حمید نجف؛ در جریان وقایع سال ۸۸ دوستان "عشق پست" در بطن ماجرا و غالبا در خط مقدم آن و مراوده اخبار با شبکههای صدای امریکا و بی بی سی بودند، حال در اعتراضات معیشتی سال ۹۶ معترضان را ارازل، اوباش و حتی کرکس خطاب میکنند.
تا دیروز که در وزارتخانه منصبی نداشتند، منتقد اول وزیر بی لیاقت و معاونین زیر مجموعهاش بودند، اما از امروز که خود حکم ریاست گرفته اند، مرید و مرادشان، همان وزیر بی عرضه دیروزیست.
اگر جناح رقیب بر سر کار باشد، اعتراضات ناشی از نا کارآمدی، ماحصل عملکرد اشتباه و سوء مدیریت تفسیر میشود، اگر خود و دوستان سر کار باشند، اعتراضات همه ناشی از سم پاشی و ریختن بذر نا امیدی توسط جناح مقابل است.
هر زمان که ما بر سر پست هستیم، نمره مدیریتی عالی و همه چیز گل و بلبل است، حق نقد را هم تنها در شعار برای مردم قائلیم، اما همینکه که خورشید مسئولیتمان غروب کند، منتقد سر سخت دولت میشویم.
در مواقع مختلف برای تداوم شهرتمان بیانیه میدهیم و با عوام فریبی، تمام تقصیر را به گردن جناح رو به رو میاندازیم و با زیرکی از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنیم.
در مناظرههای انتخاباتی به جای ارائه برنامه کاری جهت بهبود اوضاع آینده کشور، آنقدر انگ و تهمت نا کارآمدی، فساد و دزدی به یکدیگر میزنیم که مخاطب لحظهای با خود میاندیشد که این جماعت بیرون از زندان چه میکنند؟
این یک بام و دو هوا کردنها که طی سالیان متمادی از سوی سران و اعضای هر دو جریان اصلی سیاسی کشور بارها و بارها شنیده شده قطعا به دلیل کسب قدرت نبوده و از روی عشق خدمت به خلق و کشور میباشد، البته من مینویسم، شما باور نکنید.
اگر جوانان دیروز در سبقت از یکدیگر برای باز کردن معبر مین تلاش میکردند، بعضی از میانسالان و حتی سالمندان امروز در تصاحب میز و طلب قدرت در رقابت هستند.
رقابتی که گاهی به ستیزه و جدل هم کشیده میشود، اگر دیروز آبروی نظام و انقلاب برایمان اولویت اول بود، امروز ارقام موجودی حسابهای بانکی و نزدیکی هر چه بیشتر به سفره انقلاب برایمان حائز اهمیت است.
سلب اعتماد عمومی مردم را کسانی رقم زدند که برای تصاحب قدرت از دایره انصاف خارج شدند و به جای اثبات خود به تخریب دیگری پرداختند.
این بی اعتمادی گسترده که بعضا در جریان شعارهای معترضان هم شنیده شد، نشان از عبوربخشی از مردم از هر دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا داشت.
آبرویی را که طی سالها قطره قطره جمع کردند در تشت اختلاف ریخته و تقدیم جوی آب نمودند.
نمیدانم چطور قادرم، توصیه به کسانی کنم، که خود را عقل کل میدانند، اما صرفا جهت درج در تاریخ دو راه را برای عبور از این گذار بی اعتمادی تقدیم میکنم، اول جایگزین کردن اثبات خود به جای تخریب رقیب و دوم اولویت قرار دادن خواست مردم در هر شرایطی البته نه صرفا در شعار.