بسیاری از کارشناسان مسایل فرهنگی و اجتماعی، صدا و سیما را مهمترین رکن اطلاع رسانی ازسوی جامعه به مدیران و تصمیم گیران تلقی می کنند و معتقدند اگر رسانه ملی؛ گامی درجهت رفع مشکلات مردم برندارد و مشکلات آنها را طرح نکند، به اصلی ترین وظیفه خود عمل نکرده است.
فاطمه راکعی؛ نحوه برخورد این رسانه با نواقص و کاستی های موجود در جامعه را نگاه جامعی نمی داند و بر وجود نوعی حرکت وارونه در این رسانه تاکید می کند. راکعی می گوید: آنچه در برنامههاي تلويزيوني اتفاق ميافتد اين است كه نواقص و كاستيها مخفی شده درعوض مسائل كوچك، درشتنمايي می شود. درواقع این رسانه بر آن است که به مخاطبان خود تنها آنچه را مدنظر تولیدکنندگان برنامه هاست؛ تلقین کند.
این نماينده مجلس ششم که از گسترش مشکلات روزمره در جامعه کنونی ایران یاد می کند؛ اضافه می کند: مردم ما با مشكلات فراوانی مواجه هستند كه رسانهها بايد با پرداختن به آنها مسئولان امور را هدف قرار داده تا در رفع نواقص و كاستيها دست به كار شوند اما این اتفاق در رسانه ملی رخ نمی دهد.
راکعی با بیان مثالی درحوزه تلفن های همراه می گوید: بسياري از مشتركان تلفن همراه با اين مشكل مواجه هستند كه قبضهايشان به دست آنها نميرسد و سرانجام تلفن ها توسط مخابرات مسدود ميشود. وقتي چنين مشكل كوچكي از رسانه ملي منعكس نميشود؛ ديگر نمی توان در حوزه مسایل کلان تر و بزرگ از این رسانه انتظاری داشت.
به گفته راكعي؛ اكثر مردم امروز درگير تورم و نابسامانيهاي اقتصادي هستند و براي گذران امور معيشتي با مشكلات فراوان روبرو هستند. اين درحالي است كه صدا و سيما به اين دست امور نميپردازد و به عکس سعی دارد همه چيز را در جامعه؛ عادي و خوب نشان دهد.
وي به نمونه دیگری در حوزه فیلم ها و سریال های تلویزیونی اشاره کرده؛ می گوید: در اغلب سریال ها و فیلم های تلویزیونی؛ داستان ها حول محور افراد و شخصیت هایی پیش می رود که از سطح رفاه قابل قبولی در جامعه برخوردارند و سعی می شود که این دست افراد؛ آیینه بخش بزرگی از جامعه تلقی شود حال آنکه می دانیم بخش بزرگی از جامعه ما از فقر و نبود یک رفاه مالی و جسمی رنج می برند. نمایش این دست داستان ها با چه هدفی صورت می گیرد؟ آیا رسانه ملی سعی دارد به جامعه بقبولاند که مشکلات اقتصادی در جامعه وجود ندارد و مردم با این دست مشکات بیگانه اند؟!
اين نماينده مجلس ششم؛ جناحگيريهاي سياسي صدا و سيما را نیز از دیگر نقاط ضعف این رسانه عنوان می کند و تذکر می دهد: طي ماههاي اخير دليل اصلي كنارهگيري بخش بزرگی از هنرمندان شاخص انقلاب از همكاري با صدا و سیما؛ موضع گیری های غیرمنصفانه سیاسی بوده است. این رسانه پس از برخورد با نظرات متفاوتی ازسوی هنرمندان؛ با بی حرمتی کردن و محدود کردن آنها؛ از ممنوع التصویر شدن آنها حمایت کرده است.
مدير انجمن شعر ايران از پخش برنامه هایی که مدت ها قبل در صدا و سیما ضبط شده است؛ آنهم درست در شرایطی که این هنرمندان دیگر حاضر به همکاری با صدا و سیما نیستند، به عنوان یک اقدام غیرمتعارف یاد کرده و اضافه می کند: اقداماتی از این دست تنها یک عمل زشت و ناپسند است. درست مانند اتفاقی که درجریان برنامه بزرگداشت مرحوم قیصر امین پور در سال جاری اتفاق افتاد. سه سال پيش برنامهاي براي بزرگداشت مرحوم قيصر امينپور با حضور من و آقاي عموزاده خليلي ضبط شد. پس از سه سال در شرايطي کاملا متفاوت؛ بدون اطلاع به ما، برنامه اخیر ازسوي صدا و سيما پخش شد كه اين كار با اصول امانتداري در تضاد است.
راكعي یادآور می شود: رسانه ملي به صرف ملي بودن؛ وظيفه دارد به طرح و انعكاس مشكلات مردم بپردازد و درجهت ارتقاي فرهنگ و دانش جامعه تلاش كند. همانطور كه امام (ره) صدا و سيما را دانشگاهي ميدانستند كه وظيفهاش ترتيب و روشنگري مردم جامعه در مسائل مختلف است امروز نيز اين سازمان ميبايست همان اهداف را دنبال كند.
راكعي معتقد است: صدا و سيما نتوانسته است انتظارات مردم را به عنوان يك رسانه ملي مرتفع كند حال آنکه اين رسانه به اقشار مختلف جامعه تعلق دارد كه هریک در ايجاد و حفاظت از انقلاب اسلامي در طول 30 سال نقش داشتهاند.