bato-adv
کد خبر: ۳۵۳۸۱۹
سیدجواد میری تشریح کرد؛

نوروز و انسان ایرانی امروز

میری معتقد است نوروز حضور فراگیری در ایران بزرگ فرهنگی داشته و می‌توان با سه نگاه اسطوره‌ای، تاریخی و جامعه‌شناختی به آن نگاه کرد؛ وی معتقد است که این رسم تاریخی امروز در تکثری گسترده بازنمایی می‌یابند، هر چند در ایران امروز و در نسبت با سایر جوامع، نوعی کم‌رنگی در بعد شادی‌آفرینی جمعی آن را شاهدیم.
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۳ - ۰۶ فروردين ۱۳۹۷

ایکنا نوشت: سیدجواد میری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در پاسخ به این پرسش که از چه مناظری می‌توان به نوروز نگاه کرد؟ گفت: نوع تعریف و نگاه ما از نوروز باید خود موضوع بحث باشد. ما چه تصوری از نوروز داریم؟ نوروز برای ما چیست؟

رویکرد اسطوره‌ای به نوروز

وی افزود: زمانی از آن به عنوان اسطوره حرف می‌زنیم، می‌خواهیم بدانیم منشأ نوروز چیست، در تاریخ ایران نوروز به چه صورت به تصور آمده و ترسیم شده است و آن را از منظر اسطوره‌ها می‌بینیم که در این صورت در برخی متون آمده است که از کیومرث که معادل آدم در سنت سامی است، به عنوان پایه‌گذار نوروز یاد شده و یا توضیح داده شده است که وقتی جمشید در حال گذشتن از آذربایجان بوده دستور می‌دهد برایش تختی بگذارند، خودش روی تخت با تاجی می‌نشیند و با رسیدن رسیدن نور خورشید به تاجش، جهان نورانی شده، مردم شادمانی می‌کنند و آن روز را یک روز نو می‌نامند، برخی از روایات می‌گوید به گونه دیگری روایت کرده‌اند که داریوش پش از حمله بابل نوروز را به ایران آورده است و این آئین ریشه بین‌النهرینی داشته است و در برخی از منابع آمده است که پس از فتح بابل، این روز جشن گرفته شده است. در برخی دیگر از روایات هم از زردشت به عنوان بنیانگذار نوروز یاد شده است، اما در اوستا و در قسمت گاتاها، نامی از نوروز برده نشده است.

رویکرد تاریخی به نوروز

میری ادامه داد: برخی اوقات نوروز را نه به عنوان یک اسطوره، بلکه آن را در سیر تاریخی‌اش بررسی می‌کنید، یعنی می‌آیید و در یک سیر تاریخی که نوروز داشته است و در میان سلسله‌های تاریخی از هخامنشیان، اشکانیان، سلوکیان، ساسانیان و بعد از اسلام و از زمان سامانیان و سلجوقیان تا برسد به دوران صفوی و از آنجا تا زمان قاجار، پهلوی تا زمان کنونی؛ سیر تاریخی نوروز را بررسی می‌کنید، که چگونه در تغییرات اجتماعی بسیار طولانی ایران فهم شده و چه آیین‌ها و صورت‌های متکثری داشته و اقوام متفاوت ایران چگونه آن را جشن می‌گرفته‌اند.

رویکرد جامعه‌شناختی به نوروز

وی تصریح کرد: در حالت سوم می‌پرسیم نوروز در عصری شکل گرفته و بیان می‌شود که در عصر کشاورزی مطرح شده است و به نظر می‌آید انسان و انسان ایرانی در عصر کشاورزی می‌زیسته و نوع نگاه انسان به طبیعت و نقش نوروز در این چارچوب مطرح بوده است اما وقتی به عصر صنعتی می‌رسیم یعنی در این دویست سال اخیر و به صورت مشخص در پنجاه سال اخیر که صنعتی شدن تمام ابعاد جامعه ایرانی را زیر سیطره خود می‌گیرد و به گونه‌ای ما به یک ماتریکس جدید پرتاب می‌شویم، در این جا نوروز و جشن‌های نوروزی، انسان ایرانی چه بازنمایی داشته است و آیا تفسیر و بازتفسیر نوروزی، ربطی به نوروز اسطوره‌ای دارد و چه عناصری از آن دوران در این دوران است و چه ارتباطی بین این دو جور نوروز وجود دارد. ما در این جا یک تداوم و گسست‌هایی را می‌بینیم و به نظر می‌رسد صورت‌ها به انحا مختلف تغییر کرده اما تداومی وجود داشته و مفهوم نوروز به گونه‌ای نه تنها در ایران بلکه در این منطقه ایران بزرگ فرهنگی به انحا مختلف یک حس مشترک را ایجاد کرده است. این رویکرد سوم به نوروز است.

