فرارو- سیاست ترامپ در قبال ایران ممکن است نتیجه معکوس دهد.
به گزارش فرارو، پس از خروج دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، از برجام و طرح درخواستهای دوازدهگانه آمریکا از ایران، بسیاری از ناظران هدف آمریکا را تغییر رژیم در ایران دانستند. اگر چه کاخ سفید و وزارت خارجه آمریکا صریحا اعلام نکردهاند که آنها به دنبال تغییر رژیم ایران هستند، اما تحرکات آمریکا و نیز اظهارات شخصیتهای نزدیک به ترامپ، مانند مشاور او، رودی جولیانی، حاکی از آن است که آمریکا، سیاست تغییر رژیم در ایران را در دستور کار خود قرار داده است.
اما آیا این سیاست موفق میشود؟ شکوتردیدها درباره موفقیت این سیاست زیاد است. در همین رابطه، نشریه آمریکایی آتلانتیک، در تحلیلی تصریح کرد که این سیاست ممکن است نتیجه معکوس دهد.
آتلانتیک با اشاره به بحرانهای اخیر ایران مانند گرانی ارز و اعتصابات کارگری، نوشت: " پر واضح است که هدف دولت ترامپ، همانگونه که اخیرا توسط مایک پومپئو وزیر خارجه مطرح شد، این است که این بحرانها را به منظور تسریع تسلیم ایران یا انفجار درونی سیاسی آن، تشدید کند".
به گفته این نشریه، پیگیری بیپروای این سیاست از سوی دولت ترامپ، ممکن است رژیم ایران را احیا کند. سخنرانی جدید پومپئو که در آن ۱۲ درخواست از ایران مطرح شد، به ایران دو گزینه داد: یا نظام ایران خودش را به گونهای اصلاح کند که با چهار دهه گذشتهاش متفاوت شود، یا اینکه آمریکا "فروپاشی" نظام ایران را دنبال خواهد کرد.
از دیدگاه آتلانتیک معمولا برای فروپاشی یک رژیم دو پیشنیاز وجود دارد: فشار از پایین، شکاف در بالا. در عین اینکه بین این دو یک رابطه همزیستی وجود دارد، تلاشهای خام قدرتهای خارجی برای تحریک تغییر رژیم میتواند انسجام رژیم را تقویت کند. پومپئو به دنبال این بود تا مردم ایران را علیه رژیم ایران تحریک کند. همان رژیمی که او آن را یکپارچه میداند.
استیون لویتسکی و لوکان وی، دو متخصص علوم سیاسی، طی تحقیقی درباره "دوام رژیمهای انقلابی" - رژیمهایی که حاصل مبارزه ایدئولوژیکی اقشار پایین هستند- نشان دادند رژیمهایی که از انقلابهای مردمی زاده میشوند - مانند شوروی، کوبا و ایران- معمولا چهار ویژگی دارند که دوام آنها را تقویت میکنند: ۱- نابود کردن مراکز قدرت مستقل. ۲- احزاب حاکم منسجم. ۳- سیطره حزبی محکم بر نیروهای امنیتی و ۴- دستگاههای اجبار قدرتمند. به ادعای آتلانتیک، این چهار ویژگی منطبق با ایران هستند. چنین ویژگیهایی، رژیمهای انقلابی را در مقابل جدایی نخبگان، کودتاهای نظامی و اعتراضات گسترده، واکسینه میکنند.
به گفته این نشریه، ایران در گذشته ناآرامیهایی را تجربه کرده است، اما در زمان بحران، نخبگان نظامی و سیاسی متفرق ایران، همیشه به این فهم رسیدهاند که اگر متحد نباشند، ضرر خواهند کرد. علاوه بر این، دستگاههای زورمند نظام ایران، مسلح و سازماندهیشده هستند. این در حالی است که مخالفان دولت، بیرهبر هستند.
از سال ۱۹۷۹، دولتهای متعاقب آمریکا مذبوحانه تلاش کردهاند تا رفتار رژیم یا خود رژیم را عوض کنند. دولت جورج دبلیو بوش، ایران را با ۲۵۰ هزار سرباز آمریکایی در عراق و افغانستان محاصره کرد و فعالانه از مخالفان نظام ایران حمایت کرد. اما در همان دوره بوش، ایران با نیروهای آمریکا در عراق مقابله کرد و مخالفت سیاسی در ایران نیز کمرنگ شد. جنگ عراق که با هدف گسترش دمکراسی عراق به ایران صورت گرفت، در نهایت به گسترش حکومت دینی ایران به عراق منجر شد.
زمانی که اوباما قدرت گرفت، یک رویکرد متفاوت با دولت بوش در پیش گرفت. او فعالانه تلاش کرد با ایران، از جمله بواسطه ارسال نامههای متعدد به مقامات عالی ایران، مصالحه کند. جان کری - که در سال ۲۰۰۹ میخواست در کسوت سناتور به ایران سفر کند- شاید بیش از هر وزیر خارجه دیگری با ظریف دیدار داشته است. علیرغم توقعات بالا پس از امضای برجام، رفتار داخلی و خارجی ایران تغییر اندکی کرد.
بنا به ادعای آتلانتیک، موقعی که ترامپ به قدرت رسید، ایران در منطقه در حال صعود، ولی در داخل دچار رکود بود. ترامپ به جای تمرکز بر ایجاد اتحاد جهانی علیه ایران، بر چیزی تمرکز کرد که ایران آن را به درستی انجام میداد: پایبندی به توافق هستهای. پس از خروج ترامپ از برجام، توجه رسانههای بین المللی از مسائل داخلی ایران منحرف شد و بر آمریکا به عنوان یک ابرقدرت خطرناک و غیرقابل اعتماد تمرکز کرد.
در ادامه یادداشت، این نشریه آمریکایی ضمن اشاره به افول شوروی، آن را با ایران مقایسه کرد. جورج کنان، یکی از دیپلماتهای معروف آمریکا در مسکو، هشدار داده بود که سیاستهای آمریکا به تنهایی میتواند تغییرات سیاسی را در شوروی تسریع، ونه مهندسی، کند. به گفته این دیپلمات، این مبالغه است که گفته شود آمریکا قدرت مرگ و زندگی بر روی جنبش کمونیستی دارد و میتواند باعث سقوط آن شود.
به گفته آتلانتیک، رونالد ریگان با حمایت از مخالفان شوروی و مقابله با نفوذ آن و نیز تعامل با رژیم شوروی، سقوط آن را مدیریت کرد. ریگان ناآرامی مردمی و تفرقه بین نخبگان شوروی را برانگیخت. بنا به ادعای آتلانتیک، از حیث نظری، چنین راهبردی میتواند علیه ایران نیز به کار گرفته شود.
طبق تحلیل این نشریه، به کارگیری این راهبرد در قبال ایران، مستلزم انعطافپذیری و تمایلی برای حمایت هوشمندانه از جامعه مدنی ایران، مقابله با نفوذ آن و نیز تعامل با ایران برای تشدید شکافهای درونی است.
با این حال، آتلانتیک به طور تلویحی به ترامپ هشدار داد که به کارگیری چنین راهبردی در قبال ایران، با کارهای نمایشی و ژستهای غیرضروری سازگاری ندارد. به گفته این نشریه، رئیسجمهوری که دچار رسوایی است و در سطح بین الملل منفور است توانایی آمریکا برای به کارگیری سیاست شایسته در خارج را محدود میکند.
شرکت بزرگ روسی از ایران رفت
هنوزحرفش کاملن ادانشده بود که ماهاگرانفروشی واحتکار راشروع کردیم.