فرارو- حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی روز چهارشنبه به ابهامات و جنجالها پیرامون سهم ایران از دریای خزر پاسخ داد.
گزیده سخنان روحانی را در ادامه میخوانیم:
- بعضیها فکر میکردند جمهوری اسلامی ایران در 27 تیر سال 67 آتشبس و قطعنامه 598 را پذیرفت و این را به معنای ضعف نظام تلقی میکردند، رژیم صدام هم بر همین مبنا دچار اشتباه محاسبه شد و بار دیگر از جنوب به ایران حمله کردند و منافقین شرور را نیز وادار کردند از غرب به کشورمان حمله کنند.
- اما نیروهای مسلح کشورمان، از سپاه و ارتش و بسیج کار بزرگی انجام دادند و شکست مفتضحانهای به صدام و مزدوران او تحمیل کردند. لذا جمهوری اسلامی ایران در مرداد سال 67، جنگ را با موفقیت بزرگ نظامی پایان داد و در پایان همین مرداد بود که آتشبس برقرار شد و به صورت رسمی تجاوز 8 ساله عراق به کشورمان پایان یافت.
- جنگ پایان یافت، اما آثار جنگ باقی مانده بود و متأسفانه تا همین امروز هم آثار جنگ به طور کامل برطرف نشده است. همچنان در حال جستجوی پیکرهای مطهر شهیدانمان در مناطق عملیاتی هستیم و هنوز مسایل مهمی از لحاظ حقوقی با عراق داریم که حل و فصل نشده است و باید پیگیری شود.
- تجاوز رژیم بعث به کشورمان 8 سال طول کشید و امروز 30 سال از پایان جنگ گذشته، اما هنوز مسایل آن باقی مانده و به طور کامل حل و فصل نشده است. نباید سادهانگاری کرد و تصور شود مسایل مهم بینالمللی، مسایل بین دو کشور، مسایل منطقهای یا مسایل بین چند کشور در یک روز قابل حل و فصل هستند.
- بیش از 20 سال است که مذاکره درباره مسایل دریای خزر بین 5 کشور ساحلی آن جریان دارد. بخشی از مسایل را حل کردیم و بخشی از مسایل هم باقی مانده است. بر سر بخشی از مسایل، کشورهای شمالی دریا توانستند با هم توافق کنند. روسیه که روزی بخش اعظم دریای خزر را متعلق به خود می دانست، امروز به سهم 17 درصدی از این دریا اکتفا کرده است. بر سر تقسیم قسمت شمالی دریا و زیربستر آن کشورهای روسیه، قزاقستان و آذربایجان با هم توافق کردند و سهم روسیه 17 درصد از مجموع دریا شد.
- در قسمت جنوب دریا، بین ترکمنستان، ایران و آذربایجان هنوز مسایلی وجود دارد. با آذربایجان توافقات خوبی داشتیم که در حال اجرا شدن هستند، اما هنوز بخشی از این مسایل حل نشده است. در اجلاس اخیر خزر، یکی دو مسأله بسیار مهمی که مایه نگرانی ایران و خیلی از کشورهای دیگر بود نیز حل و فصل شد که مهمترین آنها مسأله امنیت در دریای خزر بود.
- در این مذاکرات و توافق حاصل از آن، در بخش امنیت ملی دستاورد بسیار بزرگی داشتیم، توطئه آمریکاییها و حتی ناتو این بود که در ساحل آبهای خزر حضور یابند و سربازانشان آنجا پیاده شوند و پوتین سربازانشان و ناوچه، هلیکوپتر و پایگاههایشان به ساحل دریای خزر برسد. در این توافق اما ایجاد پایگاه نظامی و حضور شناورهای خارجی در دریای خزر ممنوع شد و توافق شد که هر کشتی که بخواهد در این دریا سیر کند، حتماً باید تحت پرچم یکی از 5 کشور ساحلی باشد.
- توافق کردیم که سرزمین هیچ کشوری نمیتواند علیه کشور ساحلی دیگر مورد بهرهبرداری قرار بگیرد، همچنین توافق کردیم که ایران باید امتیازات خاصی برای خط مبدأ ساحلی خودش بگیرد و تا 15 مایل از خط مبدأ، دریای سرزمینی ایران و تا 10 مایل بعد، منطقه ماهیگیری اختصاصی است. بر اساس این توافق همچنین کشتیهای ایران میتوانند، در سراسر این دریا رفت و آمد کنند و میتوانیم از ظرفیتهای بندری، گردشگری و اقتصادی این دریا استفاده و بهرهبرداری کنیم.
- پس از بیست و چند سال مذاکره، شاید 30 درصد مسأله را تا امروز حل و فصل کردیم و حل و فصل بقیه مسایل، باقی مانده است، باید مذاکرات را ادامه دهیم، چرا که راهی جز این وجود ندارد؛ باید با گفتگو و مذاکره مسایل را حل و فصل کنیم.