حس مشترک نوروز در ایران بزرگ فرهنگی

میری ادامه داد: تقریبا در بیست و شش کشور و برخی مناطق مانند شبه قاره هند، آلبانی، بالکان، منطقه حاشیه جنوبی مدیترانه تا مناطقی از اوراسیا قفقاز و مناطق بسیاری در پیرامون ما، نوروز جشن گرفته می‌شود و این حس مشترکی در این منطقه بزرگ فرهنگی ایجاد می‌کند و در داخل ایران حس همبستگی و پیوست فرهنگی ایجاد می‌کند. بعضا وقتی کسانی که می‌خواهند در خصوص ایران صحبت کنند، آن را به زبان فارسی، تشیع یا به یکی از اینها تقلیل می‌دهند، در حالی که یکی از مولفه‌های مهم ایرانی، پیوست فرهنگی است که یکی از نمادهای اصلی آن نوروز است که در کنار اعیاد فطر، قربان و اعیاد ملی دیگر، نمونه‌های از پیوست‌های فرهنگی هستند. آیین‌ها، آداب و رسوم چه ملی-مذهبی و چه مذهبی-ملی از این دست است و نوروز یکی از نقاط کانونی است که حس مشترکی به تمامی اقوام و مللی که هم در منطقه وسیع و هم در داخل ایران قرار گرفته‌اند، می‌دهد.

نوروز و انسان ایرانی امروز

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی با بیان اینکه انسان معاصر یا امروزین ایرانی به یک گونه‌ای نوروز را مدرنایز کرده و سعی کرده آن را در یک قالب امروزین‌شده درک کند، گفت: شاید وجه مشترکی بین نوروزی که مثلا فردوسی در شاهنامه ترسیم می‌کند و نوروزی که امروز در کوچه‌ پس کوچه‌های مثلا اصفهان، تهران اردبیل و تبریز جشن گرفته می‌شود، خیلی وجود نداشته باشند و ممکن است رگه‌های مشترکی باشد، اما آنچه امروز به عنوان عید جشن گرفته می‌شود، نوروز امروزی شده است.

وی ادامه داد: ما نوروزی اسطوره‌ای، نوروزی تاریخی و نوروزی امروزی داریم و این معاصر بودن نوروز به همان نسبت که ابعاد اسطوره‌ای و تاریخی‌اش مهم است، بخش امروزی‌شده‌اش هم مهم است. در کنار مطالعه تاریخی اسطوره‌ای نوروز و اینکه در خود این جشن چه ربطی بین عناصر افسانه‌ای و شخصیت‌هایی که در آن هستند وجود دارد و مثلا تشابهاتی با نوروز اسطوره‌ایی مانند آدونیس و ... وجود داشته است، باید نگاه کرد که نوروز در عصر حاضر قالب‌هایی را گرفته و مردم چطور توانسته‌اند این اسطوره‌ها ‌در عصر فراصنعتی تداوم دهند و به گونه‌ای بتوانند آن را با امروز سازگار کنند و این بعدی است که کمتر مطالعه‌اش کرده‌ایم و معمولا وقتی در خصوص این صحبت می‌شود، می‌گویند امروز مثل قدیم به آن توجه نمی‌شود، در حالیکه درست است که تفاوت کرده است و با گذشته‌ها فرق می‌کند، اما این دگردیسی و بازآفرینی به انحا مختلف ابعاد دیگری را از زندگی انسان امروز ایرانی را به تصویر می‌کشد و به جای اینکه ببینیم نوروز چه تشابهی با اسطوره‌های کشورهای دیگر دارد، باید سعی کنیم ابعاد امروزی آن را هم مورد بحث و تحقیق قرار دهیم.

نوروز؛ تقویت‌کننده هویت و ذهنیت ایرانی

میری در پاسخ به این پرسش که نوروز به مثابه مبنای تقویم ایران، چه تمایزی را بین ایران و دیگر کشورها ایجاد کرده است؟ گفت: از یک نگاه به دور و اطراف خودمان، در بسیاری از ۲۶ کشور، نوروز سرآغاز تقویم نیست، بلکه سرآغاز یک فصل است و در قرقیزستان، قزاقستان، آذربایجان، ترکیه، عراق، سوریه، ایغورهای چین و ... نوروز آمدن فصل بهار است. در طول تاریخ ایران در بسیاری از تاریخ‌نگاری‌ها، ما تاریخ هجری قمری را استفاده می‌کردیم تا اینکه مبنای تقویم در زمان مشروطه عوض شده و در زمان پلهوی اول به صورت جدی در دستور کار قرار گرفت. خود این تقویم هجری شمسی، اسلامیزه شده تقویم ایرانی است، یعنی تقویمی که سرآغاز هخامنشیان بود و در زمان پهلوی دوم تغییر یافت و بعد از مدتی عقب نشینی کردند، می‌بینیم در بسیاری از تاریخ خودمان تقویم هجری قمری را داریم.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی تصریح کرد: این نکته که در خصوص تمایز می‌گویید این تمایز قوامی به هویت ایرانی می‌بخشد که هم در برابر تقویم میلادی است که میلاد مسیح را مبدا قرار می‌دهد و هم در برابر تقویم عربی که محرم اول سال انتخاب می‌شود که در بین ما معنای دیگری دارد به دلیل خوانشی که ما از عاشور داریم. این‌ها هویت متمایز را تشدید می‌کند و یکی از تقویت‌کننده‌های هویت ملی ایرانی می‌شود که یکی از نقاطی است که بسیاری از امور و حتی برنامه‌ریزی اجتماعی ما را خیلی متفاوت می‌کند.

