فرارو- یک فعال سیاسی اصلاحطلب گفت: «اگر آقای روحانی این جلسات را با هر دو جریان سیاسی به صورت پیوسته برگزار میکردند میتوانستیم امیدوار باشیم که ایشان به دنبال جبران اشتباهات و اصلاح امور هستند. زیرا به هر حال افرادی که در این جلسات شرکت میکنند عمدتا از دولتمردان قدیمی هستند که ایشان میتوانند از تجربیات آنها استفاده کنند؛ بنابراین زمانی میتوانیم بگوییم که آقای روحانی عزم خود را جزم کرده است تحولاتی ایجاد کند که این قبیل جلسات ادامه پیدا کند. نه اینکه یک جلسه برگزار شود بعد چند سال دیگر یک جلسه دیگر تشکیل شود و صرفا برای بهرهبرداری رسانهای و سیاسی انجام شود.»
همچنان صحبت از جلسه حسن روحانی با اصلاحطلبان از موضوعات مورد توجه شبکههای اجتماعی و فعالان سیاسی است. برخی این دیدار را نوعی بازی رسانهای میدانند و برخی دیگر بر این باورند که بسیار با تاخیر برگزار شده است. آنها معتقدند پنج سال میان فعالان جریان اصلاحات و حسن روحانی جلسهای برگزار نشده است و این در حالی است که انها بیشترین تاثیر را در پیروزی وی در انتخابات داشتهاند. اما آیا حالا روحانی بعد از بروز مشکلات طی یک سال گذشته تغییر رویکرد داده است؟
در همین خصوص عبدالله ناصری عضو شورای مشورتی سیدمحمد خاتمی طی گفتگو با فرارو عنوان کرد: «با توجه به اطلاعاتی که دارم، مسبب اصلی دیدار آقای روحانی با اصلاحطلبان، شخص آقای جهانگیری بوده است. ماجرا اینگونه بود که آقای روحانی در خصوص رویکرد اصلاحطلبان نسبت به دولت و روند انتقادی این جریان طی یک سال گذشته، صحبتهایی را با آقای جهانگیری مطرح میکنند که آقای جهانگیری عنوان میکنند که این روند از همان ابتدا هم رویکرد اصلاحطلبان بود و اگر این روزها بیشتر شده به دلیل آن است که شما وعدههایی در انتخابات دادید، اما نسبت به آنها کمی بیتوجهی کردید. این گفتگو منجر شد به اینکه آقای روحانی جلسهای با اصلاحطلبان برگزار کنند.»
روحانی و اصلاح طلبان هم سرنوشت نیستند!
وی افزود: «در این جلسه حدودا بیست نفر صحبت کردند و دوستان انتظاراتی که در سطح جامعه و میان اصلاحطلبان وجود دارد عنوان کردند و آقای روحانی هم مسائلی را مطرح کردهاند. در مجموع صحبتهای خوبی به ویژه از سوی آقایان موسوی لاری و مجید انصاری گفته شده است. اما با این حال به نظر من اتفاق خاصی در روند رویکردی و عملی آقای روحانی ایجاد نخواهد شد. حتی ایشان در این جلسه گفتند که در جریان رسانهها هستند و میدانند که برخی رسانهها معتقدند که ایشان و اصلاحطلبان همسرنوشت هستند. اما این به نظر برخی صرفا فرار رو به جلو است.»
او تصریح کرد: «اگر آقای روحانی از سال ۹۲ از تجربه هشتساله اصلاحطلبان در مدیریت کشور و حضورشان در قوه مجریه استفاده میکردند و به پیشنهادهایی که داده میشد توجه میکردند، قطعا امروز شرایط متفاوتتری داشتند. متاسفانه آقای روحانی به تمام آنچه که در ایام انتخابات انجام شد و وعده داده شد بیتوجهی کردند و نه تنها تلاش و تاثیرگذاری اصلاحطلبان را در پیروزی خود نادیده گرفت بلکه بیتوجهی به وعدههای انتخاباتی موجب شد که پایگاه اجتماعی ایشان نیز آسیب ببیند؛ بنابراین اصلا نباید اینگونه تصور شود که آقای روحانی و اصلاحطلبان همسرنوشت هستند.»
این تحلیلگر مسائل سیاسی اظهار کرد: «آقای روحانی زمانی به مطالبات اجتماعی بیتوجهی کردند که آقای جهانگیری را بنا به دلایل مختلف که قبلا هم درباره آنها صحبت شده است، محدود کردند. از سوی دیگر هرجا هم که دولت دستاوردی داشتند به دلیل بیتوجهی به رسانهها و افکار عمومی و عدم عملکرد مناسب در بخشهایی مثل سخنگویی و تیم رسانهای دولت، نادیده گرفته شد. نمونه آن پیروزی تیم ایران در دادگاه لاهه است که به نظر من به اندازه برجام اهمیت داشت، ولی دولت به دلیل ضعف رسانهای و سخنگویی نتوانست به میزان کافی روی آن مانور دهد.»
