bato-adv
کد خبر: ۳۵۶۴۹۸

مطهری فرهنگ را شکل‌دهنده هویت ملی می‌داند

حجت‌الاسلام پارسانیا معتقد است که مسئله فرهنگ یک اصالت بیشتری به بقیه ابعاد تاریخی ملت به معنای عام دارد و روح و حقیقت تمدن با فرهنگ شکل می‌گیرد.
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۰ - ۳۱ فروردين ۱۳۹۷

ایکنا نوشت: سمینار بازخوانی «خدمات متقابل اسلام و ایران»، نقد روایت مطهری از ناسیونالیسم ایرانی ۲۹ فروردین در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی ادامه داشت و حجت‌الاسلام و المسملین حمید پارسانیا، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و محمدعلی فتح‌اللهی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در پنل دوم این نشست به سخنرانی پرداختند.

مطهری فرهنگ را شکل‌دهنده هویت ملی می‌داند

پارسانیا در آغاز سخنانش گفت: من به دو نکته می‌خواهم بپردازم، اول اینکه مسئله مطهری چه بوده و دوم این که بستر تئوریک شهید مطهری برای حل این مسئله چیست؟ درباره مسئله دوم باید بگویم شهید مطهری متاخر به آن پرداخته و در کتاب‌های بعدی مانند جامعه و تاریخ به آن می‌پردازد. فارابی کتابی در خصوص ملت دارد و شروع می‌کند در چارچوب تئوریک خود ملت را به معنای مدینه فاضله تشریح می‌کند.

وی ادامه داد: درباره نکته اول شاید بتوان گفت که خود مطهری این‌طور بیان نکرده باشد، می‌توان گفت ملت یک تغییر واژگانی پیدا کرده و ما یک مشکل زبانی پیدا کرده‌ایم که خود یک پدیده تاریخی است. مفهوم ملت به لحاظ تاریخی در چارچوب معنایی فرهنگی گذشته ما یک معنایی دارد و از مفاهیم کلیدی فرهنگ و تمدن اسلامی بوده و یک معنای دیگری در جای آن قرار گرفته است. مفهوم ملت، عقل، علم و... برای اسلام کلیدی هستند. مفهوم ملت کاملا تئوریک و نظری است.

پارسانیا ادامه داد: سنت اسلامی ملت را محصول املای الهی می‌داند که بر مدار وحی است و در مقابل اراده‌های انسانی است. در عالم سنت، علم الهی بر اراده تقدم دارد در حالی که در مدرنیته اراده انسانی بر علم تقدم دارد که این را در کانت و نیچه می‌بینیم. ملت در عالم سنت در مقاله نحله است. فارابی تقسیم‌بندی ۴ گانه‌ای از مدن دارد و آن‌ها را به فاضله، فاسقه، ضاله و جهاله تقسیم می‌کند. مدینه فاضله بر اساس عقل مستفاد شکل می‌گیرد که با شهود قرین و در مقابل عقول مفهومی است. مدینه فاضله فارابی مدینه عقل است که جایگاه احکام کلی عالم در عقل قرار دارد.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: اگر عقل به عقل تجربی فروکاسته شود، هویت علمی خود را از دست داده و در ذیل مفاهیم غیرعقلی ساماندهی می‌شود. در مدینه جاهله ما صرفا عقلانیت ابزاری داریم و کسی که عقل ابزاری دارد، دیگر عقل ندارد بلکه به نوعی اراده حضور دارد. این تئوری فارابی در خصوص ملت است و معقتد است که مدینه فاسقه تحریف عملی مدینه فاضله است، اما مدینه جاهله تحریف نظری و عملی ملت و مدینه فاضله است.

