فرارو- "شرایط در عربستان به گونهای است که بین سلمان باید زمینه را برای اعلام پادشاهی خود فراهم کند. البته نباید فراموش کرد که اگر این دوره در زمان حیات سلمان بسیار راحتتر خواهد بود، اما تا زمانی که نتواند مشروعیت خود در داخل خاندان سلطنتی افزایش دهد، نمیتواند پادشاهی خود را اعلام کند."
علی اکبر اسدی کارشناس مسائل عربستان طی گفتگو با فرارو گفت: «هنوز هیچ اطلاعات دقیقی درخصوص اینکه آقای بن سلمان طی این مدت چرا غیبت داشتند و کجا بودند، در دسترس نیست. اما با توجه به اینکه ایشان شخصیت فعالانهای در حوزههای مختلف دارند و همیشه طی مدتی که به عنوان ولیعهد معرفی شدند، در سفر بود یا در عرصههای داخلی حضور پررنگ داشت، غیبت وی بعد از حادثه تیراندازی در ریاض، ابهامات زیادی داشت و سوالات بسیاری را مطرح کرد. البته به هرحال زمانی که ابهامات یک موضوع بیش از حد معمول است موجب میشود شایعات زیادی در باره آن مطرح شود و برخی معتقد بودند بن سلمان زخمی شده است و بعضی دیگر حتی معتقد بودند او کشته شده است. با اینحال هنوز مشخص نیست که طی این مدت بن سلمان کجا بوده و الان کجا است.»
وی تصریح کرد: «اما بدون شک اگر او طی تیراندازی در کاخ سلطنتی مجروح شده بود و این خبر رسما اعلام میشد میتوانست تبعات منفی بسیاری برای او داشته باشد. به همین دلیل به عقیده من حتی اگر جراحت وی صحت داشته باشد، او تمایلی برای حضور در صحنه نداشته است. البته این اصلا مسئله عجیبی نیست. زیرا عربستان بعد از روی کار آمدن آقای بن سلمان شاهد تحولات بزرگ و جدیدی بود که تا آن لحظه در این کشور سابقه نداشته است. مهمترین این تحولات این است که شرایطی در این کشور در حال شکلگیری است که قدرت در حال انتقال به نسل دوم عبدالعزیز است و این انتقال قدرت با نارضایتی و مخالفت بخش اعظم خاندان سلطنتی روبرو است.»
او افزود: «دلیلش هم این است که شخصی که در حال قدرتگیری است، رویکردهایی دارد که بسیار مورد انتقاد و مخالفت جامعه سنتی این کشور و خاندان سلطنتی است؛ لذا با توجه به اینکه بخش عمده خاندان مخالف ایشان هستند، وقوع اتفاقاتی مانند حمله به کاخ سلطنتی نمیتوان شگفتیآور و عجیب تلقی شود. زیرا به هرحال نفوذ و ارتباطی که مخالفان بن سلمان در ساختارها و نهادهای مختلف قدرت در این کشور دارند، میتوانند به راحتی یک ترور سازمانیافته علیه بن سلمان را برنامه ریزی و اجرا کنند. به همین دلیل بود که ماههای قبل از اتفاق اردیبهشت ماه هم چنین احتمالی را مطرح میکردند.»
این تحلیلگر مسائل جهان عرب ادامه داد: «البته نباید فراموش کرد که تحولات و اصلاحاتی که بن سلمان در عرصههای اجتماعی و فرهنگی دنبال میکند و از یک سو آزادیهایی برای زنان اعمال میکند و از سوی دیگر به دنبال محدود کردن وهابیون است، میتواند از عواملی باشند که شخصیتهای مذهبی اهل سنت علیه ایشان وارد عمل شوند و حتی این احتمال وجود دارد که یک شخص نظامی که با آموزههای وهابیت عجین شده است، با مشاهده این سیاستها و رفتارهای آقای بن سلمان متقاعد شود که عملیاتی را علیه ایشان انجام دهد.»