وی افزود: «بنابراین باید آقای روحانی باور کنند که دولت ایشان و اصلاحطلبان اصلا همسرنوشت نیستند و ما همچنان با توجه به محدودیتهایی که آقای روحانی دارد در مواقع لازم انتقادهای خود را مطرح میکنیم. واقعیت این است که اکثر نخبگان جریان اصلاحطلب با توجه به اینکه تجربه حضور در دولت را دارند به خوبی میدانند که آقای روحانی چه محدودیتهایی دارند و به همین دلیل اینگونه نیست که در خلاء و یک فضای غیرواقعی انتقادهای خود را مطرح کنند. با همه این صحبتها من همچنان امیدوارم که آقای روحانی تغییر رویه دهند و این قبیل جلسات را پیوسته ادامه دهند.»
این استاد دانشگاه با بیان اینکه روحانی بعد از پنج سال یک جلسه با اصلاحطلبان برگزار کردهاند و به هیچ عنوان کافی نیست، گفت: «من اصلا احساس نمیکنم که بعد از همه این افت و خیزها که در کشور رخ داده است، باز هم آقای روحانی تغییر کرده باشند. زیرا هنوز هم میبینیم که با وجود تمامی مشکلاتی که طی این سالها از حوزه تحت نظر آقای نوبخت ایجاد شده است، هنوز هم آقای روحانی نه تنها اصرار دارند که ایشان در دولت باقی بمانند بلکه الان وزیر پیشنهادی برای وزارت اقتصاد هم معاون سابق ایشان هستند. یعنی باز هم اعمال نظر آقای نوبخت در این مسئله وجود داشته است و دیدگاهها و رویکرد آقای نوبخت در مسائل اقتصادی دولت و کشور باز هم بیشتر از گذشته میشود.»
او در پاسخ به این سوال که آیا ترتیب دادن چنین جلساتی با اصلاحطلبان با هدف تاثیرگذاری بر افکار عمومی صورت گرفته است، عنوان کرد: «من قصد ندارم نیتخوانی کنم، اما واقعیت این است که اگر آقای روحانی این جلسات را با هر دو جریان سیاسی به صورت پیوسته برگزار میکردند میتوانستیم امیدوار باشیم که ایشان به دنبال جبران اشتباهات و اصلاح امور هستند. زیرا به هر حال افرادی که در این جلسات شرکت میکنند عمدتا از دولتمردان قدیمی هستند که ایشان میتوانند از تجربیات آنها استفاده کنند؛ بنابراین زمانی میتوانیم بگوییم که آقای روحانی عزم خود را جزم کرده است تحولاتی ایجاد کند که این قبیل جلسات ادامه پیدا کند. نه اینکه یک جلسه برگزار شود بعد چند سال دیگر یک جلسه دیگر تشکیل شود و صرفا برای بهرهبرداری رسانهای و سیاسی انجام شود.»
ناصری در خصوص اینکه برخی در شبکههای اجتماعی عنوان کرده بودند که بهتر بود در این جلسه از افرادی مانند سیدمحمد خاتمی هم دعوت به عمل میآمد، آیا چنین انتظاری میان اصلاحطلبان هم وجود داشت، گفت: «این درخواست اصلا منطقی نیست. زیرا هم آقای روحانی میدانند و هم جامعه مدنی که در چنین جلسات عمومی و گستردهای درست هم نیست آقای خاتمی دعوت شوند. طی این چند سال دو یا سه بار آقای روحانی و آقای خاتمی دیدار داشتند که کاملا هم به صورت محدود بوده است؛ بنابراین حداقل میان اصلاحطلبان این انتظار وجود نداشت که آقای خاتمی در این جلسه حضور داشته باشند. ضمن اینکه در این دو سه جلسهای که آقای روحانی و آقای خاتمی داشتند، به بخش عمده از مشاورهها و پیشنهادهای آقای خاتمی توجهی نشده است. نمونه آن هم توصیه عدم استفاده از آقای رحمانی فضلی در وزارت کشور بود که آقای روحانی در نهایت، ایشان را به عنوان وزیر انتخاب کردند. ضمن اینکه در چنین جلسات عمومی که معمولا بخش عمده به کلیگویی و تشریفات میگذرد لزومی ندارد آقای خاتمی در آن حضور داشته باشد، اما با این حال آقای خاتمی از دیدار و جلسه با آقای روحانی در صورت تمایل ایشان هیچ ابایی ندارند و اگر آقای روحانی لازم بدانند، ایشان هم قطعا با آغوش باز میپذیرند.»
لابد یکی مثل آخوندی باید وزیر کشور میشد ومیگفت امنیت چیز مزخرفی است وفقرا اگر بلد نباشند ثروتمند شوند به دریا بندازیمشون !
درست شدنی نیست
تموم شدید