دکتر حمید حیدرپناه*؛ بسیاری تصور میکنند فضایمجازی دنیایی کاملاً متفاوت و مجزا از فضایواقعی است، در صورتی که اگر کمی عمیقتر تحلیل کنیم اتفاقاً بسیاری از واکنشها و رفتارها در فضایمجازی برآیندی از کنشها و تحولات دنیایواقعی است.
ما معمولاً در فضایمجازی کنار انسانهایی قرار میگیریم که هرکدام در دنیای واقعی دارای خصلتها، منش و رفتارهای خاص هستند، که پس از مدتی فعالیت در فضای مجازی و خصوصاً حضور در گروههای مختلف که محل بحث و تبادلنظر است، با مشاهده رفتارشان، نحوه گفتگو و انتخاب پستهایشان، بدون اینکه از نزدیک آنها را دیده باشیم، حس میکنیم سالهاست آنها را میشناسیم.
از طرفی نحوهی ارتباطات هم تغییر یافته و شاهد افزایش ارتباطات غیرکلامی و زبان بدن، کوتاهشدن محاورات در فضایمجازی هم هستیم، حالا دیگر کاربران با شکلکها و استیکرها حرفهایشان را میزنند و از همه مهمتر عکسهای پروفایل بیانکننده بخش زیادی از روحیات و شخصیت آدمهاست و بیانگر احولات درونیشان، گاه غمگین، گاه شاد، مذهبی یا غیرمذهبی، موافق یا مخالف، پولدار یا فقیر و البته انتخاب پروفایلهایی که بیانگر تنهایی آنهاست که این مورد عمدتاً بیش از بقیه دیده میشود.
شاید خیلیها عکس پروفایل را یک امر شخصی و خصوصی بدانند، اما در اصل اینگونه نیست، چیزی که قابل مشاهده و در دسترس برای بقیه باشد، نمیتواند خصوصی لقب بگیرد، بنابراین لازم است در انتخاب عکسها یا پیامهایی که روی پروفایل قرار میگیرد دقت بیشتری کرد که همواره در معرض مشاهده، نقد و قضاوت دیگران است، این مقوله در خصوص انتخاب پستها و نوشتههای اینستاگرام هم صدق میکند.
از طرفی بهنظر میرسد فضایمجازی در حال بازتولید برخی چهرههای واقعی، اما به شکل جدید و مدرنتر آن مانند «جیمیجامپهاست» و یکی از چهرههای تاریخی که این روزها شاهد بازتولید آن در فضایمجازی هستیم، «رابینهود» است، البته رابینهود واقعی نماد کمک به مظلومان بود، اما آنچه امروزه در فضای مجازی دیده میشود در اصل رابین هودنماست!
رابینهودنماها عمدتاً در جستجوی انسانهای تنها و غمگین (خصوصاً خانمها) در فضای مجازی هستند، آنها که دیوار تنهاییشان در حال ترکخوردن است، شانههایی برای گریهکردن میخواهند یا در اندوه قهر و جدایی گرفتار شدهاند. همهی اینها چیزهایی است که عمده این افراد معمولاً در پروفایلها و پستهای اینستاگرامشان فریاد میزنند، بنابراین در فضای مجازی همواره عدهای رابینهودنما در انتظار نشستهاند که خود را به دایرکت و سکرتچت برسانند و در نقش یک منجی یا همدم تنهایی باشند یا تکیهگاهی برای گریهکردن؟!
پس اگر کسی از اینگونه پروفایل و پستها انتخاب کرد و رابینهودنماهایی که عمدتاً دارای شخصیت بیمارگونه هستند، مزاحم حریم خصوصیشان شد، خیلی تعجب نکنند، چرا که آنها احساس میکنند مخاطب تمام پروفایلهای جهان هستند و هیچ نجاتدهندهای بهتر از خودشان نیست!
خصوصاً در عصر حاضر که با تاخر فرهنگی (تکنولوژی آمده، اما فرهنگ استفاده از آن نیامده) در خصوص فضای مجازی مواجه هستیم، این پدیده مشهود است و موجب ایجاد مزاحمت و مشکلاتی از جمله مشکلات فکری و خانوادگی شده است؛ بنابراین در شرایط فعلی لازم است دقت بیشتری داشت و اگر در انتخاب پست یا پروفایل تنها یک مخاطب خاص مدنظر است به شکلی آرامتر و به صورت خصوصی این پیام را رساند، چرا که بیان این حالات و درج آن در فضای عمومی به نوعی فریاد زدن است، فریادی که برای بقیه هم قابل شنیدن است.
از طرفی لازم است فرهنگسازی در خصوص استفاده درست از فضای مجازی صورت گرفته و کاربران به رعایت حریم خصوصی هم بیشتر احترام بگذارند، ضمن اینکه عدم پاسخگویی و بلاککردن اینگونه افراد هم میتواند راهکار مناسبی باشد.
*جامعهشناس