تقی در عقب ماشین را باز کرد و دقیقاً پشت سر یحیی قرار گرفت و ناگهان با شوکر چند ضربه به یحیی زد و یحیی بیهوش شد، وقتی که علت این کار را از تقی جویا شدم، او گفت که حسین را نیز کشته و...
به گزارش تسنیم، در سال 96 شاهد حوادث و پروندههای جنایی مختلف در پایتخت بودیم، از قتلهایی که صرفاً به دلیل درگیری لفظی به وقوع پیوست تا قتلهای خانوادگی که قاتل چندین نفر را به کام مرگ فرستاد.
در اکثر پروندههای قتل پایتخت در سال 96 مقتولان با سلاح تیز و برنده به قتل رسیدند، در برخی از این جنایتها نیز قاتلان با استفاده از سلاح گرم مقتول را از پای درآورند.
در پروندههای جنایی سال گذشته، وقوع چند فقره قتل خانوادگی نیز خبرساز شد البته در میان این پروندههای جنایی خبرساز چندین قاتل نیز با رضایت اولیایدم مقتولان از قصاص رهایی پیدا کردند.
در ادامه به سراغ مهمترین پروندههای جنایی در سال گذشته رفتیم و به بازخوانی این پروندهها میپردازیم.
آخرین روز آبان 95 فردی با مراجعه به دادسرای امور جنایی تهران اعلام کرد که پدرش یحیی پنجاه و پنج ساله از تاریخ 26 آبان از منزلشان در خیابان 17 شهریور خارج شده و دیگر مراجعتی به منزل نداشته و پس از آن نیز پاسخگوی تماس آنها نبوده است.
پس از ثبت مفقودی این فرد، تیمی از مأموران اداره آگاهی با دستور قاضی سهرابی؛ بازپرس شعبه نهم دادسرای امور جنایی تهران برای یافتن مرد مفقودشده دست به کار شدند.
همزمان با شروع تحقیقات کارآگاهان به محل سکونت مرد مفقودشده رفته و در بررسی تصاویر بهدست آمده از دوربینهای مداربسته داخل پارکینگ موفق به شناسایی یک دستگاه خودروی سواری پژو پرشیا سفیدرنگ شدند که فقدانی بههمراه فرد دیگری (مالک خودرو) سوار آن شده و در ساعت 14:45 بیست و ششم آبان 95 از داخل ساختمان خارج شده بودند.
با شناسایی هویت مالک خودرو بهنام حسین (شصت و پنج ساله) کارآگاهان اقدام به شناسایی محل سکونت وی در شهرستان ارومیه کرده در ادامه مطلع شدند همزمان با طرح شکایت فقدانی یحیی در دادسرای امور جنایی تهران، پرونده فقدانی حسین نیز در پلیس آگاهی شهرستان ارومیه تشکیل شده و در حال رسیدگی است.
خانواده حسین در شکایت خود گفته بودند که حسین برای ملاقات با یکی از دوستانش از خانه خارج شده و به تهران رفته اما پس از آن دیگر تماسی با آنها نداشته و پاسخگوی تماس خانوادهاش نبوده است همچنین کارآگاهان در ادامه تحقیقات اطلاع پیدا کردند که هر دو مرد مفقودشده (حسین و یحیی) در زمینه خرید و فروش دلار و ارز و عتیقهجات فعالیت دارند.
کارآگاهان در ادامه بررسیها، اقدام به ثبت دستور شناسایی و توقیف خودروی پژو پرشیا متعلق به حسین در سیستم جامع پلیس کرده و پس از گذشت چند روز از پلیس آگاهی شهرستان قزوین به آنها اطلاع داده شد که خودروی پرشیای مورد نظر آنها بهصورت کاملاً سوخته در مناطق کوهستانی این شهرستان، در حوالی روستای اردلان کشف شده است.
در ادامه تحقیقات، کارآگاهان پلیس آگاهی موفق به شناسایی یکی از افراد مرتبط با یحیی بهنام تقی پنجاهساله شدند، بنابر اطلاع بهدست آمده قرار بود تا تقی برای ملاقات با یحیی و حسین، از محل سکونتش در شهرستان ابهر به تهران مراجعه کند و طبق تحقیقات پلیسی، در تاریخ 26 آبان 95 نیز به تهران آمده است.
تقی توسط کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی دستگیر و به تهران منتقل شد، وی در تحقیقات منکر هرگونه اطلاع از موضوع فقدان یحیی و حسین شد و مدعی شد که در تاریخ 26 آبان 95 در میدان آزادی با حسین و یحیی ملاقات کرده و پس از آن نیز به شهرستان محل سکونتش مراجعت کرده است.
تقی در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: چون هر دو فقدانی در زمینه خرید و فروش عتیقه فعالیت دارند، احتمالاً از کشور خارج شدند و در ادامه با ارائه یک فقره چک چند میلیارد تومانی متعلق به حسین مدعی شد که از حسین طلب مالی یک میلیارد و 300 میلیون تومانی دارد و این چک را نیز بابت طلب خود، بهواسطه خرید و فروش دلار دریافت کرده است.
