حسین انصاریراد، رییس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس ششم شورای اسلامی در اعتماد نوشت: «کمیسیون اصل ۹۰ کار خود را تازه شروع کرده یا به اصطلاح هنوز چندان راه نیفتاده بود، گاهی شبها سعید مرتضوی با من تماس میگرفت و احوالپرسی میکرد. در واقع در پی جلب نظر کمیسیون بود.
این ارتباط البته مربوط به پیش از ماجرای قتل زهرا کاظمی و ورود کمیسیون اصل ۹۰ مجلس ششم به این موضوع بود. بعد از این اتفاق و زمان رسیدگی به پرونده آقای مرتضوی در کمیسیون اصل ۹۰ ایشان نسبت به کمیسیون موضع گرفت و سخت در برابر ما ایستاد. کمیسیون اصل ۹۰ امکانات و اختیارات وسیعی برای تحقیق در مورد موضوعات مختلف دارد که اگر به درستی مورد استفاده قرار گیرد و اعضا هم تصمیم داشته باشند از این اختیارات و امکانات به درستی استفاده کنند، کمیسیونی بسیار موثر خواهد بود.
در زمانی که ماجرای مرگ زهرا کاظمی اتفاق افتاد کمیسیون اصل ۹۰ مجلس به موضوع ورود کرد و ما در کمیسیون به تفصیل و با دقت به آن رسیدگی کردیم. آقای پزشکیان که در آن زمان وزیر بهداشت دولت اصلاحات بود و از سوی رییسجمهوری هم مسئولیت پیگیری داشت، به کمیسیون اصل ۹۰ آمد و گزارش مفصلی در این رابطه ارایه کرد. ما در کمیسیون حتی شهادت آقای محمدحسین خوشوقت، مدیرکل وقت مطبوعات و رسانههای خارجی در وزارت ارشاد را هم داشتیم و خودمان هم پیگیریهای مفصلی کردیم.
در همین راستا چندین بار از آقای سعید مرتضوی خواستیم برای ارایه پارهای از توضیحات به جلسات کمیسیون بیاید اما ایشان دعوت را اجابت نکرد. در حالی که نص قانون است که اگر کسی دعوت کمیسیون اصل ۹۰ را برای ارایه توضیحات اجابت نکند مجرم است و مستعد مجازات. با این حال اقدام قضایی اتفاق نیفتاد چون کمیسیون نمیتواند حکمی صادر کند اما از سوی مراجع قضایی ذیصلاح هم حکمی برای او صادر نشد. به هر حال ایشان در آن دوران رکنی از ارکان قوه قضاییه بود، با دست باز هر کار قانونی و غیر قانونی انجام میداد. ما فقط در برابر او نبودیم. بلکه آرامآرام کمیسیون اصل ۹۰ در مقابل قوه قضاییه قرار گرفت و ما بگومگوهایی هم با رییس وقت قوه قضاییه داشتیم.
یکی دیگر از مواردی که با سعید مرتضوی مواجههای داشتهام، زمانی بود که تعدادی از جوانان را بازداشت کرده بودند. درست خاطرم نیست که این بازداشتها به چه دلیل بود و آیا مربوط به بازداشت دانشجویان بود یا نه اما به خاطر دارم که ایشان از لفظ اراذل و اوباش استفاده میکرد و من نسبت به این لفظ واکنش نشان دادم. بعد از آن هم در کمیسیون مذاکره سخت و جدی با ایشان داشتم که ای کاش این مکالمات ما ضبط میشد.
در این زمینه مکاتباتی هم داشتیم و درخواست ملاقات با این جوانان و بازرسی از وضعیت آنان و تحقیق از بازداشتیها را داشتیم. کشمکش زیادی میان ما و ایشان به وجود آمد. در نهایت هم اجازه صادر نشد و ایشان خلاف قانون عمل کرد. یک بار هم در دفتر آقای مرتضوی با همسر آقای زیدآبادی ملاقات کردم. در واقع همسر آقای زیدآبادی درخواست داشتند و در نهایت ما در حضور آقای مرتضوی دیداری داشتیم. همسر آقای زیدآبادی خیلی صریح انتقاد میکرد و او سعی میکرد با ملایمت پاسخ دهد اما به هر حال سعید مرتضوی شاخصهای بارز داشت که در مجموع مذاکرات و دیدارهایی که با ایشان داشتم، متوجه آن شدم.»