آیتالله یعقوب جعفری، صاحب تفسیر کوثر و مدرس حوزه، در یادداشتی در آخرین شماره نشریه مکتب اسلام ذیل عنوان «جامعترین آیه درباره اصلاح جامعه» به شرح آیات ۹۰ – ۹۱ سوره نحل پرداخته و نوشته است: «طبق این آیه، خداوند مردم را به سه چیز فرمان میدهد و از سه چیز بازمیدارد. آن سه چیز که خداوند به آن فرمان میدهد، عدل و احسان و دادن حق خویشاوندان است.»
جعفری در گفتوگو با ایکنا؛ در پاسخ به این پرسش که از میان عدل، احسان و دادن حق خویشاوندان کدامیک در قرآن برای اصلاح جامعه اولویت دارد؟ گفت: عدل از همه مهمتر است و به معنای واقعی و جامع کلمه شامل هر نوع ارتباطات، سیاست، اقتصاد و همه چیز میشود. هدف از بعثت تمام پیامبران عدل بوده است و آیه «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِیدَ فِیهِ بَأْسٌ شَدِیدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِیَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَیْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِیٌّ عَزِیزٌ: به راستى [ما] پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آنها کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند و آهن را که در آن براى مردم خطرى سخت و سودهایى است پدید آوردیم تا خدا معلوم بدارد چه کسى در نهان او و پیامبرانش را یارى مىکند. آرى خدا نیرومند شکستناپذیر است»(الحدید، ۲۵) این مسئله را بیان میکند.
وی ادامه داد: در اینجا هدف ارسال پیامبران قیام به قسط یعنی عدالت توسط مردم ذکر شده است. در اینجا مهمترین نکته از نظر قرآن در خصوص اصلاح جامعه عدل است و امیرمؤمنان(ع) در نهجالبلاغه میفرمایند که با عدل است که آسمانها و زمین برپاست و از این رو این مسئله در نظام تکوین هم جاری است.
صاحب تفسیر کوثر تصریح کرد: امام علی(ع) عدل را آن میداند که هر چیزی را در جایگاه خود قرار دهیم و این مسئله بسیار مهم است؛ برای مثال فرض کنید افراد در شغلهایی که هستند از جمله قضاوت، حکومت، ریاست و ... باید در جایگاه خودشان یعنی جایی که شایستگی دارند نصب شده باشند و هر گونه پارتیبازی و این مقولهها رد شده است و عدل اینجا شایستهسالاری است. در زندگی و خانواده نیز باید عدالت را رعایت کرد؛ برای مثال اگر کسی دو همسر دارد باید عدل را رعایت کند، مگر حق ندارد همسر دوم اختیار کند. حتی اینکه ممکن است انسان یکی از فرزندانش را بیشتر دوست داشته باشد، یک امر طبیعی است، اما در عمل و رفتار باید مساوات و عدل را رعایت کند.
جعفری با بیان اینکه در همه جا از جمله حکومت، دانشگاهها، مدارس و ادارهها عدل کاربرد عجیبی دارد، گفت: این است که خداوند امر میکند به احسان که چیزی بالاتر از عدل است، یعنی نیکی و خوبی کردن و حتی دیگران را از خود مقدم دانستن، اما اساس عدل است. از حضرت امیر(ع) پرسیدند عدل بهتر است یا احسان و جود که فرمودند: جود خوب است، اما عدل وضع شیء در جایگاه خود است، یعنی قوام جامعه با عدل است. جاهایی است که جود و احسان معنی ندارد، شما برای مثال یک نفر را در رأس کاری قرار دهید. یکی شایستهتر از دیگری است. شما نمیتوانید به کسی که شایستهتر نیست احسان کنید و اگر او را انتخاب کنید درست نیست. پس عدل و احسان این تفاوتها را دارد. صلهرحم نیز مطرح است که در خصوص خویشاوندان است و در اسلام خیلی به آن توصیه شده است و آثار و برکات فراوانی در زندگی انسان دارد از جمله اینکه عمر انسان را طولانی میکند.
وی ادامه داد: خداوند میفرماید که کتاب و میزان را فرستادیم که مردم به قسط برخیزند. اینجا صحبت از حدید و شمشیر نیست. برای وادار کردن مردم به قسط هدف آن است که نیاز به شمشیر نباشد و مردم طوری تربیت شده باشند که خود به دنبال قسط روند؛ یعنی مردم آن قدر متدین و اخلاقی باشند که هیچ وقت حق کسی را ضایع نکنند. خداوند در ادامه این آیه میفرماید: آهن را فرستادیم که منظور شمشیر و قوه قهریه است که بعد از «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» آمده و معنایش آن است که اگر مردم خودشان قیام به قسط نکردند، آن وقت نوبت به حدید میرسد و خداوند احکامی قرار داده و با شمشیر مردم را به رعایت قسط و عدل وامیدارد.
جعفری در پاسخ به این پرسش که آیا مردم اینجا بر شمشیر اولویت دارند؟ گفت: اول باید کار فرهنگی انجام شود و مردم آنچنان ایمان و عقیدهای داشته باشند که بدون اینکه پلیس و زور آنها را وادار کند، خودشان حق یکدیگر را رعایت کنند. قیام به قسط همین است. این تهذیب نفس عمیقی میخواهد که انسان خودش مواظب کارهای خودش باشد. البته همه به این مرحله نمیرسند و در اینجا نوبت به زور میرسد و فرد وادار میشود که حقوق دیگران را رعایت کند.
وی در پاسخ به این پرسش که بحث آزادی در حق تعیین سرنوشت و آزادیهای سیاسی، که در فلسفه سیاسی مدرن پررنگ است، در کنار عدل نیز منعکس شده است و این گونه مباحث چه جایگاهی در قرآن دارد؟ گفت: این بحث مستقل دیگری است. همان قدر اشاره میکنم که در اسلام آزادی وجود دارد و عمدهترین آنها آزادی در مالکیت است که انسان از راههای مشروع مالک چیزهایی باشد، اما این آزادی در محدوده قانون است. البته در دنیا آزادی مطلق نداریم.