ایکنا نوشت: رهبر معظم انقلاب در دیدار عیدانه اخیر با جمعی از مسئولان و مدیران نظام، با یادآوری روحیه انقلابی و خدمتگزارانه حاکم بر مدیران کشور در دهه ۶۰، خطاب به مسئولان تصریح کردند: آیا آن احساسات و رفتارهای تحسینبرانگیز را به یاد دارید؟ آیا آن بیاعتنایی به مال دنیا و اهتمام به خدمت را به یاد دارید؟ اشکال کار این است که گاهی آن ارزشها فراموش میشود.
رهبر انقلاب اسلامی راه جلوگیری از مبتلا شدن به غفلت و سقوط تدریجی را مراقبه خواندند و افزودند: همه ما مسئولان در جمهوری اسلامی احتیاج به تعمیر قلب خود داریم زیرا جمهوری اسلامی بر اساس اهداف و آرمانهای مهمی همچون توحید و شریعت الهی، عدالت، آزادی و استقلال بهوجود آمده و با حکومتهای متعارف در دنیا متفاوت است.
انقلاب اسلامی؛ گذار از خودخواهی به دیگرخواهی، خداخواهی و خیرخواهی
علیرضا صدرا، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، درباره دلایل دور شدن برخی مسئولان از ارزشهای دوران ابتدایی انقلاب اسلامی و اینکه فضای ارزشی دهه ۶۰ یک فضای احساسی و هیجانی بود یا یک فضای آرمانی مبتنی بر اعتقادت عمیق دینی گفت: انقلاب اسلامی ایران بازگشت به فطرت بود و رو در روی سیاستهای غالب که سیاستهای طبیعی وغریزی که تکساحتی و تنازعی بودند قرار داشت. به تعبیر علامه جعفری اساس سیاستهای طبیعی، بر روی خودخواهی، خودبینی، افزونطلبی و ... پایهریزی شده و در تعابیر اسلامی، خودخواهی یا نفسطلبی، «رأس کل خطیئه» است.
وی ادامه داد: انقلاب اسلامی در حقیقت تحول و گذاری از خودخواهی به غیرخواهی و خداخواهی و در مجموع فطرت بود. فطرت اساسا غیرخواه، خداخواه و خیرخواه است. انقلاب به دنبال تعالی و کمال بود نه توسعه و تسلط. انقلاب بازگشت مردم با پیشتازی یک سری نیروهای ارزشمدار به رهبری امام خمینی(ره) به سوی فطرت پاک و اولیه انسانی و الهی بود. این فضا و تحول، تمام شاخصها و ارزشها مانند ایثار، مقاومت، سادهزیستی، بلندهمتی، بلندنظری و ... را در خود جمع کرده بود که همگی در شعائر استقلال، آزادی و مردمسالاری دینی نمود پیدا کرد. این ارزشها بدون اینکه انسان از خودش بگذرد و منافع کوتاهمدت و ظاهری و شهرت، قدرت و ثروت را کنار بگذارد شکل نمیگرفت.
غلبه ارزشهای توسعه بر ارزشهای انقلابی و دوری از فضای دهه ۶۰
صدرا اظهار کرد: اگر افراد شهرت، قدرت و ثروت را برای استقلال، آزادی و مردمسالاری دینی بخواهند عین فضیلت است اما اگر این ارزشها را برای خودشان بخواهند نه تنها فضیلت نیست بلکه عین رذیلت میشود. دهه ۶۰ اوج روحیه انقلابی و حاکمیت این ارزشها و پرهیز از دچار شدن به آلودگی به قدرت، ثروت و شهرت است. گذر از دفاع مقدس و ورود به دوره سازندگی یک امر طبیعی بود اما مسئله غیرطبیعی، غلبه ارزشهای توسعه بر تعالیطلبی بود. در واقع نباید ارزشهای توسعه اصالت پیدا میکرد و ارزشهای حقیقی را به حاشیه میراند.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران عنوان کرد: واقعیت امر این بود که ارزشهای توسعه اقتصادی، مانند مطلوبیت قدرت، ثروت و شهرت، در لایهها و مراحلی بر جامعه و مسئولان عارض شد و تدریجا در برخی اقشار نفوذ کرد. در واقع تولید ثروت برای خود نه برای غیر و جامعه، اهمیت یافتن شهرت، عناوین و مقام برای افراد به مرور در میان برخی لایههای اجتماعی از جمله مسئولان نفوذ پیدا کرد. متاسفانه این مسئله باعث شد که جریانات سیاسی کشور و رقابت آنها، که لازمه وجود جابجایی قدرت و شکل دادن مردمسالاری هستند، و قرار بود واسطه بین مردم و حاکمیت باشند و مطالبات مردم را به راهبردهای اداره کشور تبدیل کنند و مصداق «فاستبقوا الخیرات» باشند کم کم تبدیل به تنازع شد و الان هم گرفتار تنازعات جناحی هستیم.
وی یادآور شد: در واقع جناحها و جریانات کلان سیاسی کشور به جای کادرسازی و برنامهریزی، به جدال روی آوردند و فرصتسوزیهای زیادی صورت گرفت. با غلبه تنازع بر رقابت اخلاقی، به طور طبیعی قدرت، ثروت و شهرت بر ارزشهایی مانند ایثار و از خودگذشتگی و دیگرخواهی غلبه پیدا میکند. البته از نگاه من این مسئله ذاتی نیست و عارضی است، اما به هر حال اگر این عوارض در مراحل اولیه حل نشوند درونی، ذاتی و بهنجار میشوند.
