مقایسه عملکرد بیرانوند با همه دروازهبانان قبلی ایران در چهار دوره قبلی حضور ما در جام جهانی، فاشتر از آفتاب نشان میدهد که بیرانوند از حجازی و عابدزاده و نکیسا و میرزاپور و حقیقی بهتر کار کرده است.
به گزارش اعتماد، «جام جهانی ٢٠١٨ برای علیرضا بیرانوند سکوی پرشی بود که او را به جایگاهی ممتاز در تاریخ دروازهبانی در فوتبال ایران رساند. بیرانوند که تا پیش از جام مدام در معرض انتقادات فراوانی بود، در این جام نه فقط منتقدانش را به تحسین واداشت، بلکه عنوان بهترین دروازهبان ایران در کل ادوار جام جهانی را هم از آن خودش کرد.
مقایسه عملکرد بیرانوند با همه دروازهبانان قبلی ایران در چهار دوره قبلی حضور ما در جام جهانی، فاشتر از آفتاب نشان میدهد که بیرانوند از حجازی و عابدزاده و نکیسا و میرزاپور و حقیقی بهتر کار کرده است. در بین این ٦ دروازهبان، نیما نکیسا فقط در یک بازی سنگربان ایران در جام جهانی بوده است؛ ایران و یوگسلاوی. نکیسا در آن بازی عملکرد خوبی در دروازه ایران داشت ولی روی گلی که دریافت کرد، به وضوح مقصر بود. اگر جاگیری او هنگام ضربه ایستگاه میهالوویچ درست بود، شاید ما در آن جام هم ٤ امتیاز کسب میکردیم اما از نیمای جوان آن سالها، این مختصر اشتباه پذیرفته بود. او اگر چه روی آن گل مقصر بود ولی در یکی دو صحنه دیگر با واکنشهای خوبش دروازه ایران را بسته نگه داشت.
اگر چه ناصر حجازی در جام ١٩٧٨ هشت گل در سه بازی دریافت کرد و ابراهیم میرزاپور در سه بازی جام ٢٠٠٦ شش گل دریافت کرد ولی ضعیفترین دروازهبان ما در این پنج دوره حضورمان در جام جهانی قطعا میرزاپور بوده است که با اشتباه فاحشش در بازی با مکزیک، تیم را در اولین بازی ایران در جام به فنا داد و در بازی با پرتغال و مکزیک هم تقریبا هیچ کار مهمی انجام نداد.
احمدرضا عابدزاده اما در دو بازیاش در جام ١٩٩٨، مقابل آمریکا «بهترین مهار روز» را در آن مصاف تک به تک با بازیکن آمریکایی به نام خودش ثبت کرد و در نیمه اول بازی با آلمان هم روی توپهای هوایی عالی کار کرد. اما عابدزاده روی گلی که از آمریکا دریافت کردیم اشتباه کرد و روی گل اول آلمان، که با ضربه سر اولیور بیرهوف حاصل شد، بسیار پایینتر از حد انتظار ظاهر شد. به هر حال عابدزاده در دو بازی ٣ گل خورد. علیرضا حقیقی در جام ٢٠٠٦، در سه بازی ٤ گل خورد که در بازی با بوسنی، عملکرد چندان خوبی نداشت؛ اگر چه هیچ کدام از گلهای بوسنی محصول اشتباه آشکار او نبود.
حقیقی اولین دروازهبان ایران در جام جهانی بود که موفق شد کلینشیت کند. بیرانوند هم در این جام یک بار کلینشیت کرد و در مجموع در سه بازی ٢ گل خورد. حتی اگر بگوییم دفاع جانانه ایران در این مسابقات نقش مهمی در کم گل خوردن بیرانوند داشته، نباید فراموش کنیم که ایران در سال ٢٠١٤ هم با همین غلظت و تراکم دفاع میکرد اما حقیقی آن سال دو برابر بیرانوند گل خورد. بیرانوند البته در بازی با پرتغال خوششانس بود که یکی دو اشتباه خطرناکش در نیمه اول منجر به گل پرتغال نشد ولی شاهکار او، مهار پنالتی کریس رونالدو بود.
وقتی رونالدو پشت نقطه پنالتی قرار گرفت، ما با ششمین پنالتی علیه خودمان در جام جهانی مواجه شده بودیم؛ چهار پنالتی در ١٩٧٨ و یک پنالتی هم در ٢٠٠٦. حجازی و میرزاپور نتوانسته بودند پنج پنالتی قبلی را مهار کنند. حجازی در بازی با هلند دو بار در برابر پنالتی رنسن برینگ مغلوب شد، در بازی با پرو هم دو بار تسلیم ضربه پنالتی کوبیلاس شد. میرزاپور هم که در ٢٠٠٦ نتوانست ضربه پنالتی همین کریس رونالدو را مهار کند. از آن پنج پنالتی، حجازی ضربات رنسن برینگ را خلاف جهت رفته بود و در ضربات کوبیلاس، جهت پنالتی را تشخیص داده بود. میرزاپور هم مقابل رونالدو پنالتی را خلاف جهت پرید. اما بیرانوند نه فقط جهت توپ را تشخیص داد بلکه توپ را تمام و کمال مهار کرد.
ناصر حجازی را بزرگترین دروازهبان تاریخ فوتبال ایران میدانند ولی او در مواجهه با چهار ضربه پنالتی، حتی موفق نشد یک ضربه را مهار کند. اما بیرانوند با یک ضربه پنالتی مواجه شد و آن را مهار کرد. بگذریم که رونالدوی ٢٠١٨ در مقایسه با رنسن برینگ و کوبیلاس ١٩٧٨ صد بار بازیکن بزرگتر و مخوفتری است.
در مجموع اگر تعداد بازی و تعداد گل خورده دروازهبانهایمان را لحاظ کنیم، بیرانوند بهترین دروازهبان ایران در تمام ادوار جام جهانی بوده است. با این دو ملاک، حجازی ضعیفترین دروازهبان ایران در این پنج دوره میشود اما اگر «اشتباهات فاحش گلر» هم به دو ملاک قبلی اضافه شود، عنوان ضعیفترین دروازهبان ایران در همه ادوار جام جهانی، نصیب میرزاپور میشود و پس از او باید کلی بحث کنیم تا ببینیم بین عابدزاده و حجازی و نکیسا و حقیقی کدام دروازهبان اشتباهات بیشتری داشته است. به نظر میرسد که از این حیث عملکرد حجازی و حقیقی بهتر از عابدزاده و نکیسا بوده است؛ چرا که اشتباه نکیسا و به خصوص عابدزاده روی گلهایی که دریافت کردند، کاملا آشکار و غیر قابل انکار بود.»