مردی که میهمان خانه را کشت، چون مدعی است به فرزندش تجاوز کرده است، بعد از قتل جسد را داخل ماشین به آتش کشید و در خیابان رها کرد.
به گزارش شرق، دو سال قبل مأموران پلیس با گزارش پدری مطلع شدند فرزند جوان او به نام شروین گم شده است. این مرد به پلیس گفت: فرزندم قرار بود شب به خانه بیاید، اما خبری از او نشد هرچه با تلفنهمراهش هم تماس میگیرم خاموش است.
ساعاتی بعد مأموران خودروی سوختهای را در یکی از شهرهای نزدیک تهران پیدا کردند که جسدی در آن بود. پلیس از روی پلاک ماشین متوجه شد اتومبیل متعلق به شروین است. با انتقال جسد به پزشکی قانونی، پدر مقتول برای شناسایی احضار شد.
از آنجایی که جسد کاملا سوخته بود و قابل شناسایی نبود، با آزمایشهای مخصوص مشخص شد که جنازه متعلق به شروین است. پس از آن تحقیقات مأموران در اینباره شروع شد و پلیس فهمید او شب حادثه به خانه یکی از اقوامش به نام فرامرز رفته بود. از فرامرز بازجویی شد.
او ابتدا مدعی شد مقتول از خانهاش خارج شده و نمیداند کجا رفته است، اما گفتههای مشکوک فرامرز و همسرش آذر ظن پلیس را برانگیخت و این دو بازداشت شدند. آن دو در نهایت لب به اعتراف گشودند و توضیح دادند شروین شب حادثه به خانه آنها رفته و کشته شده است.
آذر گفت: شب حادثه شروین به خانه ما آمد، برادرم هم خانه ما بود ما داشتیم شام میخوردیم من برای شروین بشقاب آوردم که غذا بخورد، گفت: شام خورده و چیز زیادی نخورد. بعد از شام همگی کمی نشستیم و بعد من رختخواب پهن کردم که بخوابیم. من در اتاق خوابیده بودم و همسرم و برادرم و پسر ششسالهام و شروین در هال خوابیده بودند. نیمه شب پسرم گریان به سراغم آمد و گفت: اسهال شده است. متوجه موضوع غیرمنتظرهای شدم. به سراغ همسرم رفتم و او را بیدار کردم. همسرم وقتی صحنه را دید، به من گفت: شروین به او تعرض کرده است. پسرم کنار شروین خوابیده بود. برادرم را بیدار کردیم و درباره این موضوع حرف زدیم. من و برادرم داشتیم به این فکر میکردیم چه کنیم که متوجه درگیرشدن شوهرم با شروین شدیم. برادرم به کمکش رفت و آنها شروین را خفه کردند بعد هم تصمیم گرفتند جسد را از خانه خارج کنند.
جسد شروین را داخل ماشین خودش گذاشتند و رفتند. چند ساعت بعد که برگشتند، گفتند کار تمام شد و من اصلا نمیدانم چه اتفاقی افتاد. فرامرز هم این گفتهها را تأیید کرد و در تکمیل اعترافات همسرش گفت: شروین به پسرم تجاوز کرده بود و باید سزای عملش را میدید. وقتی با برادرزنم صحبت کردم، فهمیدم او سابقه این کار را داشته و من نمیدانستم. بعد از اینکه شروین را کشتیم تصمیم گرفتیم جسدش را آتش بزنیم جسد را داخل ماشین گذاشتیم و آتش زدیم تلفنهمراه و مدارک را هم برداشتیم که شناسایی نشود.
در ادامه بررسیها فیروز، برادر آذر، هم بازداشت شد. وقتی پلیس از پسربچه درباره آنچه اتفاق افتاده بود پرسید، او گفت: چیزی نمیداند و تصور میکرده اسهال شده است. با صدور کیفرخواست برای هر سه متهم پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران شعبه هفتم ارسال شد. با توجه به ادعایی که متهمان کرده بودند و با توجه به اینکه پزشکی قانونی پسربچه را مورد بررسی قرار نداده بود، دادگاه از متخصصان خواست که دراینباره اظهارنظر کنند.
وقتی کودک به پزشکی قانونی فرستاده شد متخصصان اعلام کردند درحالحاضر آثاری از تجاوز روی بدن کودک وجود ندارد. ضمن اینکه دو سال از ماجرا گذشته و نمیتوانند درباره دو سال قبل اظهارنظر کنند. این در حالی بود که مادر کودک در بازجوییها گفته بود بعد از حادثه لباسهای فرزندش را به خاطر ناراحتکنندهبودن وضعیت دور انداخته است. با توجه به نظریه پزشکی قانونی و شکایت اولیایدم و کیفرخواست صادره، فرامرز و فیروز به اتهام مشارکت در قتل و آذر به اتهام معاونت در قتل پای میز محاکمه میروند.