پارسانیا تصریح کرد: در جهان جدید اسطوره‌زدایی شده و همه چیز به اکنون و اینجا و این جهان فروکاسته می‌شود از این‌رو ما در این جهان هویت‌های اساطیری معنوی و آسمانی نداریم و از این منظر همه گذشته تاریخ بشر باید قرائت شود و نمونه برجسته این رویکرد در جامعه‌شناسی دورکهایم قابل ملاحظه است که چطور همه تکثرهای خونی و جغرافیایی خود را در حاشیه الهه‌ای تفسیر می‌کردند به وجدان جمعی فروکاسته شده و علم مدرن علمی است که این افشاگری را می‌کند.

وی ادامه داد: ما با یک فرهنگی دارای یک پیشینه تاریخی با این جهان جدید مواجه شده و در معرض این دوگانه هستیم. بحث NATION و ناسیو که به اراده یک قوم باز می‌گردد در گذشته تفسیر اسطوره‌ای داشت و قوم و قبیله‌ای نبود که حول دینی نباشد، اما قوم در جهان جدید با اسطوره‌زدایی کانونی جدید می‌یابد و خصوصیت خونی، نژادی و کار نظری و محصولات به معنای فرهنگی برجستگی می‌یابد.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: تغییر در مفهوم ملت رخ می‌دهد و شهید مطهری در مواجهه این دو برداشت حضور دارد. مطهری فلسفه و میراث اسلامی را نمایندگی می‌کند و کلام هم برای او در خدمت فلسفه است. فلسفه برای مطهری علم است و نه در خدمت علم و از این منظر وارد این بحث شده است.

پارسانیا با بیان اینکه بنیاد نظری شهید مطهری برای این مسئله چنین پیشینه نظری است، گفت: هویت از دیدگاه شهید مطهری کاملا صورت برساخته دارد و محصول انسان است. مطهری حقیقت عقل را از منظر کشف می‌داند، اما حقیقت امور در جهان خود و جهان اول است اما جهان فرهنگ محصول کنش انسانی است. مراد تکوینی خداوند وابسته به عمل انسانی نیست، کن فیکون خدایی بدون حضور انسانی است، اما فرهنگ و تاریخ بدون انسان شکل نمی‌گیرد و با آمد و شد انسان‌هاست. انسان‌ها می‌توانند به شریعتی بی‌اعتنا باشند، اما شریعت حقیقت خود را مستقل از کنش انسانی دارد.

وی افزود: قبح ظلم و حسن عدالت به رغم حقیقتش می‌تواند در عمل نفی شود. از این رو حقیقت همواره برساخته است. باطل ذاتی دارد و ذاتا نادرست است و به اراده ما باز نمی‌گردد اما در عمل باطل آمدنی و رفتنی است. این ما هستیم که واقعیت داده و اعراض می‌کنیم. از نظر شهید مطهری هویت ملی در معنای ملت به معنای تاریخی، ملت همواره با نام مجرای ابلاغ این املا یعنی نبی گرفته می‌شود، البته ایشان تسامحی دارد و آن را در معنای اعم و در معنای هم ملت و هم نحله به کار می‌برد.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: اگر هویت یک مسئله برساخته‌ است، در کتاب جامعه و تاریخ شهید مطهری با روشی تفسیری به این می‌پردازد که انسان‌ها هستند که تاریخ و فرهنگ را شکل می‌دهند و در واقع مسئله فرهنگ یک اصالت بیشتری به بقیه ابعاد تاریخی دارد و روح و حقیقت تمدن با فرهنگ شکل می‌گیرد. اگر جامعه با ارتباط انسان ها به حقاقیق نفس الامری و آوردن شان به این عالم شکل می گیرد، تنوعی می تواند وجود داشته باشد، انسان ها با کار فرهنگی جامعه خود را شکل می‌دهند. در این معنا کنش‌های ما دائما باید بازسازی شود. این بعد تئوریک شهید مطهری که در جامعه و تاریخ می پردازد به دو گانه عامل و ساختار باز می گردد و این دو گانه با عنوان فرد و جامعه مطرح شد. البته در اندیشه مطهری جامعه جایگزین ساختار نمی‌تواند باشد. بحث اصالت فرد و جامعه در این جا مطرح می‌شود و او به سوی هیچ کدام پیش نمی‌رود. انسان با سعی و عمل خود ملت به معنای اعم و نه در معنای سنتی خود را شکل می‌دهد. از نگاه او فرهنگ اصل است نه ژن، نژاد و اقتصاد.