- با عراق هم باید مذاکره کنیم تا مسایل باقیمانده حل و فصل شوند، مسایل بین دو کشور هنوز تمام شده نیست. مسأله اسرا و آزادگان البته برای ما بسیار اهمیت داشتند. بازگشت آزادگان کشورمان در مرداد سال 69 و مسایل و حوادث قبل آن نکته بسیار مهمی را به ما میآموزد؛ اینکه در یک تقابل و مبارزه و تلاش برای دفاع از کشورمان در برابر تجاوز، حتماً یک قدرت نمیتواند مسأله را پایان ببخشد.
- قدرت نظامی و دفاعی به خصوص در جنگ نظامی و دفاع از کشور بسیار مهم است و نقش اساسی دارد، اما مساله دفاع از کشور بدون سیاست خارجی، حضور مردم و مسایل فرهنگی و مسایل اقتصادی حل و فصل نمیشود؛ قدرتها و تواناییهای کشور باید همافزایی کنند و کنار هم قرار بگیرند.
- بعد از جنگ و در ژنو مذاکرات مخفیانهای را با یکی از مقامات عراقی و از نزدیکان صدام شروع کردیم، مردم از این موضوع خبر نداشتند و شاید امروز هم همچنان خیلیها از آن مذاکرات و اینکه در آنجا چه گذشت، خبر نداشته باشند. این مذاکرات زیر نظر شورای عالی امنیت ملی بود. مرتب این مذاکرات را هدایت میکردیم و نتیجه مذاکرات در جلسات شورای عالی امنیت ملی مورد بررسی قرار میگرفت.
- مرحوم آیتالله هاشمی رفسنجانی هم در مدیریت جنگ و دفاع مقدس، هم در پیروزی های نظامی و هم در پیروزی سیاسی بعد از جنگ نقش بسیار ارزشمندی داشت، بر روح او درود میفرستیم. این اقدامات بعد از جنگ در دولت او انجام گرفت. مذاکرات را در پشت پرده ادامه دادیم، تا زمانی که صدام نامهنگاری با ایران را شروع کرد.
- نامه اول صدام که آمد، در ایران برای هیچ کس باور کردنی نبود که این نامه از طرف صدام باشد. نامه را که به شورای عالی امنیت ملی بردیم، اولین سوال این بود که آیا باور دارید واقعاً این نامه صدام است؛ یعنی امضای پای نامه، امضای صدام است. دلایل مان را در شورای عالی امنیت ملی مطرح کردیم و گفتیم که به نظر ما این نامه و امضای آن واقعی است. میتوانیم تست کنیم و این تست و چک را انجام دادیم و پاسخ اولین نامه صدام را در مدت کوتاهی فرستادیم.
- پس از آن نامه بعدی صدام آمد که دوباره پاسخ داده شد، تا نامه آخر؛ یادتان هست که در نامه آخر، صدام قرارداد 1975 را قبول کرد و به آقای هاشمی نوشت که آنچه شما خواستید من پذیرفتم و قبول کردم. بنابراین یک پیروزی بزرگ سیاسی به دست آوردیم.عملیات مرصاد در سال 67 پیروزی بزرگ نظامی ما و پایان بخش جنگ بود و بعد در سال 69 نیز موفقیتهای بزرگی به دست آوردیم که یکی از نتایج آن مذاکرات و تفاهمات آزادی اسرای ایرانی بود.
- هنوز از اسرای عراقی عدهای در ایران بودند که صدام یکجانبه آمد گفت تمام اسرای ایرانی را آزاد میکند و همه اسرای ایرانی را آزاد کرد. البته تردیدهایی در آمار و ارقام داشتیم و بحثهایی داشتیم که آیا همه اسرای ایرانی آزاد شدند و یا یک عدهایی باقی ماندند؛ بحث درباره حدود هزار نفر بود که آیا در اسارت هستند یا نه که بعدها البته معلوم شد آنها جزو شهدا بودند.
- در عین حال جا دارد بازگشت اسرا را در 26 مرداد سال 69 به یاد بیاوریم که چه روز پرهیجانی برای مردم ایران بود. در جنگ و بعد از جنگ روزهای پیروزی و موفقیتهای بزرگی داشتیم. روزهای تلخ هم داشتیم. به نظرم در جنگ 8 ساله، اولین لبخند مربوط به شکستن حصر آبادان بود؛ آن عملیات بسیار بزرگی که انجام شد و بعد عملیات فتحالمبین در اوایل سال 61 و بعد فتح خرمشهر که پیروزی بسیار عظیمی بود و پس از آن در سال 64 با پیروزی در فاو.