مرد میانسال زمانی که برای پس گرفتن طلب ٥٠میلیون تومانی، دامادش را تهدید کرد، نمی‌دانست که قربانی یک نقشه آتشین می‌شود. داماد این مرد، برای انتقام‌گیری از پدرزنش دست به کار عجیبی زد. او وقتی دید که نمی‌تواند بدهی‌اش را پرداخت کند، خودرو لندکروز پدرزنش را به آتش کشید و پس از دستگیری به جرم خود اعتراف کرد.
به گزارش شهروند، شامگاه اوایل فروردین‌ماه بود که یک خودرو لندکروز در مقابل رستورانی در یکی از شهرهای اطراف تهران به آتش کشیده شد. علت این حادثه کاملا مرموز بود. آتش‌نشانان بلافاصله در جریان ماجرا قرار گرفتند و برای اطفای حریق راهی محل حادثه شدند.
خودرو به‌طور کامل سوخته بود. پس از خاموش کردن آتش، ماموران آتش‌نشانی در بررسی‌ها متوجه شدند که این حریق عمدی بوده و شخصی با ریختن بنزین، خودرو را به آتش کشیده است. با مشخص‌شدن این موضوع، کارآگاهان پلیس در جریان ماجرا قرار گرفتند و ماموران اداره شانزده پلیس آگاهی پایتخت تحقیقات خود را در این‌باره آغاز کردند.
کارآگاهان در نخستین گام به سراغ راننده خودرو شاسی‌بلند رفتند. مرد میانسال در تحقیقات به پلیس گفت: «من صاحب یک رستوران هستم. چند‌سال قبل یکی از شاگردان رستورانم به من گفت که می‌خواهد با دخترم ازدواج کند. آن زمان جزو بهترین کارگران رستورانم بود و اهل خلاف نبود. برای همین از او خوشم آمد و قبول کردم تا با دخترم ازدواج کند. با این‌که هیچ پولی برای تشکیل زندگی نداشت، اما گفتم من خودم هم هنگام ازدواج هیچ پولی نداشتم ولی از صفر شروع کردم و زندگی‌ام را تشکیل دادم.
از آنجایی که مهرداد پسری کاری بود، تصور می‌کردم می‌تواند از پس زندگی مشترک بربیاید. دخترم با مهرداد ازدواج کرد و چند ماه بعد از ازدواج بود که دامادم به سراغم آمد و گفت می‌خواهد برای خرید خانه ٥٠میلیون تومان پول از من قرض کند. من هم قبول کردم. قرار بود یک‌ساله ٥٠میلیون تومانی را که از من گرفته بود، برگرداند. اما نه‌تنها پول را برنگرداند، بلکه متوجه شدم او به بهانه‌های مختلف از دخترم هم پول می‌گرفت. زمانی که از این ماجرا باخبر شدم به سراغ دامادم رفتم تا پولم را از او پس بگیرم، اما مهرداد گفت که نتوانسته با پولی که به او داده‌ام خانه‌ای خریداری کند و پول‌ها را هم خرج کرده است. از دست دامادم عصبانی شدم و تهدیدش کردم که اگر پول را برنگرداند، مهریه دخترم را به اجرا می‌گذارم و او را به زندان می‌اندازم. می‌خواستم با این تهدید او را تنبیه کنم. قصدم واقعا انجام این کار نبود. اما چون عصبانی بودم، می‌خواستم تنبیه‌اش کنم. اما مهرداد، از من کینه به دل گرفت و تصور می‌کنم که او عامل این آتش‌سوزی باشد.»
با این اظهارات، کارآگاهان به بازبینی دوربین‌های مداربسته رستوران پرداختند و تصویری از عامل این آتش‌سوزی به دست آوردند. آنها تصویر مرد جوانی را دیدند که صورتش را با ماسک پوشانده بود؛ از خودرویی پیاده شد و پس از آن‌که بنزین روی خودرو ریخت و آن را به آتش کشید، از محل متواری شد. چهره مرد جوان پوشیده بود، برای همین شناسایی او از سوی ماموران امکان‌پذیر نبود. با توجه به اختلاف داماد جوان با پدرزنش، کارآگاهان به سراغ مهرداد رفتند، اما او با ارایه مدارکی ثابت کرد که در زمان آتش‌سوزی در کیش بوده است.
درحالی که هیچ سرنخی برای دست داشتن داماد جوان در این آتش‌سوزی وجود نداشت، تحقیقات در این‌باره ادامه یافت تا این‌که مرد جوانی به پلیس مراجعه و راز این آتش‌سوزی را برملا کرد.
او گفت که می‌داند عامل این آتش‌سوزی چه کسی است و به ماموران اطلاع داد که داماد مرد رستوران‌دار با دادن مبلغی پول به یکی از دوستانش نقشه این آتش‌سوزی را اجرا کرده است. این مرد به ماموران پلیس گفت: «وحید عامل اصلی این آتش‌سوزی است و حتی من صدای ضبط‌شده دارم که در جمعی، ماجرای آتش زدن خودرو را بیان کرد.»
با اطلاعاتی که مرد جوان در اختیار پلیس قرار داده بود، کارآگاهان به سراغ وحید رفتند. مرد جوان ابتدا منکر آتش‌سوزی عمدی بود، اما زمانی که در مقابل مدارک پلیس قرار گرفت به آتش‌سوزی عمدی اعتراف کرد و گفت که با گرفتن پول از داماد شاکی دست به این آتش‌سوزی زده است.
