روز گذشته در دانشگاه تربیتمدرس به مناسبت روز جهانی زن نشست «جمهوری اسلامی و مسئله زنان؛ عرصه عمومی یا عرصه خصوصی» با حضور ناهید خداکرمی، پروانه سلحشوری و الهه کولایی برگزار شد.
به گزارش «شرق»، در این مراسم سخنرانان به حضور زنان در عرصه اجتماعی پس از پیروزی انقلاب اسلامی پرداختند. در ابتدای نشست الهه کولایی، نماینده پیشین مجلس و استاد علوم سیاسی، با اشاره به حضور زنان در عرصههای مختلف تاریخی گفت: زنان هستند که حیات و ممات جامعه چه به شکل فیزیولوژیک و چه وجه سعادت انسانی به این قشر ارتباط پیدا میکند. با پیروزی انقلاب اسلامی، رهبر انقلاب روز زن را برگزیدند و این خود بهتنهایی برای اهمیت زنان در انقلاب کفایت میکند.
در جامعه ایران بهعنوان یکی از جوامع اسلامی در غرب آسیا که خیلی زود با مدرنیته ارتباط برقرار کرد، اولین کشوری هستیم که انقلاب مشروطه را تجربه میکنیم و حتی در همان شرایط نیز انجمنهای زنانه در فضای آن زمان جامعه تأثیرگذار بودند. مسئله اساسی این است که برای ورود مدرنیته به ایران و اجرای برنامه نوسازی در کشور، با شکلگیری دولت پهلوی زنان از مسائل اساسی عامل تغییر بودند؛ یعنی محوری از محورهای برنامه نوسازی رژیم پهلوی به مسئله زنان اختصاص پیدا میکند و جمله معروف شاه را داریم که میگوید زن باید فریبا باشد.
کولایی افزود: انقلاب اسلامی تابلوی متفاوتی را برای زنان ایرانی به نمایش گذاشت. دکتر شریعتی بر اساس نگرش خود به اسلام و زنان و مردان در دین اسلام بر پایه صدر اسلام، در پرتو آن آموزههایی به زنان ایرانی عرضه کرد و زنان ایرانی هم بر اساس الگویی که در ذهن داشتند، نقشی فاطمهوار و زینبوار و اثرگذار از جنس صدراسلام را برگزیدند؛ یعنی زنانی که در زمانی زندگی میکردند که جایشان در گور بود.
در چنین جامعهای ما شاهد تکریم زن بودیم و زنان ایرانی که مدل صادراتی شاه را نمیپسندیدند، الگوی فاطمه فاطمه است دکتر شریعتی را دیدند؛ الگویی که در آن هویت انسانی زنان دیده خواهد شد، ابژه جنسی نخواهند بود و انسانبودن آنها اساس حضور اجتماعی آنها میشود. قرار نیست زن ایرانی پشت کامیون بنشیند تا نشان برابری باشد، قرار نیست عروسک یا کالا باشد و باید در پرتو انقلاب اسلامی زنی باشد برابر با مردان؛ انسانی که حقوق انسانی او مورد احترام قرار میگیرد.
کولایی در ادامه با اشاره به اینکه تصویری که از زن در انقلاب اسلامی عرضه شد، تصویر انسان برابر بود و همه اینها تحولات یک جامعه انقلابی بود، اما باید بدانیم انقلاب یعنی انباشت مداوم آرزوهای تاریخی یک ملت. در قانون اساسی کشور ما بحث جنسیت مطرح نیست، ولی بحث نژاد، زبان و قبیله مطرح میشود. تصویری که از مقدمه قانون اساسی به زنان ایرانی داده میشود، تصویری است که شأن آنها انسانبودن آنها، حرمت حقوق انسانی آنها دیده خواهد شد.
مفهوم آن، این است که قانون نکاح و خانواده باید تغییری بنیادین میکرد، اما میبینیم که در ٣٩ سال گذشته، هر دستکاریای در قوانین خانواده چالشبرانگیز است و تغییرات در آن بسیار کُند انجام میشود. نتیجه آن است که تصویری که در ابتدای انقلاب از زنان داریم، با تصویر فعلی به صورت طبیعی فاصله دارد. در انقلاب، نظام سیاسی یک ملت عوض میشود، اما برای تغییر فرهنگ، عادت، باور و نقش اجتماعی زمان لازم است و آنها بهسرعت تحول پیدا نمیکنند. یادمان نرود ما در مملکتی زندگی میکنیم که زنان در آن موجودات خانگی بودند.
