روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: با فرو نشستن گرد و غبار برخاسته از اغتشاشات هفته گذشته و آشکار شدن واقعیتها، اکنون تردیدی باقی نمانده است که یک جریان سیاسی رقیب دولت آغازگر این غائله بود که از مشهد آغاز شد.
در این زمینه، دو نکته مهم وجود دارد که یکی مربوط به موج سازان است و دیگری به موج سواران:
موج سازان، یعنی همان جریان سیاسی رقیب دولت، در عین حال که متعلق به یک جریان هستند، از دو بخش تشکیل شدهاند. بخش اول رقبای سیاسی هستند و بخش دوم ثروتمندان مزاحمی که از دولت یازدهم ناراضی هستند و برای آنکه دولت دوازدهم جرات نکند با آنها برخورد کند، درصدد انتقام گرفتن از آن برآمدند. این مجموعه «سیاسی - اقتصادی» درصدد بودند اگر بتوانند با شعار «مرگ بر روحانی» رئیسجمهور روحانی را وادار به استعفا کنند و عناصر دلخواه خود را بر سر کار بیاورند ولی درست در همان تجمعی که در مشهد به وجود آوردند، شعارها به طرفی رفت که آنها احساس کردند کنترل از دستشان خارج شده و نمیتوانند به هدفشان برسند.
بخش سیاسی این جریان، هویتی شناخته شده دارد و مردم عناصر این بخش را با سخنان ضد دولتی شان در طول چهار سال و نیم گذشته شناختهاند.
برای شناخت بخش اقتصادی این جریان میتوان به سخنان رئیسجمهور روحانی در مجلس به هنگام ارائه لایحه بودجه سال آینده مراجعه کرد. او در این جلسه گفت:
«... شش تعاونی متخلف که بیست و پنج درصد بازار پولی کشور در اختیار اینها بود. بیست و پنج درصد بازار پولی در اختیار این شش دستگاه متخلف بود. نه تنها راجع به سود تسهیلات هر روز اراده میکردند و تصمیم میگرفتند و به هم میریختند، هر روز اراده میکردند بازار ارز را به هم میزدند، بازار سکه را به هم میزدند، بازار املاک را... هر جور که میخواستند. دولت یازدهم با استمداد از مقام معظم رهبری که من خدمت ایشان در آخر دولت یازدهم به طور مفصل صحبت کردم که ما دچار چه معضل بزرگی هستیم و سه تا چهار میلیون نفر تمام زندگی شان دارد تلف میشود و اینها چه کسانی هستند؟ این صندوقها چه کسانی هستند؟ اوه چقدر سخت بود با این صندوقها برخورد کردن! اگر خدا کمک نمیکرد. اینها رفته بودند همه جا را دیده بودند. همه جا به ما فشار میآوردند. از تمام ارگانها به من نامه مینوشتند آقا! این آدم به این خوبی! این همه خدمت کرده، چه کارش دارید؟ چرا دارید حسابش را میبندید؟ چرا دارید موسسهاش را میبندید؟ آدمهای عجیب و غریب میآمدند و سفارش میکردند و معلوم بود اینها با چه دغلکاری رفته بودند آدمهای خوب ما را هم افکارشان را منحرف کرده بودند...»
بدین ترتیب، تکلیف «موج سازان» روشن است. باقی میماند بخش موج سواران که بسیار جالب و در نوع خود کم نظیر یا حتی بینظیر است.
موج سواران هم، از قضا از دو بخش ترکیب شدهاند. یک بخش از داخل و یک بخش از خارج. جالبتر اینکه موج سواران داخلی درست همان کسانی بودند که این موج را به راه انداختند. به عبارت روشن تر، موج سازان، بعد از آنکه متوجه شدند اوضاع غیرقابل کنترل شده، به فکر سوار شدن بر موج افتادند و با محکوم کردن اغتشاش قیافه عوض کردند و در عین حال ژست طرفداری از مردم محروم و اینکه مردم حق دارند اعتراض کنند گرفتند و تا توانستند با این گرایش باز هم به دولت پرخاش کردند و البته بسیار ماهرانه و با ظرافت و پیچیدگی.
جمع دیگر موج سواران، گروههای ضدانقلاب، منافقین، آمریکا، رژیم صهیونیستی و آل سعود بودند که بسیار ناشیانه در شیپور حمایت از اغتشاشگران دمیدند و مشت خود را باز کردند و البته به هیچ نتیجهای هم نرسیدند. آنچه در این میان قابل تامل است، ترکیب عجیب موج سواران داخلی و خارجی است که اولی با قیافه دلسوزی برای نظام بر موج پدید آمده سوار شد و دومی با قیافه دلسوزی برای مردم ولی نقطه مشترک این دو این است که هر دو دروغ گفتند. نه موج سواران داخلی دلسوز نظام جمهوری اسلامی هستند و نه موج سواران خارجی دلسوز مردمند.
آنچه اکنون ضرورت دارد این است که مسئولان با این ماجرا برخورد ملاحظه کارانه نکنند و بدون اغماض به معرفی آنها اقدام نمایند. اگر به هر دلیل نمیتوانند یا نمیخواهند با موج سواران داخلی که همان موج سازان هستند برخورد قانونی کنند، لااقل آنها را به مردم معرفی کنند و اگر از همین حداقل نیز مضایقه دارند لااقل مانع افشاگریها علیه آنها نشوند و به مردم نیز آدرس غلط ندهند.
ضمناً از مجموع کسانی که در شهرها طی آن یک هفته ناآرامی در خیابانها حضور داشتند، فقط اندکی از آنها عوامل آشوبگر بودند و بقیه افراد کسانی بودند که به دلیل مشکلاتی که داشتند تحت تاثیر تحریکات آن جماعت اندک قرار گرفتند و مرتکب اقداماتی شدند که نمیبایست میشدند.
بنابر این، مسئولان جمهوری اسلامی با چهار جماعت مواجهند که باید با دقت و ظرافت با هر یک از این چهار جماعت برخورد در خور آنها بکنند؛ موج سازان، موج سواران (که البته در مواردی یکی میشوند)، اغتشاشگران و مردمی که توسط آنها تحریک شدند ولی باید برای حل مشکلاتشان کاری کرد. غیر از این، هر که هرچه میخواهد بگوید ولی بداند که مردم باور نخواهند کرد.