زن ومرد «شیشه»ای که هنگام سرقت از آپارتمان زنی سالخورده، او را کشته بودند صبح دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری تهران پای میز محاکمه ایستادند.
به گزارش ایران، کارآگاهان وبازپرس کشیک پایتخت از روز 29 دی سال 95، پس از کشف جسدزنی 85 ساله در آپارتمانش واقع در خیابان جیحون، تحقیق برای افشای راز جنایت را آغاز کردند.
کارآگاهان در بازبینی تصاویر دوربینهای مداربسته، در نزدیکی محل جنایت، متوجه رفت و آمدهای زن 45 سالهای -همسایه مقتول- شدند که مردی ناشناس هم در پی او بود.
پسر مریم به مأموران گفت: «مردی که همراه زن همسایه است مجید نام دارد. او چهار سال پیش که در خیابان سی متری جی زندگی میکردیم همسایه ما بود.اما به خاطر اختلاف و درگیریهای شدیدی که با همسرش داشت، مادرم دائم تلاش میکرد با میانجیگری آنها را با یکدیگر آشتی دهد اما موفق نشد.تا اینکه پس از گذشت مدت کوتاهی، محل زندگیمان را تغییر دادیم و به خیابان جیحون آمدیم.»
بدینترتیب با شناسایی دقیق محل سکونت مجید در خیابان نواب، کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی اورا دستگیرکردند. متهم نیز در بازجوییها لب به اعتراف گشود و به قتل پیرزن با همدستی مریم-همسایه مقتول- اعتراف کردکه مأموران مریم را هم دستگیر کردند.
صبح دیروز دو متهم به قتل از زندان به شعبه دوم دادگاه کیفری که به ریاست قاضی محسن زالی وبا حضور قاضی اسلامی -مستشار دادگاه- تشکیل شده بود انتقال یافتند و پای میز محاکمه ایستادند.پس ازبیان کیفرخواست ازسوی نماینده دادستان، مجید به قضات گفت: حدود چهار سال پیش با مریم و خانوادهاش در منطقه سی متری جی آشنا شدم، آنزمان متأهل بودم و دائم با همسرم درگیری داشتم و مریم که همسایهمان بود، سعی داشت با میانجیگری ما را آشتی دهد.
اما بالاخره به خاطرمشکلات شدید طلاق گرفتیم. بعد از آن گرفتار موادمخدرشدم و مریم هم مخفیانه شیشه مصرف میکرد. همین موضوع زمینه ارتباط نزدیک ما را فراهم آورد.من مشکلات مالی فراوانی داشتم و مریم طی این مدت بهمن کمک مالی میکرد. حدود یک ماه قبل ازقتل، یکبار با معرفی مریم و برای نظافت به خانه پیرزن رفته بودم که از آنزمان، چندین بار پیشنهاد سرقت طلا و جواهرات او را با مریم طرح کردم. تا اینکه چند روز قبل، خود مریم پیشنهاد سرقت داد. روز حادثه قرار شد مریم در ورودی ساختمان را باز کند و همین کار را هم کرد. پس از ورود به داخل ساختمان، زنگ آپارتمان پیرزن را زدم و به محض باز شدن در، محکم در را به صورتش کوبیدم و او به داخل اتاق پذیرایی پرتاب شد.
با طناب، دست و پا و دهان پیرزن را بستم و هنگامی که قصد بستن دستهای مقتول را از پشت سر داشتم، دست چپش شکست. همان موقع یک انگشتر طلا را از دست پیرزن خارج کردم. بعد هم برای پیدا کردن طلاجات به داخل اتاقها رفتم اما موفق نشدم.
مریم را صدا زدم و از اودرباره محل طلاها پرسیدم که گفت اگر طلاها در خانه نباشد، به احتمال فراوان درخانه دخترش هست. با این حال پس از جستوجوی داخل اتاقها و بدون پیدا کردن طلا و جواهرات، یک دستگاه ویدئو، یک دستگاه ضبط و یک تخته فرش دستباف را سرقت کردم و از ساختمان خارج شدم. پس از مدتی به مریم زنگ زدم و آنزمان متوجه شدم که پیرزن خفه شده است.حالا هم قبول دارم که باعث مرگ پیرزن شده ام.
مریم هم در حالی که دربازجوییهای مقدماتی منکر هرگونه مشارکت در قتل زن 85 ساله شده بود به مشارکت خود در سرقت منجر به قتل پیرزن اعتراف کرد.او به قضات گفت: «من به خاطر مصرف موادمخدر دزد شدم و ماده مخدر شیشه زندگیام را به نابودی کشاند.حالا هم بشدت پشیمانم.»
پس از اظهارات دو متهم قضات وارد شور شدند و قرار است بزودی حکم خود را صادرکنند.