bato-adv

کاش این حرف‌ها را می‌زدی حاتمی‌کیای عزیز!

«دفاع بد» می‌دانی چیست؟ همان چیزی که دکتر شریعتی ۵۰سال پیش گفت و نوشت و همه‌مان خوانده‌ایم که برای حمله به یک موضوع، از آن بد دفاع کن. دیشب قهرمانانه «دفاع بد» کردی. هم از سپاه، هم از نظام و هم از موسسه سینمایی اوج. انگار اصرار داشتی همه شائبه‌ها و شایعه‌ها را به موسسه‌ای که تو آن را صاحب فضیلت می‌شناسی بچسبانی و خرابش کنی.
تاریخ انتشار: ۱۳:۵۵ - ۲۳ بهمن ۱۳۹۶

محمد مهاجری در خبرآنلاین نوشت: «آقای حاتمی‌کیا! می‌گویند تو ابراهیم سینمای ایرانی! ابراهیم را در آتش انداختند و نسوخت ولی تو با حرف‌های دیشب‌ات، آتش‌افروختی. کاش در میان همان آتشی که به زعم خودت، دشمنانت برافروخته‌اند، رقص‌کنان وارد می‌شدی و لذت ابراهیم‌گونه بودن را حس می‌کردی.

این که بخواهی در آتش، خودت را بسوزانی مختاری. اما باور ندارم که حق داشته باشی، ارزش‌هایی را که برای ماندنش، هزاران پروانه سوخته‌اند، به آتش بکشانی. این که افتخار کنی برای نظام و آرمان‌ها و دستاوردهایش فیلم می‌سازی، غرور برانگیز و افتخارآمیز است. این هدفت "ایوالله" دارد اما با آن طرز حرف زدن؟

نه برادر ابراهیم! تو دیشب آنی نبودی که باید باشی. از این پس اگر خواستی لباس دفاع از نظام و انقلاب و نهاد مقدس سپاه و فخر ایران و اسلام حاج قاسم سلیمانی را بر تن کنی و حتی از موسسه سینمایی اوج دفاع کنی، لحنت را عوض کن!

دفاع از واژه‌های مقدس، شیوه مقدس می‌خواهد. فریاد نمی‌خواهد؛ لحن بغض‌آلود نمی‌طلبد؛ قیافه خشن لازم ندارد؛ چشمان پر از نفرت برایش کارسازی نمی‌کند.

آقای حاتمی‌کیا! اگر امروز سپاه مدال افتخار دارد، اگر سردار قاسم سلیمانی را حتی دشمنان من و تو ستایش می‌کنند، اگر ده‌ها هزار به خون خفته انقلاب و جنگ نام‌شان ماندگار شده، به خاطر مظلومیتی است که آن را در اوج نجابت فریاد کرده‌اند. محبوب شدن و عزیز ماندن با فریاد و جیغ میسر نمی‌شود.

ابراهیم عزیز! من همه فیلم‌هایت را دیده‌ام؛ نه یک بار که برخی را چندین بار و «آژانس شیشه‌ای» را ده‌ها بار. و هر بار که دیده‌ام مثل ابر بهار گریسته‌ام. دیشب وقتی در جشنواره حرف‌هایت را شنیدم احساس کردم شاید کسی دیگر آن فیلم‌ها را ساخته و فقط نام تو به اسم کارگردان به آن سنجاق شده است.

«دفاع بد» می‌دانی چیست؟ همان چیزی که دکتر شریعتی ۵۰سال پیش گفت و نوشت و همه‌مان خوانده‌ایم که برای حمله به یک موضوع، از آن بد دفاع کن. دیشب قهرمانانه «دفاع بد» کردی. هم از سپاه، هم از نظام و هم از موسسه سینمایی اوج. انگار اصرار داشتی همه شائبه‌ها و شایعه‌ها را به موسسه‌ای که تو آن را صاحب فضیلت می‌شناسی بچسبانی و خرابش کنی.

آقای کارگردان! در مقابل «دفاع بد» تعبیر «حمله خوب» را هم داریم و تو در این زمینه هم قهرمانانه رفتار کردی. می‌خواستی صداوسیما و «هفت» و «رشیدپور» را بزنی. اتفاقا نشانه گرفتن‌ات درست بود. می‌خواستی مجری پر انتقاد و صداوسیمای پرانتقادتر را با خاک یکسان کنی اما لحن بیان و کلامت چنان بود که همین‌ها را هم با «حمله خوب» تطهیر کردی. من اگر جای رئیس صداوسیما بودم حتما یک سیمرغ به تو می‌دادم تا همه عیوب سازمانم را بپوشانم.

کارگردان خوب ما! می‌خواهم پیشنهاد کنم برای چند لحظه چشمانت را ببندی و خودت را ببری در مراسم دیشب. وقتی سیمرغ را می‌گیری، بروی پشت تریبون و با لحن «حاج کاظم» بگویی: «این سیمرغ تقدیم به مدافعان حرم و شهدای این راه؛ هدیه به سبزپوشان سپاه مقدس پاسداران و تقدیم به سردار عشق و وفا حاج قاسم سلیمانی.»

خب. حالا چشم‌هایت را بازکن تا تاثیر جملاتت را ببینی. نه در زمین فقط، که آن بالا بالاها.

حاتمی‌کیای عزیز! از دیشب تا حالا فضای مجازی پر شده است از «توفان»ی که دیشب برپا کردی. برایت هورا می‌کشند و تشویقت می‌کنند. شاید خودت هم کیف کرده‌ای اما اگر فرصت کردی جمعه صبح بیا بهشت زهرا. توی قطعه‌های۲۴،۲۶،۲۷ و... حرف‌های دیشب‌ات را با همان حرارت برای رفقای قدیمی که آنجا آرمیده‌اند تکرار کن! حتی اگر یک نفر برایت دست زد، تا آخر عمر همین‌جوری که دیشب حرف زدی، حرف بزن!»

bato-adv
مجله خواندنی ها