با توجه به همزمانی هر دو فقدانی و کشف خودروی سوختهشده پرشیا متعلق به یکی از فقدانیها و اطلاع از این موضوع که حسین و یحیی آخرین بار در زمان خارج شدن از ساختمان با یکدیگر مشاهده شدند، احتمال وقوع جنایت در پرونده هر دو فقدانی افزایش پیدا کرد؛ بنابراین پرونده برای ادامه رسیدگی به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ ارجاع داده شد.
در شرایطی که تقی همچنان منکر هرگونه اطلاع خود از سرنوشت یحیی و حسین شده بود، کارآگاهان در مسیر دیگری از تحقیقات پلیسی موفق به شناسایی یکی از همشهریان تقی بهنام جعفر سی و شش ساله در شهرستان ابهر شدند که بنابر تحقیقات پلیسی، اطمینان داشتند وی همزمان با مفقود شدن یحیی و حسین همچنین حضور تقی در تهران برای دیدار با فقدانیهای پرونده، بههمراه تقی در تهران حضور داشته است.
جعفر 20 آذر 96 در شهرستان ابهر دستگیر و به پلیس آگاهی تهران منتقل شد، وی در اظهارات اولیه منکر مراجعه خود به تهران و همچنین هرگونه آشنایی خود با تقی شد اما در ادامه تحقیقات پلیسی لب به اعتراف گشود و به قتل هر دو فقدانی توسط تقی اعتراف کرد.
جعفر در شرایطی که در تحقیقات اولیه، خود را بیاطلاع از ماجرای فقدانیها نشان داده بود، سرانجام پس از گذشت یک هفته از زمان دستگیری لب به اعتراف گشود و به کارآگاهان گفت: قرار بود تا تقی بهازای یک روز همراهیام با وی، مبلغ پنج میلیون تومان به من پرداخت کند، تقی گفته بود که قصد دارد تا برای دریافت طلب مالیاش به تهران برود و به همین علت نیاز دارد تا یک نفر او را همراهی کند.
وی افزود: ظهر 26 آبان 95، تقی مقابل مغازه من آمد و دو نفری، با خودروی سمند تقی به تهران آمدیم؛ تقی در میدان آزادی با دو نفر (حسین و یحیی) قرار گذاشته بود، در ادامه، تقی بهبهانه نشان دادن و معامله (احتمالاً عتیقه) فقدانیها را به شهرستان اسلامشهر کشاند، پس از رسیدن به شهرستان اسلامشهر، تقی به داخل خودروی پرشیا رفت و یحیی به داخل ماشین سمند آمد، تقی بهبهانه نشان دادن جنس بههمراه حسین و با خودروی پرشیا از محل خارج شد و پس از گذشت یک ساعت، با پرشیا برگشت اما از حسین خبری نبود.
جعفر در ادامه اظهاراتش به کارآگاهان گفت: در حالی که یحیی در صندلی سرنشین جلوی سمند نشسته بود، تقی در عقب ماشین را باز کرد و دقیقاً پشت سر یحیی قرار گرفت و ناگهان با شوکر چند ضربه به یحیی زد و یحیی بیهوش شد، وقتی که علت این کار را از تقی جویا شدم، او گفت که حسین را نیز کشته و جنازه حسین در صندوق عقب پرشیا قرار دارد، در نهایت از اسلامشهر بهسمت ابهر حرکت کردیم و با راهنمایی تقی، در بیابانهای منطقه هیدج دقیقاً به بالای چاهی رفتیم که گویا چندی پیش یحیی و دوستانش آن را برای پیدا کردن عتیقه ایجاد کرده بودند، سرانجام جنازهها را به داخل گودال انداخته روی آن را پوشاندیم.
جعفر درباره آتش زدن خودروی پرشیا متعلق به حسین نیز به کارآگاهان گفت: خودروی پرشیا را نیز به حوالی روستای اردلان برده در آنجا بهآتش کشیدیم و پس از آن هر دو نفرمان به ابهر بازگشتیم.
با اعتراف صریح جعفر به وقوع دو جنایت و انتقال اجساد به منطقه کوهستانی شهرستان قزوین، تیم تشخیص هویت آگاهی تهران با همراهی تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی این شهرستان به محل دفن اجسادِ دو فقدانی رفته و نهایتاً اجساد هر دو فرد مفقودشده (مقتولان) در ساعت 16:00 روز 26 دی 96 از داخل چاه بیرون کشیده شده و در همان محل کشف اجساد، مورد شناسایی قرار گرفتند.
در شرایطی که تقی همچنان مدعی بیگناهی بود، بار دیگر تحقیقات از وی در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت و در حالی که از دستگیری جعفر و کشف اجساد فقدانیها هیچگونه اطلاعی نداشت، پس از مواجه شدن با جعفر و همچنین فیلم صحنه خارج کردن اجساد از داخل چاه بهناچار لب به اعتراف گشود و به ارتکاب جنایت اعتراف کرد.