اصلاحطلبان و رهبری جبهه اصلاحات به جز اینکه دغدغه جناحی و گفتمانیی خود را داشته باشند، با توجه به اعتراضات اخیر و شرایط بین المللی و منطقه ای کشور، نگران جغرافیایی به نام ایران، وضعیت فقر و فساد عمومیت یافته و دیگر نابسامانیهای غیرقابل شمارش کشورند. بنابراین طبیعی است که نگاه اصلی جریان اصلاحات که اولین مشخصه خود را منافع ملی و مصالح عمومی کشور میداند در شرایط بحرانی به مردم باشد تا جریان سیاسی خود. جریان اصلاحات معتقد است که کشور باید به دست ایرانیها اداره شود که نسخه ای هم در حوزه قانون گذاری و اجرایی نیز داشته است. این جریان سیاسی نشان داده است که به رغم همه محدودیتها و تحریمها این قابلیت را دارد که کشور را به گونه بهتری اداره کند. به همین خاطر است که مورد اقبال مردم قرار میگیرد. نمونه این اقبال را در انتخابات اخیر مشاهده کردیم.
فرارو- محمدرضا عارف، رئیس شورای سیاستگذاری اصلاحطلبان یعنی شورایی که وظیفه سازماندهی جبهه اصلاحطلبان در انتخابات مجلس و شوراها را دارد، اخیرا در گفت وگویی دوباره به موضوع ائتلاف اصلاحطلبان و اعتدالگرایان پاسخ داده است. پاسخ او بسیار کوتاه اما برای عده ای بحث برانگیز است. او در این باره سه جمله بیان کرده است اما هر سه جمله او با یک انتقادات رو به رو شده است. او گفته: «گام بعدی ما انتخابات 98 مجلس است. بحث مورد نظر ما حفظ هویت و اگر لازم باشد ائتلاف است. بعد از انتخابات 98 برنامه خود را در مورد انتخابت 1400 اعلام خواهیم کرد.» انتقادی که متوجه عارف است را شاید بتوان با این جمله بیان کرد: «عارف باید چند روز صندلی سبز نمایندگی خود در مجلس را ترک کند و به دل شهر برود.» منتقدین عارف میگویند او در حالی از ائتلاف مجدد سخن میگوید که هنوز یک سال از انتخابات ریاست جمهوری و شوراها نگذشته بود که خیابانهای بعضی شهرهای ایران درگیر ناآرامی شد. در این ناآرامیها نیز عده ای شعارهایی سر میدادند که بوی عبور از آنها بوی عبور از اصلاحطلبان به مشام میرسید. به این ترتیب به نظر میرسد گام بعدی اصلاحطلبان و عارف نه انتخابات 98 بلکه اعتمادسازی در بین سطح جامعه است؛ چیزی که اگر اصلاحطلبان در آن موفقیتی نداشته باشند کامیابی آنها در انتخابات بعدی خیلی نمیتواند قابل پیش بینی باشد. اینها مسائلی است که عبدالله ناصری، استاد دانشگاه و فعال سیاسی اصلاحطلب به آنها پاسخ میدهد. او معتقد است که اصلاحطلبان بیشتر از آنکه به کرسیهای قدرت بیندیشند نگران جغرافیای ایرانند.
بیشتر از یارگیری دنبال تشکیل جبهه نجات ملی هستیم
این فعال سیاسی اصلاحطلب در گفت وگو با فرارو میگوید: اصلاحطلبان و رهبری جبهه اصلاحات به جز اینکه دغدغه جناحی و گفتمانی خود را داشته باشند، با توجه به اعتراضات اخیر و شرایط بین المللی و منطقه ای کشور، نگران جغرافیایی به نام ایران، وضعیت فقر و فساد عمومیت یافته و دیگر نابسامانیهای غیرقابل شمارش کشورند. بنابراین طبیعی است که نگاه اصلی جریان اصلاحات که اولین مشخصه خود را منافع ملی و مصالح عمومی کشور میداند در شرایط بحرانی به مردم باشد تا جریان سیاسی خود. جریان اصلاحات معتقد است که کشور باید به دست ایرانیها اداره شود که نسخه ای هم در حوزه قانون گذاری و اجرایی نیز داشته است. این جریان سیاسی نشان داده است که به رغم همه محدودیتها و تحریمها این قابلیت را دارد که کشور را به گونه بهتری اداره کند. به همین خاطر است که مورد اقبال مردم قرار میگیرد. نمونه این اقبال را در انتخابات اخیر مشاهده کردیم.
او ادامه میدهد: منصفان و کنشگران معتقد بودند بخش اعظم آنچه در انتخابات 96 اتفاق افتاد بر دوش اصلاحطلبان بود. اما امروزه اصلاحطلبان بیشتر از آن که در حوزه سیاسی کشور دنبال یارگیری باشند، دنبال حل بحرانهای کشور و تشکیل یک جبهه نجات ملی برای برون رفت از بحران کنونی هستند. من معتقدم اگر در بعضی از رفتارهای منطقه ای و بین المللی مان تجدید نظر نکنیم، گرفتاری هایمان در آینده بیشتر از دوران پیش از برجام خواهد بود. با این حال اصلاحطلبان در حاکمیت نقش آن چنانی ندارند و نهادهای اصلی دولت که مورد حمایت اصلاحطلبان است باید فضایی را در اختیار بگیرد تا بتواند نسبت به سرنوشت کشور مختارتر و فعال تر فکر کند. رویکرد اصلاحطلبان در انتخابات 98 نیز همین خواهد بود.