این استاد دانشگاه در ادامه افزود: «در سال ٦١ وقتی بهعنوان اولین دوره دانشجویان وارد دانشگاه تربیتمدرس شدیم، بعد از یک سال اعلام شد دیگر علوم سیاسی زنان را بهعنوان دانشجو نمیپذیرد و اصلا لزومی ندارد زنان علوم سیاسی بخوانند. تلاش کردیم که بگوییم شما حق ندارید در رشتههای دانشگاهی تبعیض ایجاد کنید، به حکم جمهوری اسلامی زنان میتوانند فرصت برابر یادگیری داشته باشند. ما از همان سال ٦١ میبینیم جامعه سنتی روند چالش را پس میزند. در همان زمان عدهای از همین مسئولان امروزی به امام خمینی گفتند که زن نمیتواند طرف مشورت قرار بگیرد، اما ایشان به آنها گفتند زن باید در مقدرات اساسی کشور حضور داشته باشد. ایشان در برابر بهخانهبرگرداندن زنان ایستادند. همان زمان در دانشگاه پسرها از استادی که به ما فلسفه اسلامی درس میداد، سؤال کردند نظر شما درباره این بحثی که بین امام و مسئولان پیش آمده، چیست و آن استاد گفت حرف درست را آن آقایان زدهاند، اما مصلحت روزگار این است که از زنان استفاده شود».
نماینده مجلس ششم شورای اسلامی خاطرنشان کرد: این چالش هنوز ادامه دارد. در همه این سالها گفتهاند تعداد زنان در دانشگاهها زیاد است و این بحران است، اما سؤال این است که چرا این بحث در کارشناسیارشد ایجاد نمیشود؟ چرا در دوره کارشناسیارشد و دکترا کسی نگران عدالت جنسیتی دختران نیست؟ چون در آنجا تعداد دانشجویان دختر بسیار کم است و اصلا آنها را قبول نمیکنند. بحث من این است که نقش دولت برای ما بسیار مهم است؛ دولتی که باور به حقوق انسانی زنان داشته باشد. ما در دورههای مختلف انقلاب اسلامی میبینیم که نگاه به زنان قبض و بسط پیدا میکند؛ هرچه سطح دموکراتیکشدن ارتقا پیدا میکند، فرصت برای دختران بیشتر میشود. درحالحاضر زنان ما در اقتصاد همان نقشی را دارند که در سیاست دارند و تنها در بخش آموزش توانستهاند تا حدی به جایگاه اصلی خود برسند.
این فعال سیاسی در پایان خاطرنشان کرد: زنان در هر دوره رأی دادند و بالاترین میزان مشارکت سیاسی را داشتند اما موقع توزیع قدرت سیاسی به آشپزخانه هدایت شدند. هر وقت نوبت مدیریت زنان شد، گفتند که سابقه ندارند و با کدام تجربه میخواهند مدیر شوند؟ باید سالها تلاش کنیم که این تبعیض حل شود و با خانهنشستن چیزی عوض نخواهد شد.
سخنران بعدی این مراسم پروانه سلحشوری، رئیس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی بود. وی بیان کرد: با اینکه در حوزه زنان کار میکنم اما از این همه تأکید روی جنسیت بیزارم. میخواهم بگویم اگر مردان در عرصههای مختلف موفق شدهاند، به دلیل حضور زنان قدرتمند در پشت آنهاست.
سلحشوری در ادامه با خواندن شعری از فروغ فرخزاد گفت: طرح سؤال این برنامه بسیار ماهرانه و هوشمندانه است. شما گفتهاید مسئله زن در جمهوری اسلامی. من میخواهم بدانم آیا زن مسئله است؟ وقتی میگوییم زن در جمهوری اسلامی بسیار با مسئله زن در جمهوری اسلامی متفاوت میشود. شما در این نشست به دنبال مطرحکردن دو مفهوم کلیدی هستید؛ عرصه عمومی و عرصه خصوصی.