میری افزود: ما زمانی در خصوص مفهوم زمان به مثابه امری متافیزیک صحبت می‌کنیم و به مثابه امری اجتماعی می‌فهمیم. زمان اجتماعی شده که در تقویم بازنمایی می‌شود و هر کدام از روز، ماه و فصل‌ها نامی می‌یابد و آیین‌ها و یادبودهایی در آن ذکر می‌شود، نشان از آن دارد که زمان اجتماعی که ما می‌فهمیم با کشور انگلیس، عراق، ترکیه متفاوت است، هر کدام از این‌ها به گونه‌ای ذهن و زبان ایرانی را در برابر ذهن و زبان دیگران تقویت می‌کند.

وی در پاسخ به این پرسش چگونه می‌توان به مفهوم نوروز امروزی‌شده رسید؟ گفت: اینکه ما نوروز را به مثابه امری اجتماعی بدانیم که مولفه‌هایی دارد و در هویت، ذهنیت، زبان و اقوام ایرانی و در شهر، روستا و بین کارگران و طبقات اجتماعی، بازنمایی یافته است، فهم امروزین نوروز است. زمانی ما به نوروز به صورت یک کل واحد ازلی و ابدی نگاه می‌کنیم که باید نوروز‌نامه‌ها، شاهنامه، تاریخ بلعمی و طبری را خواند و زمانی می‌خواهیم مثلا بداینم که نوروز در شمال تهران در بین مردم، و در میان سنین، جنسیت‌های و طبقات مختلف چگونه فهمیده می‌شود یا در کل ایران و در حاشیه خلیج فارس، کرانه‌ای دریای خزر، در میان اقوام مختلف چطور جشن گرفته می‌شود و رنگارنگ بودن نوروز را در تکثرهای مختلف ببینیم، این کاری است که تاریخ‌نگارها، عالمان علوم سیاسی و فیلسوفان نمی‌توانند انجام دهند و این کار یک جامعه‌شناس، مردم شناس و کسی است که مطالعه فرهنگی انجام می‌دهد. این کار باید بر اساس تمرکز روی فلوکلورها انجام شود، مثلا مطالعه تکه‌خوانی، رقص‌های و آوازهای مختلف در بین اقوام ایرانی از این دست است، مثلا در قشم نوروز چطور بازنمایی می‌شود و ما باید تلاش کنیم این تنوع‌ها را مطالعه کنیم و بعد در قالب رسانه‌های گروهی بازنمایی کنیم و حتی رشته‌ای تاسیس کنیم که نوروز را در بعد اسطوره‌ای، تاریخ و بعد امروزی مطالعه کنیم و در این بعد را در تنوع و تکثری که هم در داخل و هم در خارج ایران داریم در ایران بزرگ فرهنگی مطالعه کنیم که تفاوت‌ها و تشابه‌هایش چیست و اینکه آداب نوروزی آیا در این منطقه چگونه است.

شادی‌آفرینی نوروز در ایران امروز کم‌رنگ شده است

میری در پایان گفت: نکته دیگر که خیلی مهم است و ما بسیار از آن غفلت می‌کنیم و در سالیان اخیر کمرنگ‌تر شده است، بعد شادی‌آفرینی جمعی نوروز است. یعنی نوروز چگونه این بعد شادی‌آفرینی، بهجت‌آفرینی و تفریح را در جامعه مطرح می‌کند و چرا این در جامعه ایران بسیار کمرنگ شده است. مثلا نوروزی که در دوران صفوی برگزار می‌شده است با پایکوبی، جشن و بسیاری از آداب مختلف در ارتباط با ساز و کارهای چرخه طبیعت همراه بوده و باید پرسید که چرا امروز آن جشن‌ها در زمانی که وارد وضعیت جدیدی شده‌ایم، بازنمایی کمرنگ‌تری دارد. اگر به مناطق جنوبی، روستایی و عشایری برویم، به نوعی ردپایی از این جشن‌ها مانده اما جشن‌هایی مانند نوروز در شهرهای ما خیلی بی‌روح، یکنواخت و خالی از بهجت، شادی، تحرک، پویایی، خنده، لبخند، تبسم و اینهاست. شما مقایسه‌ای بین جشن‌های نوروز در ایران با دیگر مناطق ایران فرهنگی بکنید متوجه می‌شوید که تفاوت زیادی دارد با این که آن‌ها هم امروزی شده‌اند و از عصر کشاورزی فاصله گرفته‌اند، اما جشن‌های نوروزی آنجا پررنگ‌تر است و جنبه و بعد شادی‌آفرینی با اینکه در تمام این منطقه اسلام مولفه اصلی است و باید پرسید چرا نوعی کم‌رنگی را در ایران شاهد هستیم.

bato-adv
مجله خواندنی ها
bato-adv
bato-adv
bato-adv
پرطرفدارترین عناوین