bato-adv
کد خبر: ۳۴۳۵۸۳

معمای ارتباط تجمعات مردمی با «برادر زن صدام»!

در روزهای اخیر مشخص شده است که برخی‌تریبون داران و همچنین سازمان جناحی شده صداوسیما تمایلی به پذیرش واقعیت ندارد و با همان فرمول‌های قدیمی به دنبال حل مسئله است. این در حالی است که مسئله جدید را نمی‌توان با فرمول قدیمی حل کرد.
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۴ - ۱۷ دی ۱۳۹۶

روزنامه بهار نوشت: یكی از مسئولان كشور، ریشه اعتراضات را اینگونه تحلیل كرده است: « چند ماه پیش در اربیل اتاق عملیاتی تشکیل شد که مسئولیت آن با مایک‌آندریا رئیس ویژه عملیات سازمان سیا بود که بر روی پرونده ایران کار می‌کرد؛ همچنین در این اتاق عملیات رئیس دفتر پسر صدام! و برادر زن صدام! نیز به همراه نماینده‌ای از عربستان سعودی و نماینده منافقین نیز حضور داشتند؛ بحث‌هایی نیز در مورد حضور داشتن نماینده امارات هم در این اتاق عملیات مطرح است که ما در حال بررسی آن هستیم. در آن نشست قرار گذاشته بودند که در اواخر آذرماه با استفاده از فضای مجازی عملیات خود را شروع کنند و در دی ماه و بهمن ماه به نظام آسیب برسانند؛ اسم پروژه خود را نیز هم‌گرایی نتیجه‌بخش نامیده بودند!»

واقعیت آن است که رگه‌های نارضایتی و اعتراض نسبت به برخی موضوعات در حوزه‌های مختلف را می‌توان از سال‌ها قبل در جامعه احساس کرد. همان زمانی که تمام ارکان قدرت یک صدا در دو خرداد76 از یکی از نامزدها حمایت کردند اما اکثریت به رقیب او رای دادند و این الگو تقریبا در تمامی دوره‌های بعدی انتخابات نیز تکرار شد. اکثریت به این حد از بلوغ سیاسی رسیده است که عدم حضور در انتخابات سبب روی کار آمدن تندروها می‌شود بنابراین تقریبا در همه دوره‌های انتخابات سال‌های اخیر تلاش کرده در میان گزینه‌های موجود گزینه‌ای که صدای اعتراضی بلندتری نسبت به جریان رسمی دارد را برگزیند.

این اعتراض در حوزه اجتماعی با تغییر «الگوی روابط» میان جوانان و همینطور تغییر «میانگین پوشش» در میان زنان در این دو دهه اخیر خودش را نشان داده است. نشانه هایی که به جای دیده و درک شدن از سوی تصمیم گیران کشور نادیده انگاشته شد و این تصور ایجاد شد که می‌توان با قوه قهریه در برابر این تغییرات در حوزه اجتماعی ایستاد.

در حوزه اقتصادی هم مردم در بزنگاه‌های گوناگونی مشکلات و دردمندی‌های روزافزون خود را به گوش مسئولان رساندند اما شاهد آن بودیم که به جای آن که گوش شنوایی برای شنیدن این گلایه‌ها باشد نوعی سیاست بازی بر آن سایه انداخت. به عنوان مثال در همین دوره اخیر انتخابات ریاست جمهوری برخی رقبای دولت مستقر تلاش کردند تا از «فقر» اقشار ضعیف پله‌ای را برای بالا رفتن از نردبان قدرت بسازند. واکنش مسئولان در همه این سال‌ها نسبت به آنچه در جامعه می‌گذشت و این نشانه‌ها و زنگ خطرها چه بود؟ آیا جز آنکه هر کس تلاش کرد این موضوعات را به تصمیم گیران کشور یادآوری کند به اتهام سیاه نمایی و فعالیت تبلیغی علیه نظام سیاسی دچار محدودیت‌های مختلفی شد.

امروز زمانی خوبی است که به یاد بیاوریم چه بسیار اهالی فرهنگ، اساتید دانشگاه، پژوهشگران و برخی سیاسیون در بازه‌های زمانی مختلف هشدارهای لازم را به مراکز تصمیم گیری کشور دادند و آنان را از گسل‌های موجود در جامعه ایرانی با خبر کردند اما نتیجه این گزارش‌های تخصصی بی اعتنایی دولت‌ها و دیگر نهادهای قدرت بود.

در اعتراضات اخیر هم دوباره شاهد آن هستیم که این «زلزله اجتماعی» نادیده انگاشته می‌شود و با برجسته‌سازی برخی حواشی اعتراضات – که قطعا مورد تایید هیچ کس نیست – تلاش می‌شود نقد و اعتراض مردم شنیده نشود. ما می‌توانیم مثل همیشه روی خود را به سمت و سوی دیگری کنیم و با به میان کشیدن پای کشورهایی که دل خوشی از ایران ندارند آن‌ها را مسبب این وقایع قلمداد کنیم؛ اما چنین نگاهی نه تنها در واقعیت تغییری ایجاد نمی‌کند بلکه تنها سبب آن می‌شود که در زمانی دیگر دوباره همین زخم سر باز کند. از طرف دیگر تقلیل مطالبات و اعتراضات مردم در روزهای اخیر به گلایه‌های اقتصادی از دولت روحانی هم ناشی از سیاست بازی است.

برخی با تفکیک دولت از نظام در تلاشند تا با موج سواری بر روی اعتراض مردم آن را متوجه دولت کرده و از آن بهره برداری جناحی کنند اما حقیقت آن است که این اعتراض، اعتراضی به «همه» است. اعتراضی که در آن از گلایه‌های اقتصادی تا سیاسی و اجتماعی به راحتی قابل مشاهده است و نباید با بزرگنمایی برخی انحرافات در این اعتراض که بخش هایی از آن را از یک اعتراض مدنی فراتر برد، واقعیت موجود در گلایه‌های مردم را فراموش کنیم. به راه انداختن «تظاهرات ضد آشوب» و تکرار تحلیل‌های همیشگی از «پشت پرده اعتراضات» در برنامه‌های صداوسیما که یادآور شیوه نخ نما شده همیشگی در مواجهه با صدای جامعه است نه تنها کمکی به حل مشکلات نمی‌کند بلکه سبب افزایش شکاف‌ها و تنش‌ها خواهد شد.

در روزهای اخیر مشخص شده است که برخی‌تریبون داران و همچنین سازمان جناحی شده صداوسیما تمایلی به پذیرش واقعیت ندارد و با همان فرمول‌های قدیمی به دنبال حل مسئله است. این در حالی است که مسئله جدید را نمی‌توان با فرمول قدیمی حل کرد. مسئله جدید، راه حل جدید می‌خواهد. شاید لازم باشد به جای تمرکز بر معترضان، اندکی به روی خود و سیاست‌های کشور در چند دهه اخیر تمرکز کنیم. شاید راه را اشتباه آمدیم. شاید لازم است به مدارا بازگردیم و چندصدایی را تمرین کنیم، شاید وقت آن رسیده است که اندکی هم با مردم باشیم و آنان را ابزار دست دشمنان ندانیم، شاید دیگر زمان آن رسیده باشد که آنچه اکثریت می‌خواهد را به مرحله اجرا برسانیم و اقلیت را بر سرنوشت اکثریت حاکم نکنیم.

bato-adv
مجله خواندنی ها