اسدی گفت: «با اینحال برای ایشان سناریوی غیبت و افزایش ابهامات بسیار جذابتر بود. آقای بن سلمان ترجیح دادند که به جای اینکه با وضعیت نامناسب جسمی در فضای عمومی ظاهر شوند که نوعی نمایش ضعف برای او باشد، مدتی را غیبت کنند و بتوانند دوباره به عرصه با همان شرایط سابق برگردند. زیرا به هرحال اگر این مسئله صحت داشته باشد که وی مجروح شده بودند، حضورش با آن شرایط میتوانست آسیبهایی به مشروعیت و جایگاه وی در عرصه داخلی و بینالملی وارد کند و روند قدرت گرفتن او و جانشینی وی به جای پدرش را با مشکلاتی مواجه کند؛ بنابراین به نظرم تصمیم وی کاملا هوشمندانه و راهبردی بود.»
وی در پاسخ به این سوال که احتمال کودتا در کشوری مانند عربستان با ساختار سنتی که وهابیت هم در آن تاثیرگذار است، تا چه حد زیاد است و ممکن است موفقیت آمیز باشد، اظهار کرد: «به عقیده من نمیتوان با قطعیت چنین احتمالی را میزان سنجی کرد اما بدون شک در حد طراحی و برنامه ریزی در حد بسیار بالایی است، ولی نمیتوان مشخصا گفت که تا چه حد احتمال موفقیت در اجزای آن وجود دارد. زیرا بالاخره عربستان از جمله کشورهایی است که دستگاههای امنیتی متعددی دارد و میتواند در برابر این قبیل تحرکات ایستادگی و آنها را تضعیف کند، اما بعید نیست در جایی به دلیل نفوذی که مخالفان بن سلمان در دستگاههای مختلف دارد، از کنترل خارج شود؛ لذا به نظر میرسد که مسئله کودتا بسیار مهم و جدی است که بن سلمان باید خود را برای این احتمال آماده کند.»
او در خصوص غیبت پادشاه عربستان نیز گفت: «مسئله پادشاه تا حدود زیادی با موضوع بن سلمان متفاوت است. ایشان به هرحال در شرایطی قرار دارند که علاوه بر کهولت سن و اینکه بعد از آغاز دوره ولیعهدی بن سلمان و سپردن بخش عمده مسئولیتها به وی، معمولا خیلی در صحنه حضور پیدا نمیکردند؛ بنابراین عدم حضور وی و کم رنگ شدنش بعد از حادثه تیراندازی در کاخ سلطنتی میتواند به همین دلایل باشد.»
اسدی با اشاره به حمایتهای آمریکا از بن سلمان عنوان کرد: «در این روندی که عربستان شاهدش هست نباید تاثیرگذاری آمریکا و حمایت ترامپ از بن سلمان را نادیده گرفت. زیرا در زمان دولت اقای اوباما صحبتی در خصوص وی مطرح نبود آمریکا بیشتر به دنبال حمایت از بن نایف بود، ولی روی کار امدن بن سلمان به نوعی با آغاز دوران ریاست جمهوری ترامپ همراه شد و با توجه به رابطه نزدیک بن سلمان با کوشنر داماد ترامپ دارد، فضای حمایتی از وی افزایش پیدا کرد و موجب شد بن سلمان گامها سریع و محکمی در راه پادشاهی بردارد و حتی مهمترین رقیب خود که بن نایف بود را کنار بزند. البته هنوز در لایههایی از دولت امریکا این نگرانی وجود دارد که آیا بن سلمان میتواند ثبات لازم در عربستان را فراهم کند یا خیر؟»
این تحلیلگر مسائل عربستان در پایان افزود: «بنابراین به نظر میرسد اخباری که منتشر میشود مبنی بر اینکه وی در فلان تاریخ پادشاهی خود را آغاز میکند، تا حدود زیادی با واقعیت فاصله داشته باشد. زیرا شرایط در عربستان به گونهای است که وی باید زمینه را برای این مسئله فراهم کند. البته نباید فراموش کرد که اگر این دوره در زمان حیات سلمان بسیار راحتتر خواهد بود، اما تا زمانی که نتواند مشروعیت خود در داخل خاندان سلطنتی افزایش دهد، نمیتواند پادشاهی خود را اعلام کند.»