«شهروند» پای بیم ها و نگرانی های کسبه یک بازار قدیمی نشست.
راسته سپهسالار واقع در خیابان جمهوری یکی از قدیمیترین راستههای تهران است؛ خیابانی که از قدیم تا بوده و هست، بیشترین فعالیت خود را به تهیه و تولید کیف و کفشهای زنانه اختصاص داده است؛ اما این روزها خبرهای خوشی از این خیابان به گوش نمیرسد، خبرهایی که زندگی اقشار کمدرآمد جامعه را نشانه گرفته است. وقتی در خیابانهای سنگفرششده سپهسالار قدم میزنی تنها مبحثی که این روزها در این خیابان دهان به دهان میچرخد بحث انتقال کارگاهها و تولیدیهای کیف و کفش به خارج از شهر تهران است که باعث نگرانی کارگران این صنف شده است.
از دلایلی که مسئولان را بر آن داشت تا طرح انتقال کارگاههای این صنف را در دستور کار خود قرار دهند، وجود مشکلات بسیاری ازجمله حمل مواد اولیه و فرسودگی محیط داخل کارگاهها است که وجود چنین مواردی باعث شده بود محیط کاری آنها ناامن شود و این ناامنی برای واحدهای مسکونی افراد نیز مشکلات زیادی را به وجود آورد؛ بر همین اساس طرح انتقال کارگاهها از سوی مسئولان در چند سال اخیر کلید خورد. اما نکته قابل توجه این است كه طرح انتقال برخی مشاغل به خارج از تهران و کلانشهرها شاید در نگاه اول طرحی جامع و درست باشد اما تجربه نشان داده است كه اجرای ناقص قوانین همواره موجب آسیب به اقتصاد خرد و کلان کشور شده و بیم آن میرود كه اجرای ناقص این قانون نیز همین ثمره را داشته باشد.
به طوری که وقتی پای صحبت کسبه این بازار مینشینیم، بیشتر آنها از انتقال کارگاهها به خارج از شهر ناراضی هستند و معتقدند که میتوان با برنامهریزی و ایمنسازی این کارگاهها از بروز حوادث احتمالی و از همه مهمتر از بیکارشدن هزاران کارگر جلوگیری کرد.
بیکاری هزاران نفر با انتقال کارگاهها به خارج از شهر
امیر دیانی، کارشناس عمران و برق میگوید: انتقال کارگاههای کفاشی به قرچک ورامین هزینههای زیادی دارد. کارگرها توانایی آمدن به این مکان را ندارند چرا که همه از اقشار ضعیف این جامعه هستند. از سوی دیگر و علاوه بر مشکل حملونقل مسأله تأمین امنیت و نیز مسائل ایمنی و درمانی آن منطقه نیز با اهمیت است.
او ادامه میدهد: انتقال کفاشان از خیابان سپهسالار به خارج از تهران تأکید هیأت امنای فعلی است اما باید توجه داشت كه انتقال کارگاههای تولیدی کیف و کفش به خارج از شهر به جای رونق بازار کسبوکار موجب نابودی فعالان تولید میشود و با روح شعارهایی که درباره حمایت از صنایع کوچک داده میشود، سازگاری ندارد. دیانی معتقد است: این انتقال به طور یقین فاجعه اقتصادی در این صنف و شوک بیکاری را به دنبال خواهد داشت.
این کارشناس عمران و برق درباره ناایمنبودن این خیابان میگوید: وضع ایمنی این خیابان و کارگاههای کفاشی از نظر سیمکشی برق و سیستم اطفاي حریق در شرایط مناسبی قرار ندارد و هر لحظه باید فاجعه مشابه یا شاید هم بدتر از پلاسکو را شاهد باشیم.
او ادامه میدهد: بر اساس برآوردهای صورتگرفته در خیابان سپهسالار بیش از ١٥هزار نفر به طور مستقیم و غیرمستقیم مشغول فعالیت هستند و اگر حادثهای رخ دهد، بیش از نیمی از افراد در این حادثه جان خود را از دست خواهند داد.
دیانی در پاسخ به این سوال که راهکار رفع این مشکل چیست؟ و بودجه ایمنیسازی از چه محلی تأمین خواهد شد؟ میگوید: میتوان از نیروهای متخصص و جوان با ایدههای جدید استفاده کرد تا با فناوریهای روز دنیا سیستم ایمنی این خیابان را نوسازی کرد. این کار هزینههایی هم در برخواهد داشت که این موضوع با روی کار آمدن هیأت امنای جوان قابل مدیریت است. چرا که کسبه زمانی متوجه میشوند که با هزینهای که پرداخت میکنند، سالهای سال ایمنی و سلامت خود و کارگاهشان تضمین خواهد شد، به طور یقین این بودجه را پرداخت خواهند کرد.
وی ادامه میدهد: لامپهایی که در این خیابان در حال حاضر مورد استفاده قرار میگیرند، لامپهای پرمصرف و از لحاظ ایمنی پرخطر هستند. میتوان از لامپهای خورشیدی از نوع CUB یا lED استفاده کرد.
