلام و برخی شهرهای خوزستان نیز به این عمل دست می زدند که امروزه این سنت در این مناطق از بین رفته و دختران جوان و کودک ختنه نمی شوند.
وی با تاکید براینکه بیشترین شیوع ختنه زنان در ایران در مناطق جنوبی استان هرمزگان و بالاخص درجزایر این استان و به صورت ویژه تردر جزایر قشم و هرمز وجود دارد، اظهار کرد: تحقیقات نشان می دهد که در ایران موضوع ختنه زنان رو به کاهش است.
تاثیر آگاهی و آموزش برکاهش ختنه زنان
احمدی با یادآوری اینکه از 10 سال قبل که شروع به مطالعه روی این موضوع کردم -که اکنون ماحصل آن تحت عنوان کتاب "به نام سنت" به چاپ رسیده است- در مناطقی به صورت پایلوت شروع به آموزش و آگاهی رسانی چهره به چهره درخصوص آسیب های ختنه زنان کردیم، عنوان کرد: بعد از 2 یا 3 سال که برای ارزیابی کار آموزشی به این مناطق مراجعه کردیم متوجه شدیم به دلیل آگاهی و آموزش درصد چشمگیری از میزان این عمل کاسته شده است.
وی تصریح کرد: اما در مناطقی که دخالت نمی کردیم نیز به تدریج میزان ختنه زنان کاهش یافت که از جمله علل آن تغییر نگرش نسل جوان به این سنت، افزایش مهاجرت از روستاها به شهرها و فوت دایه هایی بود که اقدام به این عمل می کردند و جایگزین برای آنان در میان نسل جوان وجود نداشت، همچنین معلومات و اطلاعاتی که روستائیان از طریق اتصال به اینترنت، موبایل ، ماهواره و... داشته و اطلاعاتی که در این خصوص می گیرند باعث کاهش ختنه زنان در این مناطق شده است.
این پژوهشگر حوزه آسیب های اجتماعی با تاکید بر وجود آسیب های پایدار در زنان ختنه شده، کاهش میل جنسی زن در روابط زناشویی را از جمله این آسیب ها دانست که شدت آن با توجه به نوع و عمق برش متفاوت است.
وی اضافه کرد: خوشبختانه در ایران یکی از ملایم ترین برش ها که به اصطلاح به آن تیپ یا درجه ١ می گویند، در ختنه زنان انجام می شود و کمترین آسیب را به دنبال دارد اما در کل این عمل به وسیله تیغ های غیر استاندارد و حتی تیغ ریش تراشی به صورت غیربهداشتی انجام می شود که باعث از بین رفتن سنسورهای حساس زن شده و رضایت جنسی او را در زمان زناشویی مختل می کند.
احمدی خاطرنشان کرد: بحث روانی موضوع برای این زنان از 2 بعد قابل اهمیت است یک موضوع شوکی هست که به دختربچه وارد می شود زیرا این عمل علاوه بر غیر بهداشتی بودن بدون بی حسی انجام شده و باعث وارد شدن شوک روانی به کودک می شود و از سوی دیگر زنان ختنه شده به دلیل اختلال در روابط جنسی در زندگی زناشویی دچار مشکلات جدی می شوند.
قولهایی که عملی نشد
وی با اظهار تاسف از محدودیت انجام اقدامات علمی ،پژوهشی و آماری در خصوص این موضوع خاطر نشان کرد: این موضوع باعث شده که ختنه زنان به اندازه درجه اهمیت آن، منعکس نشود.
این مردم شناس با بیان اینکه مسئولان از این موضوع مطلع هستند و ما مدت ها حمایتگری و لابیگرى کرده و در این زمینه کارگاه های آموزشی در مراکز، دانشگاها و گاهی در استانداری های شهرستان های مربوطه برگزار کردیم و گزارش لازم را نیز ارائه دادیم، تصریح کرد: برخی نهادها به ویژه مرجع ملی حقوق کودک درقوه قضائیه و امور زنان و خانواده ریاست جمهوری قول هایی در این زمینه دادند که هرگز به اجرا درنیامد، چنانکه قرار بود مرجع ملی حقوق کودک متولیان احتمالی امر را برای تشکیل یک جلسه هماهنگی و توجیهی در این خصوص دعوت کند که من لیستی از سازمان هایی که می توانند دراین جلسه حضور داشته باشند از جمله سازمان بهزیستی، وزارت بهداشت، وزارت آموزش و پرورش ، دانشگاه های علوم پزشکی، و متولیان دینی و اجتماعی و نمایندگان مجلس ارائه دادم، اما این جلسه هرگز برگزار نشد.
احمدی افزود: امور بانوان ریاست جمهوری مدت ها دنبال این موضوع بود که برای مقابله با ختنه زنان در مناطقی که این عمل انجام می شود به صورت آزمایشی طرحی را انجام داده و برای آن بودجه گذاری کند، که اینکار انجام نشد، همچنین درخواست کردیم که درلایحه تامین امنیت زنان حداقل یک پاراگراف به این موضوع اختصاص داده شود که همچنان از سرنوشت آن بی اطلاع هستیم.
ضرورت وجود مجازات کیفری برای ختنه کنندگان
وی یکی از دلایل بی توجهی مسئولان به این معضل اجتماعی را نبود قانون مشخص و متولی مستقیم برای مقابله با ختنه زنان در کشور دانست و توضیح داد: انجام این عمل جرم انگاری نشده و مجازات کیفری به دنبال ندارد و در واقع اصلا در قوانین ما منعکس نشده، لذا میان مسئولان نیز مطرح نشده و متولی برای آن در نظر گرفته نشده است.
وی خاطرنشان کرد: که در ابتدای فعالیتم میزان شیوع این عمل در جامعه هدف من که جزایر جنوبی هرمزگان بود 81 درصد بود اما اکنون تا 50 درصد کاهش یافته است .
این مردم شناس با تاکید براینکه در طول تحقیقاتم متوجه شدم رابطه مستقیمی میان ختنه دختربچه ها و ازدواج آنها یا به اصطلاح پدیده کودک همسری وجود دارد، تصریح کرد: در مناطقی که ختنه دختربچه ها رایج است ازدواج دختربچه ها نیز بسیار شایع است، به بیان دیگر در اغلب این مناطق که روستایى بوده و از فقر اقتصادى و فرهنگى نیز رنج مى برند، برای کاهش میل جنسی دختر و اینکه او بعد از رسیدن به سن بلوغ وارد رابطه جنسی خارج از ازدواج نشود او را ختنه می کنند و دقیقا به همین علت نیز دختربچه را وادار به ازدواج زودهنگام می کنند که این موضوع نشان می دهد مردم این مناطق به ارتباط خارج از چارچوب ازدواج تعصب نشان می دهند.