bato-adv
کد خبر: ۳۴۲۴۱۳

حدادعادل: میرحسین از من ناراحت بود

غلامعلی حدادعادل نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در گفت وگویی به بیان برخی خاطرات و ناگفته ها از حوادث پس از انتخابات 88 پرداخته است.
تاریخ انتشار: ۱۶:۲۰ - ۰۹ دی ۱۳۹۶

غلامعلی حداد عادل انتخابات 88 را نقطه عطفی در تاریخ جمهوری اسلامی دانست و گفت: « بنده از فردای بعد از ۲۲ خرداد ۸۸ گفتم که نقشه سیاسی ایران عوض می‌شود و حوادث بعدی هم این نظر را تأیید کرد؛ یعنی خیلی افراد و جریانات جایگاه و پایگاه خودشان را از دست خواهند داد یا جایگاه و پایگاهشان تضعیف خواهد شد و احتمالاً افراد و جریاناتی هم ظهور بکنند و جدید باشند و یک جایگاه تازه‌ای پیدا بکنند».

به گزارش مهر، غلامعلی حدادعادل نماینده سابق مجلس شورای اسلامی در گفت وگویی به بیان برخی خاطرات و ناگفته ها از حوادث پس از انتخابات 88 پرداخته است.

وی با بیان اینکه آرایش جدیدی از نیروها را پیش‌بینی کرده بودم، گفت: « حوادث قبل از انتخابات قبل از روز ۲۲ خرداد ۸۸ حوادث منحصر به فردی بود یعنی ما هیچ‌وقت در انتخابات‌های گذشته این شور و هیجان و صف‌بندی و حرارت و حرکت را نداشتیم و التهاب عجیب بر جامعه حکمفرما بود. دو طرف خصوصاً طرفداران آقای موسوی با تمام قوا به میدان آمده بودند؛ چه از نظر ستادها، چه از نظر شعارهای تبلیغاتی، ابزارهای تبلیغاتی، گستردگی در سطح ایران. یک پدیده نوینی هم که امسال اضافه شد که در انتخابات‌های گذشته سابقه نداشت، مناظره‌های تلویزیونی بود. نتیجه این شده بود که قبل از روز رأی گیری فضای انتخاباتی به اسبی شبیه بود که تا آنجایی که جا داشت به آن تازیانه زده بودند و این اسب با نهایت سرعت در حال حرکت بود».

حداد عادل با تاکید بر اینکه مناظره ها انفجاری در تبلیغات ایجاد کرد، گفت: « ذهن خیلی از مردم را به هم ریخت و در این مناظره‌ها حرف‌هایی زده شد که از نظر سیاسی و از نظر حقوقی خلاف انتظار بود و بر التهاب‌ها افزود. بنده قبل از روز رأی‌گیری احتمال دادم که بعد از رأی‌گیری ما فضای آرامی‌نداشته باشیم و این پیش‌بینی خودم را به بعضی از افراد نزدیک به خودم گفتم. گفتم تجربه سیاسی من به من می‌گوید که این جمعیتی که این اندازه داغ و ملتهب هستند به نتیجه انتخابات به آسانی تمکین نمی‌کنند؛ این استنباط من بود، چون واقعاً وضع قبل از انتخابات عادی نبود! ... این حالت هیچ وقت دیده نشده بود. درست است که به خونریزی و درگیری مهمی‌نینجامید اما دو طرف پر بودند، لبریز و سرشار بودند از خشم و هیجان و بیم و امید؛ و معلوم بود که مهار این هیجانات کار آسانی نیست و دیدیم که بعد از روز رأی گیری همین هیجانات را جهت دادند و مبدّل کردند به حوادثی که به آنها حالا خواهیم پرداخت. این یک واقعیت است».

وی افزود: «کاندیداها برای غلبه به یکدیگر ملاحظه آبروی نظام را نکردند، ملاحظه افکار عمومی‌جوان‌ها را نکردند، حتی ملاحظه‌های اطلاعاتی و امنیتی را نکردند. چیزهایی را که کسی به آن تصریح نکرده بود، در هیچ جایگاه رسمی‌اعلام نشده بود، آن‌ها بی‌محابا به زبان آوردند و همه این‌ها هنجارشکنی بود».

نماینده پیشین مجلس افزود: « اینکه آقای احمدی‌نژاد بیاید راجع به فرزندان آقای هاشمی‌و فرزندان آقای ناطق‌نوری صحبت بکند، بدون اینکه سندی عرضه بکند و بدون اینکه طرف مقابل فرصت دفاع داشته باشد، خلاف موازین بود و به فرض که این اتفاق هم افتاده باشد این‌ها باید در محکمه مطرح بشود و طرف حق دفاع داشته باشد، وکیل داشته باشد، رسیدگی کارشناسی بشود؛ بعد محکمه نظر بدهد... اما اینکه مقامات بالای کشور بیایند راجع به دیگر مقامات بالای کشور این حرف‌ها را همین‌طور گذرا در افکار عمومی ـ سه چهار روز مانده به انتخابات، یک هفته مانده به انتخابات ـ مطرح بکنند و بر شعله‌های مخالف و موافق نفت بریزند، کار صحیحی نبود و همین‌طور نسبت‌هایی که از طرف مقابل داده شد به آقای احمدی‌نژاد، آن‌ها هم در واقع جایش در تلویزیون نبود».

