حسن آقامحمدی؛ موسیقی هر کشوری ویترین تمام عیار و آئینه زلال فرهنگ، هنر، تاریخ، تمدن، آمال غم و شادی ملتهاست. در میهن عزیزمان که پخش گزینشی موسیقیهای مختلف از رادیو و تلویزیون، مُجاز، ولی نمایش آلات و اسباب تولید این نواهای دلنواز و برآمده از فیلترهای مختلف، ممنوع است و نَفس برگزاری کنسرتهای موسیقی، حتی ژانر سنتی و اصیل ایرانی آن در معرض تهدیدات لغو و ممانعتهای عدیده است، فرصت بهرهمندی از اجراهای زنده هنرمندان موزیسین داخلی و خارجی در این جشنواره ملی خود نعمتی است بزرگ. در این گذار کوتاه به چند نکته سوال برانگیز اشاره مینمایم:
۱- در حالیکه بسیاری از مدیران و دست اندرکاران برگزاری همایشها، کنفرانسها و نمایشگاههای مختلف تلاش عجیب و ناموجهی برای وانمود کردن برگزاری رویداد خود در سطح بینالمللی دارند، وقار و نجابت مدیریت جشنواره به خاطر استنکاف از استعمال عنوان بینالمللی برای چنین جشنوارهای چه در تبلیغات و چه بنرهای رسمی نصب شده در سالنهای اجرای موسیقی، علیرغم حضور هنرمندان شاخص و گروههای موسیقی از آسیا و اروپا عجیب و سوال برانگیز است.
۲- برخلاف اعلام سایتهای فروش بلیط و ستاد برگزاری جشنواره در استقبال خوب تماشاگران و فروش کامل صندلی سالنها، با کمال تاسف در طول برگزاری جشنواره شاهد وفور صندلیهای خالی بدون تماشاگر و سالنهای نیمهخالی چه در اجراهای داخلی و چه در اجراهای خارجی بودیم.
پاسخ این تعجب از دو حال خارج نیست یا بلیطهای این صندلیها واقعاً توسط مردم مشتاق موسیقی خریداری شده بود که اگر چنین بود قطعاً به خاطر هزینه قابل توجه خود، در سالنها حاضر میشدند و یا بنا بر عرفی متداول این بلیطها توسط ستاد جشنواره و عوامل وزارت ارشاد تملک شده است. هدفمندی واگذاری این قطعه بلیطها چه به صورت مهمان و یا با تخفیف به اقشار و اشخاص مختلف جای تامل و پرسش است که چنین فرصتهایی با عدم حضور این گروه در سالنهای میزبان زایل شده و هدر میرود.
با مختصر مروری بر احوال و ظاهر حاضران در سالنهای جشنواره به راحتی از تمکن مالی آنها میتوان یقین حاصل کرد، این در حالی است که هستند بسیاری کودکان، نوجوانان و یا جوانان دانشجویی از اقشار ضعیف و کم درآمد جامعه که به دلیل عدم بضاعت، نعمت حضور در این رویدادها و صیقل روح و جان تشنه و جستجوگر خود برای آنها همچون رویا است. ای کاش به جای تعارف و خواهش به عدهای که چندان قدردان و وقت گذار چنین محافلی نیستند با تدبیر و دلسوزی مسئولانه و در قالب یارانههای فرهنگی وهنری این گروه پرنیاز جامعه شناسایی و مهمان این ضیافتهای هنری پر خرج و هزینه میشدند که بسیار سازنده، تاثیرگذار و پر برکت بود و اینچنین موجبات تاسف عمیق و تلخی کام ناظرین هدر رفت هزینه قابل توجه برای تک تک صندلیهای خالی جشنواره نمیشد؛ که این بسیار امید آفرین و تعالی بخش بود.
۳- حضور کم فروغ بانوان موزیسین با ۲ اجرا از ۱۰۰ اجرای این هم آورد هنری و ممانعت تاسف بار از حضور بانوان نوازنده در ارکستر ملی اصفهان به خوانندگی «سالار عقیلی» آن هم در پایتخت تمام نمای فرهنگ و هنر این سرزمین خود نقطهای تاریک و تألم آور است. در سی و سومین سال برگزاری این جشنواره؛ برداشتهای شخصی برخی اشخاص و نهادها در زیر پاگذاشتن قانون و مجوزهای لازمالاجرای وزارت ارشاد، باعث تحمیل حاشیه و هزینههای خسارت بار شد.
۴- اقدام عجیب رادیو و تلویزیون در نمایش حضور بانوان عضو گروه کر و یا نوازنده ارکستر سمفونیک صدا و سیما در این جشنواره از دیگر عجایب این رویداد است. دلایلی نظیر تبلیغ، پارتی بازی و انتساب این ارکستر به تنها رسانه انحصاری دیداری و شنیداری کشور شاید تنها توجیه این حرکت تبعیض آمیز رسانه به اصطلاح ملی در محضر افکار عمومی متعجب و پرسشگر باشد. اصل غیرشرعی بودن نمایش آلات موسیقی و بانوان نوازنده شامل تمام جامعه موسیقیایی میشود الا تافته جدا بافته ارکستر سمفونیک رادیو و تلویزیون.
۵-، اما در سالن ویژه اجرای بخش پاپ «ایرانیان» نبود صندلیهای خالی، حضور بانوانی که بعضاً با کودکان خردسال خود به سالن آمده بودند، روی اعصاب بودن نگاههای خیره و پلیسی آقایان خوش قد و قامت انتظامات به تماشاگران و جولان اشعه قرمز گشت ارشاد لیزری توسط این عزیزان در قبال حرکات نیمه موزون و یا افت حجاب بانوان تماشاگر، فریادهای شادی منبعث از تخلیه شور و هیجان جوانان و حتی اعضای مختلف خانوادههای حاضر در اجراهای پاپ از نکات تامل برانگیز و جالب این بخش از جشنواره بود.
۶- قطعاً بسیاری از هموطنان علاقمند به موسیقی در اقصی نقاط کشور، حسرت برگزاری یک یا چند اجرا و حتی بخشی از این جشنواره را در استان خود داشتهاند، مقوله مغفولی که با شعار رفع تبعیض و تمرکز زدایی در پایتخت شاهد تحقق آن در سایر جشنوارههای هنری فجر نظیر فیلم در کلان شهرهای ایران هستیم و همت مسئولین در تحقق آن در این عرصه بر افزایش سطح رقابت، پیشرفت ملی این رشته هنری و از همه مهمتر تحکیم وحدت و همدلی ملی خواهد بود.
۷- در جامعه امروز ما که افسردگی و روان پریشی به عنوان تهدید جدی سلامت روان اقشار مختلف جامعه به ویژه جوانان و بانوان در حال تزاید است، میتوان با درک بیشتر جایگاه موسیقی به عنوان نیاز روح و آرام بخش کالبد خسته از زندگی صنعتی و مالامال از اضطراب زندگی امروزی، افق نشاط و شادی و امید برای نسل نوجوان و جوان آینده ساز وطن ترسیم کرد.
*خبرنگار