برخي هم معتقدند اين خبرگزاري با قيمت حداقلي توانست خودش را حداقل 10 برابر آن مطرح كند، اما از چه منظري؟ از منظر مثبت يا منفي. اين نگراني طنزآميز نيز منتشر شد که «میترسيم سری بعد یکی رو بذارن سر چهارراه داد بزنه: سردبیر/ دبير سرويس بیاااا دبیرررر سرررويس؛ بدو یه سرویس موندههاااا بدوووو سردبیرررر!»
روزنامه شرق نوشت: در يكي، دو روز گذشته يكي از خبرگزاريهاي شناختهشده آگهي استخدام سردبير را در بخش تبليغات يكي از پرتيراژترين روزنامههای كشور منتشر كرده است. اين آگهي كه حتي خبرنگاران آن رسانهها هم از آن اطلاعي نداشتند، در ابتدا با حيرت و شگفتي مخاطبان در شبكههاي اجتماعي روبهرو شد.
بيشتر سؤالها بر اين محور بود كه اصلا اين آگهي واقعي است يا فتوشاپ. پس از آن واقعيبودن اين آگهي مورد تأييد قرار گرفت. البته روزنامهنگاران قدمي پيشتر گذاشتند و قبل از هر تحليلي با شمارهاي كه درج شده بود تماس گرفتند و اين پيام خودكار را تا انتها گوش دادند؛ پيامي كه اعلام كرد هر كسي ميتواند سردبير شود اگر ايدهاي داشته باشد و ايده و مشكل و سوژه او بتواند با استقبال روبهرو شود.
از 50 امضا تا 50 هزار امضا ميتواند سطح بررسي و برداشتن گام براي حل مشكل و موضوع را تعيين كند. اگر اين مشكل، موضوع، ايده و... بتواند با استقبال 50 هزارنفر روبهرو شود، قول داده شده كه نمايندههاي مجلس آن را رسيدگي كنند. امضاهاي كمتر از طرف بالاترين مقام مسئول آن توسط خبرنگاران آن خبرگزاري پيگيري ميشود. درواقع این آگهی کمپیني است براي ثبت ایده و مشکلات مردم و پیگیری آنها.
پس از توضيح درباره اين آگهي در شبكههاي اجتماعي سؤالهاي متعددي مطرح شد، از جمله اينكه پس خبرنگاران اين خبرگزاري چهكار ميكنند كه ايدهها و سوژهها را ديگران بايد تعيين كنند؟ آيا اين آگهي با هدف نزديكي بين خبرگزاري و خواسته مردم منتشر شده است؟ بعضي هم خشنتر، اتهام ايدهدزدي را مطرح كردند. از همه مهمتر اينكه آيا اين رسانه آنقدر به خود اطمينان ندارد كه از طریق رسانههاي ديگر براي برقراري ارتباط با مخاطبانش اقدام ميكند؟
برخي هم معتقدند اين خبرگزاري با قيمت حداقلي توانست خودش را حداقل 10 برابر آن مطرح كند، اما از چه منظري؟ از منظر مثبت يا منفي. اين نگراني طنزآميز نيز منتشر شد که «میترسيم سری بعد یکی رو بذارن سر چهارراه داد بزنه: سردبیر/ دبير سرويس بیاااا دبیرررر سرررويس؛ بدو یه سرویس موندههاااا بدوووو سردبیرررر!»
در نهايت اين رفتار به نظر برخي يکجور رندی رسانهای است که در تلویزیون در همه کانالها و برنامههاي آن مطرح و بيشتر توهيني است به خبرنگاري و سردبيري! درواقع مطمئنا ميتوان گفت راه فهمیدن نظر مخاطب و اولویت خبری اين رفتارها نيست. واكنشهايي كه به اين آگهي رسانهاي نشان داده شد، بار ديگر بحث ضدتبليغ و كمبود خلاقيت را پيش كشيد.