در ادامه نشست فتح اللهی با عنوان نگاهی به گذشته از منظر ایران امروز، بازخوانی کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران سخنرانی خود را آغاز کرد. وی در آغاز سخنانش گفت: یکی از ارزش‌های این کتاب این است که شهید مطهری پرداخت خوبی از منظر اسلامی به مفهوم ملت کرده‌اند.

وی ادامه داد: از نظر ایشان ملت در معنای قرآنی آیین و دین است و ارتباطی ذاتی با مردم ندارد. البته وقتی ملت به کار برده می‌شود که دین ناظر بر مباحث سیاسی و اجتماعی باشد. در قرآن کریم لفظ ملت همیشه به رهبران و انبیا اضافه شده است.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی افزود: از نظر مطهری در این کتاب ملت دو رکن اساسی دارد، حکومت واحد و قانون اساسی. حکومت‌های فاقد قانون اساسی ملی نیست و حکومت ملی حکومت واحد دارای قانون اساسی است. این تعریف تا حدی با معنای قرآنی ملت نزدیک است. از نظر مطهری ملت اسلام یعنی جایی که اسلام آنجا حکومت می‌کند و این ارتباطی به تعداد جمعیت، زبان و جغرافیا ندارد.

وی با بیان اینکه مطهری معتقد است ملیت در طول زمان تکوین می‌یابد، گفت: ایشان معتقدند که خیلی از امور جزء هویت ملی ماست که قبلا نبود. برای مثال مسئله حقوق بشر. طبق مبانی فلسفی شهید مطهری و این کتاب، ایشان دیدی نسبت به مفهوم ملیت دارند که شاید در وادی امر صراحت لازم در این کتاب نیست و در واقع خواننده در ابتدای امر متوجه آن نمی‌شود و احساس خواننده این است که بین دو مفهوم ایران و اسلام که در تاریخ مطرح بوده‌اند بحث می‌کند اما این نوع نگاه که این دو مفهوم در گذشته بوده‌اند، درست نیست و با مبانی فلسفی شهید مطهری و نکات این کتاب همخوانی ندارد.

وی تصریح کرد: شهید مطهری بحث‌های هویتی را متوجه آینده می‌داند و این آینده است که امروز را می‌سازد. ایشان در الهیات شفا، جلد ۳ صفحه ۱۳۱ می‌فرمایند نظمی که فلسفه مادی در نظر می‌گیرد از نوع رابطه شی با گذشته است، اما حکمت اسلامی آن را در نسبت شی با آینده در نظر می‌گیرد و شی با کمال خود در آینده اثر می‌گذارد و آن را به فعل می‌کشاند. ایران چیزی است که الان وجود دارد و گذشته را تفسیر می‌کند و ما با درکی که امروز از ایران داریم وقایع گذشته را بررسی می‌کنیم و در واقع ایران آن چیزی است که در آینده به وجود خواهد آمد از این رو ما باید سعی کنیم امروز را از منظر آینده ببینیم.

فتح‌اللهی در پایان گفت: مهم نیست که آورده ما از کجاست. مهم ایجاد وحدت در آورده‌های ماست. میزان تاثیرات مغول‌ها در ایران نیز جای تحقیقات زیادی دارد. دکتر مرتضوی در کتاب خود ابعاد مثبت ایلخانان را مطرح کرده است. ایلخانان پس از مرگ خان‌شان با انتخابات خان جدید را بر می‌گزیدند و این در جامعه ایرانی اثر گذاشته و در حافظه تاریخی ایران تاثیر گذاشته است. شهید مطهری حقوق بشر را نیز بخشی از هویت امروز ایران می‌داند.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین