فرارو- یک تحلیلگر مسائل جهان عرب گفت: «باید در نظر داشت که این روزها بحث ایران هراسی به مراتب بیشتر و گستردهتر از اسرائیل هراسی است و تبلیغات علیه ایران تا حدود زیادی نتیجه داده است. این را میتوان با نگاهی گذرا به نظرات کاربران عربی در شبکههای اجتماعی هم مشاهده کرد. آنها معتقدند که خطر ایران به مراتب بیشتر از اسرائیل است و به نوعی رابطه با رژیم صهیونیستی را توجیه میکنند. البته حمایت ائمه مساجد هم در این مسئله بسیار تاثیرگذار بود. آنها هم طی این سالها وارد عرصه شدند و از این این ایران هراسی حمایت کرده اند. به خصوص افرادی مانند قادر سلاطین و خط مدخلیها بسیار در این مسیر تاثیرگذار بودند. زیرا مثلا شیخ ربیع مدخلی که رهبر مدخلیها هست کاملا گرایش سعودی دارد و یک چهره امنیتی سعودی بود و الان شیخ شده است و در تمام کشورهای عربی هم نمایندگی دارد و در مدارس وی چند مسئله به کرات مطرح میشود.»
امیر موسوی مشاور وزیر دفاع پیشین کشورمان طی گفتگو با فرارو در خصوص تحرکات جدید مقامات اسرائیلی در کشورهای عربی که سفر نتانیاهو به مسقط یکی از آنها به شمار میآید گفت: «درباره رابطه میان اسرائیل و کشورهای عربی باید این نکته را در نظر داشت که اصلا این موضوع جدید نیست و فقط تنها تغییری که کرده این است که قبلا مخفیانه انجام میشد، اما حالا به صورت علنی انجام میشود. زیرا تقریبا تمام کشورهای حوزه خلیج فارس، ارتباط دیرینه با رژیم صیهونیستی داشتند و ابتدا به صورت تجاری بود و کم کم گسترش پیدا کرد و به مسائل امنیتی و حالا سیاسی رسیده اند. البته برخی هم در این میان بودند که از ارتباط سیاسی آغاز کردند. به عنوان مثال آقای انور سادات رابطه با اسرائیل را به صورت سیاسی آغاز کردند، اما همان موقع موجب هیاهوی بسیاری شد. البته بعد از مدتی این هیاهو فروکش کرد و رابطه با دولت سادات و مبارک مجددا به حالت عادی برگشت و حتی از قبل هم بهتر شد. عمده دلیل کشورهای عربی برای مخالفت با سادات، پایگاههای مردمیشان بود. زیرا در آن زمان ملتها به مراتب هوشیارتر از امروز بودند و اصلا موافق ارتباط با رژیم صهیونیستی نبودند.»
وی ادامه داد: «اما الان شرایط بسیار متفاوت از آن روزها است و دولتهای عربی طی این مدت به صورتی جدی بررسیهای جامعه شناسی و روانشناسی روی مردم انجام داده اند و بعد از اینکه متوجه شدند میزان حساسیت میان مردمشان کاهش پیدا کرده است، حالا دست به آغاز روابط علنی با اسرائیل زده اند. یکی از دلایلی که حالا باعث شده میزان حساست ملت عرب طی این سالها کم شود این است که طی این مدت رسما با مشکلات مصنوعی که ایجاد کردند، مردم خسته شده اند. مهمترین اقدامشان آغاز بهار عربی بود که تقریبا ۸ سال است که ملتها را گرفتار آن کرده اند. به همین دلیل است که میبینیم الان هیچ واکنشی از سوی مردم در خصوص رابطه با اسرائیل دیده نمیشود. این وضعیت در میان نخبگان عرب هم وجود دارد. آنها یا تهدید شدند یا به نوعی خریداری شدند و حالا در یک سکوت کامل به سر میبرند.»
او افزود: «از سوی دیگر اتحادیه عرب و سازمان همکاریهای اسلامی هم در خواب مطلق به سر میبرند. زیرا هر دو سازمان کاملا توسط سعودیها مدیریت میشوند و با توجه به اینکه پولهای عربستان بودجه آنها را تامین میکند، دیگر نسبت به چنین اقداماتی واکنش نشان نمیدهند. در حالی که قبلا اصلا اینگونه نبود و آنها سریعا در قبال چنین مسائلی موضوعگیری میکردند. ضمن اینکه حتی دولت خودگردان فلسطین هم نسبت به این ماجراها واکنشی نشان نمیدهند و این در حالی است که چنین روابطی مستقیما آنها را متضرر میکند. مجموع اینها موجب شده است که الان کشورهای عربی حوزه خلیج فارس این جرات را پیدا کرده اند که به صورت علنی با اسرائیل روابطی را برقرار کنند و این احتمال وجود دارد که باقی کشورهای عربی هم به همین سمت و سو پیش بروند.»
