احمد شیرزاد در شرق نوشت: مدتی است در گفتمان رئیسجمهور نوعی گلایه و طرح شکایت از جناحهای سیاسی مطرح میشود ناظر بر اینکه به دلیل شرایط و مقتضیات خاصی که در تنش با غرب، بهویژه آمریکا ایجاد شده است، جناحها مدتی سربهسر دولت نگذارند یا به خانه بروند و استراحت کنند.
مخالفت با رئیسجمهور، بهویژه از سوی اصولگرایان در این سالها جریان داشته است و روحانی در سال ۹۶ با نامزد اصلی جناح اصولگرا به رقابت پرداخت و رئیسی را ناکام گذاشت. در اینکه در بین دو جناح اصولگرا و اصلاحطلب، جناح اصلاحطلب حامی و اصولگرایان رقیب دولت بوده اند تردیدی نیست.
مسئله اینجاست که چرا رئیسجمهور با لحن مساوی و برابر درباره کارشکنی جناحها سخن میگوید، درحالیکه بهتر میداند این اعتراضات یا چوب لای چرخ گذاشتنها و تحریکات علیه دولت از سوی اصلاحطلبان نبوده است. البته بخشی از نیروهای سیاسی و فرهنگی عموما خارج از کشور که هیچیک از جناحها و دولت را به رسمیت نمیشناسند، منتقد کلیت ساختار در رسانههای اجتماعی یا شبکههای ماهوارهای هستند، اما نمیتوان آنها را به هیچیک از دو جناح کشور نسبت داد.
اگر واقعا رئیسجمهور با یک جناح سیاسی مسئله دارد، نیازی به استفاده از کلمات کلی برای مصونماندن از حملات احتمالی نیست. درعینحال نگاه ابزاری به جریانهای سیاسی با هر مرام و مسلکی که دارند، در قاموس روحانی که ما به او رأی دادیم، نبود.
اینکه فردی مدعی باشد در زمان انتخابات، مقتضیاتی در کشور وجود داشته که حضور احزاب و جناحها را ضروری کرده و اکنون این مقتضیات عوض شده و کار تشکیلاتی و سیاسی تعطیل شود، خلاف یک جامعه و دولت مدرن است که بر پایه رقابت انتخاباتی و پارلمانی شکل میگیرد.
نهادهای قانونی در ایران عمدتا برآمده از همین رقابت دو جناح اصلی کشور هستند. این نگاه به این معناست که جناحهای سیاسی، فقط در زمان انتخابات فعال شوند، برای ایشان ستاد بزنند، میتینگ برگزار کنند، ورزشگاه آزادی و ورزشگاههای استانها را پر کنند تا شور انتخاباتی ایجاد شود و دکتر روحانی برای آنان سخنرانی کند، مردم رأی بدهند و بعد از آن، احزاب به خانه بروند و استراحت کنند تا انتخابات بعدی!
مرحوم آیتالله هاشمی نیز در دوران مسئولیت، معتقد بود شخصا به اندازه کافی سیاسی است و نیازی نیست کابینه سیاسی باشد، اما در دهه آخر عمر دریافت این مسئله؛ یعنی نظارت احزاب بر قدرت، نیازمند رفتار دائمی و مستمر است. احزاب و دو جناح سیاسی کشور، بخشی از زندگی مدرن و جامعه مدنی امروز برای نظارت بر دولت و سایر ارکان کشور هستند که البته این نقش، جدی گرفته نمیشود.
آنها به اندازه لازم در مضیقه قرار دارند و نیازی به این نوع نواختنها نیست. اتفاقا وظیفه هر دولتی، بهرسمیتشناختن جناح مقابل خود است. اصولگرایان در مواردی، مرز انتقاد و رفتارهای ایذایی علیه دولت را برداشته اند، اما همین جریان در صورت برطرفکردن نقص نگاه خود به کار تشکیلاتی، میتواند منتقد صادق دولت باشد.
در همه دنیا اپوزیسیون وظیفه ارزیابی نواقص دولت مستقر را برعهده دارد. رئیسجمهور دیروز در جشنواره شهید رجایی از لزوم شفافیت سخن گفت. فردی که مدافع شفافیت است نمیتواند از واژههای مجهول برای بیان نظرات خود استفاده کند و همه را به یک چشم ببیند.
اصلاحطلبان در سالهای ۹۲ و ۹۶ بر اساس شرایط کشور، به گزینه حمایت از روحانی رسیدند و از اقدامات درست آن در مقابل حملات تخریبی حمایت کرده و تاوان آن را نیز در شعارهای اعتراضات دیماه و فضای مجازی میپردازند، اما هیچگاه در انتقاد از اقدامات نادرست دولت، زبان الکن نخواهند داشت. اصلاحطلبان امروز به تنها چیزی که احتیاج ندارند، بیان ابهامآمیز از سوی نامزد مورد حمایت خود درباره بهمرخصیرفتن جناحهاست.