من بهعنوان یک نماینده دیگر نمیخواهم از موانع قانونگذاری بگویم. خسته شدهام که مدام ميگویم دو سال است تلاش میکنیم که حداقل سن ازدواج را افزایش دهیم اما هر بار به در بسته میخوریم، اما از تلاش بازنمیمانیم. ما اگرچه در اقلیت هستیم اما تلاش میکنیم قوانین تبعیضآمیز را تغییر دهیم. مسئله اینجاست که زن در حوزه خصوصی و برای حوزه خصوصی تعریف شده است. این در حالی است که دکتر شریعتی میگوید خواستم بگویم فاطمه همسر علی است، خواستم بگویم دختر محمد است، خواستم بگویم مادر حسن و حسین است، اما در نهایت دیدم فاطمه، فاطمه است. این صحبت یعنی زن بهعنوان هویت مستقل. نه اینکه زن مفهومی وابسته است و ما رسیدن به مفهوم مستقل از زن را حاصل چندین دهه تلاش زنان میدانیم.
وی افزود: متأسفانه در شرایط فعلی زنانی که مثل ما فکر نمیکنند، مثل بقیه کسانی که مثل ما فکر نمیکنند، از ما جدا شدهاند. حالا میبینیم که کارگر شعار میدهد مرگ بر کارگر و متأسفانه میبینیم این دایره هر روز تنگتر و تنگتر میشود. میخواهم بگویم ما باید به عرصه خصوصی زن احترام بگذاريم و برای عرصه اجتماعی او تعریفي ارائه ندهيم. نگوییم عرصه اجتماعی زن تا جایی مناسب است که دانشگاه برود. حالا زنان دانشگاه میروند و بعد به خانه برمیگردند، اگر متعلق به طبقه متوسط باشند و افسردگی بلای جانشان نشود، یک کلاس ورزش هم میروند. ما یک حضور پررنگ در اشتغال و سیاست از زنان نداریم و هرچه میگذرد اوضاع بدتر میشود.
سلحشوری در ادامه با طرح این سؤال که راه برونرفت از شرایط فعلی چیست، گفت: ما زنان ترحم نمیخواهیم، فقط سهم خودمان را به اندازه شایستگی خود میخواهیم. میخواهیم زنان در موقعیتهای برابر حذف نشوند. متأسفانه درحالحاضر جدال خود مردان بر سر قدرت سنگین و کشنده است. برای برونرفت از ناامیدی فکر میکنم در جهت احیای بالهای هویتیمان باید تلاش کنیم. جدا از بالهای مذهبی که دربارهاش صحبت میکنیم اما در جامعه آن را نمیبینیم، بال دیگر ما هویت ایرانیبودن ماست. الان شرایط به گونهای است که مسئولان از یک طرف تیشه به ریشه میراث فرهنگی میزنند و مردم با گنجیابهایشان از سوی دیگر. معتقدیم دستهایی هستند که درصدد ازبینبردن اتحاد و یگانگی ایرانیان در قرنهای مختلف هستند. فارغ از هر نگاهی هویت خود را پاس بداریم و کنار هم بمانیم.
سخنران پایانی این برنامه ناهید خداکرمی، رئیس کمیته سلامت شورای شهر تهران بود. او با بیان اینکه «یک بار برای تقدیر او یکی از شهروندان جلوی در شورای شهر بنری را نصب کرده بود که رویش نوشته بود تقدیم به ناهید خداکرمی که از هزار مرد مردتر است»، گفت: این جنسیتزدگی فقط اینجا مصداق ندارد، به پسر هشتساله تشر میزنیم که مرد که گریه نمیکند و این همه بغض او را نمیبینیم، به نوجوان ١٢ساله میگوییم مگر مرد زرد میپوشد و وقتی خواهرش این را میشنود، میبیند که زنبودن و زردپوشیدن چه گناه بزرگی است.
ما در یک جامعه جنسیتزده زندگی میکنیم و پسران ما نیز در آن انگ میخورند. مسئله هم کاری به دولت و مجلس و شورا ندارد. ما در روابط معمولی خود اسیر جنسیتزدگی هستیم. بعد در مدرسه به بچهها یاد میدهیم پشتسرتان سیاه بود و جلوی رو همهچیز سفید است، اما بچه میبیند حالا هم همهچیز سفید نیست و همه اینها مردم را دچار تناقضات میکند.
خداکرمی افزود: ما نیازمندیم که با هم حرف بزنیم. مسئله ما این است که حرفزدن را فراموش کردهایم و همین پاشنهآشیل ماست، باید از درون حساسیتزدایی و جنسیتزدایی کنیم. نقشی که فروغها و سیمین دانشورها در تاریخ ما داشتهاند، بیبدیل است.