به گزارش ایکنا؛ سیدجواد میری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در پاسخ به این پرسش که چرا به جای دوگانه «روحانی و سکولار» از دوگانه «غیب و شهادت» در قرآن استفاده میکنید؟ گفت: من این بحث را پیشتر مطرح کردهام که وقتی ما در مورد مفاهیمی مانند سکولار و قدسی صحبت میکنیم، باید بپرسیم که معیار این تمایز از نظر معرفتشناختی و وجودشناختی چیست. بسیاری از اندیشمندان در ایران و جهان وقتی در مورد این مفاهیم صحبت میکنند به گونهای صحبت میکنند که انگار این مفاهیم جهان شمولاند و ربطی به بستر اجتماعی و نظام معنایی ندارند و از بسترهای مفهومی خود کنده و ازلی و ابدی هستند که در همه اعصار و جوامع صدق میکنند، من در این مسئله ان قلت دارم و این طور نیست.
میری افزود: دوگانه قدسی و سکولار بسیار متاثر از نظام معنایی الهیاتی مسیحیت و مشخصا کاتولیسیسم است و بدون این دقت اگر به قرآن و جهان اسلام و روندهای تحولات اسلامی در جامعه خودمان نگاه کنیم، دچار سو فهم و سو مدیریتهای جدی میشویم زیرا بین ایده و عمل همیشه ارتباط وسیعی است و این دو هم را میسازند.
وی تصریح کرد: یکی از عواملی که در مشکلاتی را برای ما ایجاد کرده و به نوعی ما را دچار بنبستهای فکری و عملی کرده است، بنمایههای متاثر از این نگاه کاتولیکی است و مدرنیتهای که ما درون خود مورد اندیشه قرار داده و بر این اساس سیاستگذاری میکنیم، بسیار متاثر از مدرنیتهای است که برآمده از تجربه تاریخی از سوژه اروپایی است که این مدرنیته به عنوان امکانهای مدرنیته نیست بلکه این یک امکان از مدرنیته است که با خوانش و قرائت و اعمال تجربه تاریخی اروپایی است و چون این تجربه از امر دینی و بنمایههای نظام کاتولیکی بوده، آرام آرام وارد نظام معنایی ما شده است و ما میآییم و وقتی در مورد مسائل خودمان صحبت میکنیم این پس زمینه ذهنی و بنمایههای متافیزیکال کاتولیک، بر روی نوع نگاه ما در تحلیل و مفهومسازی تجربه سوژه ایرانی تجربه منفی سلبی گذاشته است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در پاسخ به این پرسش که اگر ما در مواجه با امر دینی نخواهیم از تمایز امر قدسی و سکولار استفاده کنیم چه کار باید بکنیم؟ گفت: بسیاری از متفکران جهان عرب، ایران و ترک آمدهاند و از این تمایز استفاده کردهاند تا بسیاری از نحلههای اندیشههای خود را تحلیل کنند و گفتهاند برخی از روشنفکران و متفکران دینی و قدسی و برخی سکولار هستند. در این میان سکولار در فارسی به عرفی و در عربی به علمانی ترجمه کردهاند، در حالی که تمام حرف من این است که عرف مساوی امر سکولار نیست و نیز وقتی ما در خصوص مفاهیم درون دینی قرآنی صحبت کنیم باید ببینیم ومفاهیم متمایز کنند در ساحات قرآنی چیست.
وی افزود: ما در قرآن دو مفهوم کلیدی غیب و شهادت را داریم. ممکن است شما بگویید این همان دوگانه کاتولیکی قدسی و سکولار را تداعی میکند اما این فکر اشتباه است و بسیاری از متفکران که این کار را کردهاند به این ظرافت توجه نکردهاند که قدسی و سکولار دو اقلیم متفاوت است همان طور که پدر، پسر و روح القدس سه اقنوم متفاوت است. دو اقلیم متفاوت یعنی ما اقلیمی داریم به نام روحانی و اقلیمی داریم به نام سکولار و آدمهایی که خود را وقف کلیسا و پیکر مسیح میکنند، روحانی میشوند و نوعی علوم غریبه در وجودشان شکل میگیرد.
میری تصریح کرد: به همین خاطر در خصوص نان و شرابی که در کلیسای کاتولیک به عنوان تبرک به مومنان میدهند، میگویند که این بدن عییسی است و این خون عیسی و وقتی شما این را میخورید، در تجربه عیسی شریک میشوید و بحثهای مهمی در این خصوص صورت گرفته است که آیا این تحول صرفا فیزیکی است و یا تحول راز گونه است.
وی ادامه داد: برخی معتقدند که این بدن بعد از خوردن نان و شراب، به این دلیل که فردی روحانی یا همان کشیش که متصل به عالم روحانی است و خود را به امر روحانی وقف کرده است، آن را به شما میدهد، به صورت رازگونه وارد پیکر مسیح میشود و پشت این بحثهای بسیار عمیق کاتولیکی وجود دارد و سخن از اقلیمهای مختلف دارد.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصریح کرد: این در حالی است که وقتی ما در خصوص غیب و شهادت صحبت میکنیم، غیب یک عالم یا اقلیم جغرافیایی جدا و متمایز از شهادت نیست، بلکه اینها مفاهیم معرفتی هستند که بستگی شدیدی به حالات و روحیات انسان دارند که اگر انسان در عالم شهادت است، به عالم غیب هم میتواند متصل شود نه اینکه به صورت رازگونه این تحول صورت گیرد، بلکه مدارج معرفت را طی کرده و از عالم محسوس به معقول برسد که این حرکت رازگونهای نیست و متکی به فهم انسان و درک معرفت انسان از عالم وجود است. این بسیار متفاوت با رازوارگی است که در کلیسای کاتولیکی متکی به مفاهیم روحانی و سکولار است.
وی افزود: از سکولار مفهوم لائیک در آمده است، اما اگر کسی در قرآن فردی عالم معقول را نفهمد، تبدیل به فردی محسوس نمیشود، بلکه اینجا نظام معنایی دیگر وجود دارد و ممکن است شما مقلد باشید و از فرد دیگری در امر دینی که قابل تقلید است پیروی کنید. این آدم چون نتوانسته از محسوس به معقول راه یابد، به لائیک بدل نمیشود.
میری در پایان گفت: مفاهیم در شبکه معنایی شکل میگیرد و به صورت مجزا معنا ندارد، اگر ما نتوانیم نظام معنایی قرآن را در ذهن و زبان خودمان بازسازی کنیم، متکی بر نظم شبکهای موجود در خود نظام معنایی قرآن و اسلام، اگر این کار را نکنیم و بخواهیم برای توضیح و تبیین مفاهیم قرآنی از مفاهیم کاتولیک مسیحی و امروز نظام های فلسفی مدرن و پست مردن استفاده کنیم ما قلب ماهیت می کنیم نظام معنایی قرآن را و این نکته ای است که باید رویش بحث کرد و نباید یکی را فدای دیگری کنیم.