وی درباره مزیتهای استفاده از این نوع لامپها میگوید: استفاده از لامپهای خورشیدی CUB یا lED نهتنها از کاهش خطرات احتمالی ازجمله آتشسوزی جلوگیری میکند، بلکه از آنجا که طول عمر لامپهای الایدی بسیار بیشتر از لامپهای معمولی است، هزینه تعویض و تعمیرات لامپها هم به تناسب کمتر است و این مسأله موجب کاهش مصرف انرژی و هزینههای تعمیرات و تعویض لامپها میشود.
این کارشناس عمران و برق در ادامه تأکید میکند: انتقال کارگاههای کفاشی در خیابان سپهسالار به جای حمایت از تولید ملی به نابودی تولیدیهایی منجر میشود که محصولی ١٠٠درصد ایرانی دارند. او میافزاید: باید تولیدکنندهها و صنایع کوچک همواره مورد تکریم واقع شوند؛ چرا که چرخ اقتصاد کشور به همت این افراد میچرخد اما متاسفانه در برخی موارد بیحرمتیهایی نیز به حریم کاری آنان شده است. دیانی میافزاید: به طور یقین حضور نیروی جوان و خوشفکر میتواند با کمک مسئولان و همیاری کسبه، تولیدکنندگان و صاحبان کارگاهها را در جهت بهبود وضع ایمنی آگاه ساخته و دیگر شاهد اتفاقاتی همچون پلاسکو نباشیم.
دیانی درباره تغییر نام این خیابان از سپهسالار به صف نیز میگوید: از موضوعاتی که کسبه این بازار به آن معترض هستند، تغییر نام خیابان سپهسالار به صف است که کسبه خواستار بازگرداندن نام سپهسالار به این خیابان هستند.
او میافزاید: بیشتر کسبه سپهسالار از عملکرد هیأت امنای این خیابان ناراضی هستند و حتی اقدام به انتخاب هیأت امنای جدید که از نیروهای جوان و دارای فکر و نوآوری هستند، کردهاند. این کارشناس عمران و برق میگوید: هیأت امنای جدید با رأیگیری از کسبه بازار سپهسالار و براساس استشهادیهای که کسبه این خیابان امضا کردهاند، انتخاب شدهاند، اما متاسفانه اعضای هیأت امنای فعلی که ١٣ سال در این سمت حضور دارند، تا کنون اقدامات لازم را در جهت ارتقاي ایمنی این خیابان انجام ندادهاند.
او ادامه میدهد: با توجه به اینکه کسبه باغ سپهسالار اعضای جدید که متشکل از جوانان بافکر و ایدههای جدید هستند را انتخاب کردهاند، هیأت امنای فعلی آنها را به رسمیت نمیشناسند و بدون در نظر گرفتن و بیتوجهی به نظر کسبه این خیابان همچنان هدایت امور را رها نکرده و به کار غیرقانونی خود در رابطه با مدیریت امور ادامه میدهند که این موضوع نارضایتی کسبه را در پی داشته است.
اداره باغ سپهسالار به هیأت امنای جدید سپرده شود
امید آشتیانی از کسبههای جوان خیابان سپهسالار است که چند نسل از خانواده او در این صنف فعالیت داشتهاند و به نوعی میتوان گفت از قدیمیهای این صنف به شمار میآیند. او نیز با تأیید صحبتهای دیانی بر این موضوع تأکید دارد كه انتقال کارگاهها و تولیدیهای کفش در خیابان سپهسالار به خارج از کلانشهر تهران جز به وجودآوردن موج بیکاری در این صنف دستاوردی نخواهد داشت و این بازار پرسود را از رونق خواهد انداخت. او معتقد است: تنها راهکار حفظ اشتغال موجود در این صنف و ایجاد شغلهای جدید این است که با روی کار آمدن هیأت امنای جدید و پیادهسازی ایدهها و تکنولوژیهای روز دنیا سیستم ایمنی این خیابان را باهزینه خود کسبه ارتقا دهیم. این کسبه خیابان سپهسالار میافزاید: برای حضور هیأت امنای جدید نیازمند حمایت مسئولان شورای شهر، شهرداری، آتشنشانی، سازمان نوسازی و زیباسازی شهر و میراث فرهنگی هستیم تا بتوانیم تحولی در این خیابان به وجود آوریم و از بروز حوادثی همچون پلاسکو در آینده جلوگیری کنیم.
سخن آخر......
بيكاري را ميتوان بهعنوان سياهترين پديده اقتصادي دانست؛ چرا كه امروز بيكاري ميهمان همه خانهها شده است و اگر بگوييم در هر خانوادهاي افراد بيكار وجود دارند، بيراه نگفتهايم. متاسفانه طي چند سال گذشته بيكاري به تجربه تلخ اقتصاد ايران تبديل شده و اشتغال نيز بدون تعارف آرزويي است كه به نظر ميرسد به اين زوديها نميتوان طعم شيرين آن را چشيد.
پس بهتر است مراقب باشیم که در شرایط کنونی هدف از اجرای هر طرح و ایدهای، احیاي تولید و شکوفایی اقتصاد باشد نه نابودی بنگاههای کوچک و تولیدیها.