فصل مشترک دو جریان سیاسی بیشتر شده است
این فعال سیاسی با اشاره به سخنان محمدرضا عارف مبنی بر احتمال ائتلاف مجدد با جریان اعتدال در انتخابات 98 ادامه میدهد: سخن آقای عارف نیز معطوف به همین رویکرد است. در واقع ائتلاف گذشته باید فراگیر شود. ما معتقدیم در بین اصولگرایان هم تعداد زیادی از عناصر اصلی آنها به این واقعیات رسیدهاند. وقتی آقای احمد توکلی تشکیلات دیده بان شفافیت و عدالت را تشکیل میدهد و اعلام میکند که از حکم قضایی سعید طوسی یکه خوردهام، این نشان میدهد که نگرانیها بسیاری از حوزهها و عرصههای سیاسی کشور را در بر گرفته است. این که فصل مشترک دو جریان سیاسی کشور نسبت به گذشته بیشتر شده است را باید به فال نیک گرفت. نمونه بارز این فصل مشترک، قرار گرفتن دو رقیب انتخاباتی سال 76 یعنی آقایان خاتمی و ناطق نوری در انتخابات 92، 94 و 96 است. این دو نفر اکنون هم با حفظ هویت اصلاحطلبی و اصولگرایی خود در کنار هم قرار گرفتهاند و معتقدند شرایط کشور امروز آنقدر وخیم است که باید به ائتلاف فراگیر اندیشید.
ناصری میگوید: اصلاحطلبان امروز هم معتقدند که اگر رفراندومی برای به دست گرفتن نهادهای انتخابی یا انتصابی در کشور برگزار شود، در این رفراندوم حتما اصلاحطلبان رای خواهند آورد. اما دغدغه کنونی اصلاحطلبان امروز نجات کشور است. به همین خاطر است که به ائتلاف سال 96 حتما وسعت میبخشند که بتوانند شرایط مطلوب تری برای مدیریت قانون گذاری کشور پیدا کنند. آنها این امیدواری را دارند که نهادهای انتصابی نیز از اتفاقات اخیر درس عبرت بگیرند، در خود بازنگری کنند و به مطالبات مردم پاسخ گو باشند.
مردم نمیخواهند تجربه عراق و افغانستان تکرار شود
این فعال سیاسی اصلاحطلب ادامه میدهد: با وجود آنکه مردم را غیرقابل پیش بینی میدانم اما معتقدم، فهیم، تحصیل کرده و قابل درک هستند و چون دو تجربه دو همسایه شرقی و غربی خود را دارند، سر بزنگاه تصمیم خواهند گرفت. بعید میدانم که مردم با توجه به این شرایط حساس کشور در انتخابات 98 نسبت به حضور در پای صندوق بی تفاوت باشند. مردم این تحلیل را قبول دارند که اگر نخواهیم دو تجربه عراق و افغانستان اتفاق بیفتد هیچ راهی جز شرکت در انتخابات نیست. تنها راه نجات کشور اصلاحات و تنها راه پیروزی گفتمان اصلاحات (نه جبهه اصلاحات) مشارکت پای صندوقهای رای است. مردم میدانند که ناامیدی و یاس به جایی راه نمیبرد، بلکه این کار باعث میشود جریان اقتدارگرا و رادیکال در کشور قوی تر شود.
او میگوید: من این را قبول دارم که بخشی از اصلاحطلبان به جای آنکه به ترمیم اعتماد عمومی همت داشته باشند، فقط مردم را به شرکت در انتخابات دعوت میکنند. اما اصلاحطلبان امروز خیلی کارهای نیستند. به عنوان نمونه صدا و سیما هیچ وقت در اختیار اصلاحطلبان نیست. فراکسیون امید مجلس در حالت خوشبینانه کمتر از یک سوم مجلس است. دولت هم که مورد حمایت اصلاحطلبان است در اختیار جریان اعتدال قرار دارد.
عملکرد دولت و مجلس بر نهادهای انتصابی هم تاثیر داشته است
ناصری ادامه میدهد: اصلاحطلبان از سال 92 که کاندیدای تشکیلاتی خود را کنار گذاشتند و از کاندیدای اصولگرا و رای آورتر دفاع کردهاند تا 1400 از آقای روحانی حمایت میکنند. اما اصلاحطلبان با همان امکانات محدود خود به مردم اعلام میکنند که ما در حال بازنگری در گذشته خود هستیم. مردم هم به این باور رسیدهاند که تنها راه نجات کشور حضور در پای صندوقهای رای است. این فعال سیاسی با بیان اینکه شرایط 5 سال اخیر از 8 سال قبل آن بهتر بوده است میگوید: مجلس کنونی از مجالس هفم تا نهم بهتر عمل کرده است. عملکرد دولت و مجلس در فضای نهادهای انتصابی هم تاثیرگذار بوده است. اینکه رئیس قوه قضاییه اعلام میکند اسامی و تصاویر قضات فاسد منتشر میشود، تحت تاثیر آن فضای اجتماعی است که در قالب گفتمان اصلاحطلب دیده میشود. این در حالی است که اصولگرایان در گذشته هیچ گاه از شفافیت یا شفافسازی صحبت نمیکردند. علت این همه فساد نهادینه شده و ساختاری در دستگاههای کشور این است هیچ وقت از شفافیت صحبت نمیشد.
او با بیان اینکه اصلاحطلبان نگران تعداد کرسی هایی که به دست میآورند نیستند ادامه میدهد: برای مجلس فیلتری به نام نظارت استصوابی وجود دارد. اما با وجود این فیلتر اصلاحطلبان هیچ وقت با صندوق رای قهر نکردند و اگر تجربه تاریخی وجود داشته است همه آموختهاند که قهر کردن با صندوق راه مطلوبی نیست و باید مردم را تشویق کرد.