دچار «تدرج» شدهایم/ ضد ارزشها نفوذ کرده اما رسوب نکرده
صدرا با بیان اینکه قدرتطلبی، ثروتطلبی و شهرتطلبی هنوز در میان مسئولان خیلی رسوب نکرده اما نفوذ کرده است، گفت: در چنین شرایطی است که به دست گرفتن قدرت، دولت و مناصب حکومتی به هر قیمتی دیگر ضد ارزش تلقی نمیشود و شهرت و ثروت نیز از این مسیر به دست میآید. به عبارتی به تعبیر قرآن دچار «تدرج» شدهایم و از حالت اصیل و پاک فطری، تحت تأثیر غرایز طبیعی و تنازع موجود در بشر دور شدهایم و غرایز ثروتطلبی، قدرتطلبی و شهرتطلبی در ما غلبه پیدا کرده است، اما باز هم تأکید میکنم که این ضد ارزشها نفوذ کرده اما رسوب نکرده و جای اصلاح وجود دارد و باید مراقبت کنیم که فضایل اصیل جای خود را به ارزشهای مادی ندهند.
استاد اندیشه سیاسی دانشگاه تهران ابراز کرد: در مجموع ریشه انحراف، حرکت از سمت غیرخواهی به خودخواهی بود و به طور طبیعی در این حالت، خیرخواهی به شرخواهی تبدیل شد و در این وضعیت قدرت، ثورت و شهرت که باید ابزار باشند به خودی خود اصالت پیدا میکنند و ارزش میشوند و بسیاری از ناکارآمدیها امروز کشور ناشی از جابجایی ارزشها و تبدیل ابزارها به ارزشهاست.
وی اضافه کرد: اما اینکه بنده امیدوار به اصلاح هستم این است که بسیاری از این تغییر ارزشها به ویژه در مسئولان به سبب خبث باطنی نیست بلکه به دلیل کمتجربگی در حکومتداری است، که اگر تجربه خود را بازیابی کنیم و روند تحولات جهانی را مطالعه کنیم و ببینیم نتیجه این تنازعات سیاسی چه بوده، احتمال اصلاح و آسیبزدایی وجود دارد.
امکان بازگشت به ارزشهای دوران ابتدایی انقلاب؛ رویا یا واقعیت
صدرا درباره اینکه راه حل این اصلاح و بازگشت به ارزشهای دوران ابتدایی انقلاب صرفا در ساحت شخصی و از طریق مراقبتهای فردی است یا اصلاح ساختارها نیز میتواند در آن مؤثر باشد، گفت: ساختارها را افراد تولید میکنند اما همین افراد در ادامه در قالب ساختارها رفتار میکنند لذا تأثیر این دو بر هم متقابل است. اما اشکال اصلی در کشور ما که مشکلات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و دور شدن از ارزشها در میان مسئولان را باعث شده، اشکال ساختاری و راهبردی است و زیرساختی نیست.
عضو هیئت علمی دانشگاه تهران اظهار کرد: اسلام، قانون اساسی و رهنمودهای امام(ره) و رهبری این زیرساختها هستند که راه حلها را در اختیار ما قرار دادهاند و نشانه آن هم این است که دهههای قبل در حوزههای مختلف موفقتر عمل میکردیم و اگر امروز هم موفقیتهایی وجود دارد ناشی از همان زیرساختهاست و لذا زیرساختها قوی است. اسلام این ظرفیت را دارد که حکمرانی مطلوب را تحقق بخشد، قانون اساسی هم این ظرفیت اسلام را در قالب یک نظام سیاسی تعریف و تبیین کرده و رهنمودهای امام و رهبری مبین همین است.
وی تأکید کرد: امروز در عرصه تأمین امنیت و ثبات در کل منطقه با همان الگوهای ارزشی دهه ۶۰ مبتنی بر ایثار و جهاد پیش رفتهایم و موفق بودهایم و در حالی که بسیاری از کشورهای اطراف ما امنیت ندارند ما توانستیم امنیت و ثبات را بر مبنای آن ارزشها برقرار کنیم. اگر آن ارزشها نبود نمیتوانستیم با تکیه بر توپ، تانک و تجهیزات موفق به تأمین امنیت کشور و منطقه شویم بلکه این ایثارها و فضایل ایجادکننده این امنیت، اقتدار و ثبات بوده است که متاسفانه در ساختارهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به درستی مستقر نشده و طبیعتا به درستی در سیاستهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تبیین نشده و راه نیافته است و لذا از این جهت است که این آسیبها، به علت بدی یا خبث باطن مسئولان نیست.
صدرا عنوان کرد: متأسفانه در این باره آسیبشناسی جدی نکردهایم و اساسا این آسیبها را جدی نگرفتهایم. لازمه حل این مسائل و مشکلات بنیانی این است که انها را جدی بگیریم و در این صورت است که میتوانیم این آسیبها را به درستی بشناسیم و در مسیر درست حل کنیم.
استاد دانشگاه تهران ابراز کرد: مشکل ریشهای که سبب شد به طور طبیعی از ارزشهای دهه ۶۰ فاصله بگیریم این است که هم شایستگیهای افراد را در نظر نگرفتیم و هم ساختارها فرد شایسته را در جای درست قرار ندادند. وقتی فرد در جای مناسب خود قرار نگیرد عدالت رعایت نشده و کارها نمیتواند به درستی پیش رود این به معنای آن نیست که شخص مود نظر، فرد بدی به لحاظ شخصیتی است و یا به لحاظ ذاتی بد است.
وی در پایان اظهار کرد: بسیاری از مشکلات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشور در این مشکل اساسی ریشه دارد و چون فرد در جای خودش قرار نگرفته، ساختار را به هم میریزد و ساختار که دچار تنش شود این مشکلات به وجود میآید.