محمود سعادتی*؛ کلید اول: در مرحله نخست انحصارگر بزرگ بازار ارز (یعنی بانک مرکزی) به جای اصرار بر شیوههای سنتی توزیع ارز، بورس سکه و ارز نقدی را راه اندازی کند (قمارخانه یا بورس سکه آتی، سم مهلک اقتصادهای تورمی با بسترهای روانی است لذا سریعا باید این بازار را جمع کند) با حذف تمامی عرضههای رانتی ارز با قیمتهای پایین، (شامل ارز رانتی مسافری- ارز تجاری وارداتی – ارز دانشجویی- ارز زیارتی البته پس از تامین ارز مایحتاج و ارزاق عمومی). نسبت به هدایت و عرضه باقی مانده ارزها (اعم از ارز نقدی اسکناس و حوالجات با منشاء ارزهای نفتی و غیر نفتی به بازار بورس ارز اقدام نماید.
متقاضیان یا خریداران ارز، پس از تسجیل تقاضا و تعیین سقف خرید، میزان ارز مورد نیاز خود را به کارگزاری بورس ارایه نمایند. کف قیمت فروش از طرف فروشندگان ارز به کارگزاران مربوطه اعلام میگردد (صرافیها میتوانند کارگزار باشند). سقف قیمت خرید نیز از طرف خریدار به کارگزار اعلام میگردد .. به این ترتیب بر اساس عرضه و تقاضا قیمت واقعی ارز در اتاق معاملات کشف میشود ..
از گزارش میزان ارز و قیمتهای معامله شده روزانه، نرخ ارشادی بازار ارز برای معاملات فردا اعلام میگردد ... با مدیریت طرفهای عرضه و تقاضا در بازار بورس و از طریق بازار سازی بانک مرکزی، قیمت ارز نیز تحت مدیریت شناور قرار میگیرد و به خصوص با مدیریت طرف تقاضا و تزریق به موقع ارز در بورس قیمتها در بازار بورس ارز به ثبات میرسد ...
کلید دوم: با توجه به نگرانی مردم از کاهش ارزش پس اندازهایشان، بانک ملی به جای فروش یا پیش فروش سکه طلا، حساب ویژه مبتنی بر قیمت بازار سکه و بدون سود بانکی و با سر رسید یک ساله و یا دو ساله برای مشتریان افتتاح نماید .. و بانک متعهد گردد در تاریخ سر رسید، سپرده مشتری را بر اساس معادل ریالی قیمت روز سکه، اعاده نماید. هزینه این اقدام شاید برای بانک ملی زیاد باشد .. لیکن از فروش سکه طلا که قابلیت قاچاق و خروج از کشور را دارد بهتر خواهد بود.. قطعا تا یک سال آتی هم انشاا... التهابات روانی بازار فروکش میکند..
کلید سوم: استفاده از ابزار نرخ بهره – استفاده از مالیات بر درآمدهای اتفاقی و سفته بازی –استفاده از ابزار تعرفه در کنترل تقاضای واردات کالا به جای افزایش نرخ ارز است.
*کارشناس مدیریت بازرگانی