این تحلیلگر مسائل خاورمیانه اظهار کرد: «علاوه بر اینها باید در نظر داشت که این روزها بحث ایران هراسی به مراتب بیشتر و گستردهتر از اسرائیل هراسی است و تبلیغات علیه ایران تا حدود زیادی نتیجه داده است. این را میتوان با نگاهی گذرا به نظرات کاربران عربی در شبکههای اجتماعی هم مشاهده کرد. آنها معتقدند که خطر ایران به مراتب بیشتر از اسرائیل است و به نوعی رابطه با رژیم صهیونیستی را توجیه میکنند. البته حمایت ائمه مساجد هم در این مسئله بسیار تاثیرگذار بود. آنها هم طی این سالها وارد عرصه شدند و از این این ایران هراسی حمایت کرده اند. به خصوص افرادی مانند قادر سلاطین و خط مدخلیها بسیار در این مسیر تاثیرگذار بودند. زیرا مثلا شیخ ربیع مدخلی که رهبر مدخلیها هست کاملا گرایش سعودی دارد و یک چهره امنیتی سعودی بود و الان شیخ شده است و در تمام کشورهای عربی هم نمایندگی دارد و در مدارس وی چند مسئله به کرات مطرح میشود. یکی این است که عربستان دوست جهان اسلام است و دیگری ایران هراسی را ترویج میدهند.»
بیشتر بخوانید: اسرائیل و آمریکا به اعتبار عمان چشم دوختهاند
وی افزود: «نکته جالب توجه این است که شیخ مدخلی در سالهای اخیر روی یک موضوع جدید دیگری هم بسیار تاکید دارد و سعی دارد در شمال آفریقا و خاورمیانه آن را جا بی اندازد و این است که مردم باید از اولیای امر اطاعت کنند و حتی اگر به صورت علنی معصیتی انجام دهند، ملتها حق ندارند با آنها مخالفتی انجام دهند. حتی فتوای جدید وی این است که اگر حاکمان عربی در صدا و سیما به صورت علنی زنا کنند، هیچ ایرادی ندارد. زیرا ولی امر هستند و بر ملت عرب تسلط دارند؛ بنابراین وقتی چنین فتواهایی دارند دیگر چگونه میتوان انتظار داشت که ملت عرب نسبت به رابطه با اسرائیل واکنش نشان دهند. نکته عجیب این است که اتحادیه جهانی علمای اسلام هم نسبت به آنها سکوت کرده اند و این در حالی است که آنها گرایش اخوانی دارند و ضد عربستان هستند و این موجب شده که جریان مورد بحث الان روی مساجد و مدارس مذهبی تسلط پیدا کرده اند و چندین شبکه ماهوارهای مثل الوصال، الکریمه و الطیبه را در اختیار گرفته اند.»
موسوی تاکید کرد: «مشکل اساسی این است که ماشین تبلیغاتی ما هم به شدت ضعیف عمل میکند و به نوعی افکار عمومی را رها کرده اند. مخصوصا اینکه محور مقاومت چه ایرانی و چه عربی رابطه خوبی با شبکههای اجتماعی مثل توییتر و فیسبوک ندارند. این در حالی است که جریان مقابل به صورت پیوسته از این ابزارها استفاده میکنند و میبینید که فردی مانند شیخ العریصی بیش از ۱۲ میلیون عضو در صفحه رسمی خود دارد. ولی علمای ما یا این شبکههای اجتماعی را تحریم کرده اند یا به دلیل مشکلات زبان خارجی، فعالیت خاصی ندارند؛ بنابراین ما هستیم که میدان را خالی کرده این ما هستیم که میدان را خالی کردیم و اعراب هرکاری میخواهند میکنند.»
او عنوان کرد: «نکته بعدی این است که بعید نیست عربستان در دیدارهای اخیر بسیار نقش پررنگی داشته باشد و با توجه به فشارهایی که به واسطه قتل خاشقجی بر روی انها است، احتمال دارد که در ازای امتیازات اقتصادی از مسقط خواسته باشد که اجازه سفر نتاینیاهو به عمان را بدهند. به خصوص که الان در خصوص برخی مرزهای مشترک با عمان مشکلاتی دارند و ممکن است حاضر شده باشد که امتیازاتی بدهد تا اینگونه کمی افکار عمومی را منحرف کند. زیرا میبینید که مدتی است ماجرای خاشقجی کم رنگ شده است و این ممکن است به واسطه همین مسائل باشد؛ لذا من بعید نمیدانم که تونس و سودان هم با فشار عربستان وارد این ماجرا شوند.»
موسوی در پایان گفت: «باید در نظر داشت که ایران هم کم در این میان متضرر نمیشود. زیرا دو کشوری که از سوی اسرائیل و عربستان انتخاب شده اند رابطه بسیار خوبی با ایران دارند. یکی عمان است که اصلا رابطه استراتژیک و امنیتی با ایران دارد و از قدیم الایام یکی از کشورهای نزدیک از لحاظ رابطه با ما بوده است. من فکر میکنم این کاملا زمینه سازی علیه ایران برای بعد از ۱۳ آبان است که تحریمهای جدید اعمال میشود. موضوع این است که آنها از مدتها قبل سعی داشتند میان ایران و عمان فاصله ایجاد کنند و حتی کودتایی که امارات در عمان مدیریت میکرد هم به همین دلیلی بود. زیرا درست است که سلطان قابوس رابطه خوبی با ایران دارد، اما افرادی هستند که با او هم فکر نیستند و عربستان و امارات خیلی تمایل دارند که آنها در راس امور قرار بگیرند و اگر این ماجرا ادامه پیدا کند ممکن است بعد سلطان قابوس تغییراتی در رابطه میان ایران و عمان ایجاد شود.»
اما به هر حال کار به اینجا رسیده است
حالا ما چه باید بکنیم؟ در مورد راه حل ایشان چه پیشنهادی دارند؟
به هرحال اگه نظرم درست نبوده میپذیرم