وی همچنین گفت: « آقای موسوی که آمد در مناظره‌ها شرکت کرد، آن آقای موسوی که ما در دوران هشت ساله زمان امام دیده بودیم به عنوان نخست‌وزیر، دیگر نبود... از یک مرد پخته‌ای مثل آقای موسوی انتظار نبود که بیاید در مناظره‌های انتخاباتی به جای اینکه راجع به مسائل کارشناسی و داخلی کشور و مشکلات صحبت بکند که خیلی هم می‌شد صحبت کرد، برود مطالبی را مطرح بکند که اصلاً فراتر از آقای احمدی‌نژاد و فراتر از این دولت و آن دولت است و مواضع رهبری و امام بوده است و انقلاب بود».

وی در مورد حوادث بعد از انتخابات نیز گفت: « آقای مهندس موسوی‌ که ساعت یازده شب خودش را پیروز انتخابات می‌داند، صبح روز شنبه مدّعی می‌شود که حقوق مردم ضایع شده، یک تقلّب عظیم صورت گرفته و بعد هم از رهبری مطالبه می‌کند که انتخابات را باطل اعلام بکنند؛ چون تقلب صورت گرفته است ... باید کاملاً روشن بشود که آقای موسوی به استناد چه مدارکی گفته که انتخابات باید ابطال بشود؛ ما آن اعلامیه‌های آقای موسوی را بررسی کردیم؛ مثلاً می‌گوید که چون در مناظره‌ها بد اخلاقی شده باید انتخابات ابطال شود».

نماینده سابق مجلس در مورد حمایت آقایان یزدی و جنتی از احمدی نژاد گفت: « آقای جنتی که نه؛ آقای الهام و آقای یزدی این‌ها گفتند که ما طرفدار احمدی‌نژاد هستیم؛ البته آقای یزدی به این صراحت نگفته است. آقای یزدی ـ تا آنجا که من می‌دانم ـ رأی جامعه مدرّسین را اعلام کرد».

وی در مورد انتقاداتی که شورای نگهبان وارد است، نیز گفت: « نقد روش‌های شورای نگهبان یک بحث است ولی اینکه ما بگوییم که اعضای شورای نگهبان نشستند آنجا و اگر یک کاندیدایی غیر از آن کسی که اکثرشان به او تمایل دارند رأی آورد، این‌ها چشم‌هایشان را هم می‌گذارند و روی تقلّب سازمان‌یافته دولت سکوت می‌کنند برای اینکه کاندیدای موردنظر خودشان وارد بشود، این به نظر من تهمت بزرگی است که ما به ۶ تا فقیه و ۶ تا حقوقدان می‌زنیم و می‌گوییم این شورای نگهبان فاسد است! »

حداد عادل در ادامه این گفت و گو به سخنرانی خود در روز 26 خرداد در میدان فلسطین اشاره کرد و گفت: « آنچه خودم احساس تکلیف کردم، همین بود که اولاً سعی‌کنم که آرامش ایجاد بشود. من سه تا اقدام مشخص کردم در این انتخابات: هم مثل روز سه‌شنبه ۲۶ خرداد رفتم در میدان فلسطین، در جمع طرفداران آقای احمدی‌نژاد سخنرانی کردم و این خلاف انتظار خیلی‌ها بود؛ خیلی‌ها کینه بنده را به دل گرفتند و انتقاد و بدگویی می‌کنند که تو چرا رفتی سخنرانی کردی. این بعد از آن بود که آقای احمدی‌نژاد روز یکشنبه رفته بود سخنرانی کرده بود و خوب بعضی‌ها هم انتقاد داشتند به بعضی بخش‌های صحبت ایشان. بنده دعوت‌کننده نبودم برای روز سه‌شنبه؛ جمعیت هم از دو طرف دعوت شده بودند؛ یعنی جمعیتی که روز دوشنبه از میدان انقلاب به سمت آزادی رفته بودند قرار گذاشته بودند که فردا بیایند میدان ولی‌عصر؛ از این طرف هم طرفداران آقای احمدی‌نژاد که روز یکشنبه آمده بودند پای سخنرانی ایشان دعوت شده بودند که بیایند میدان ولی عصر. این‌ها خارج از اختیار ما بود، ما هم فقط اخبارش را شنیدیم؛ منتها تقریباً یک ساعت مانده به سخنرانی من، به من اطلاع دادند که آن کسی که قرار بوده بیاید سخنرانی، او نرسیده و هم دسترسی به او ممکن نیست؛ تو بیا صحبت کن ... من تعریف کردم از آقای مهندس موسوی و طرفداران آقای مهندس موسوی را هم محترم شمردم، جزء این ملت شمردم و یک استدلال‌هایی هم کردم برای اینکه واقعاً این التهاب فرو بنشیند ».

وی ادامه داد: « بعد از آن سخنرانی، چهارشنبه شب صدا و سیما از من دعوت کرد که بروم در گفت‌ و گوی ویژه آنجا، برای اول بار بود که یک کسی در گفت و ‌گوی ویژه یک مقداری از همین صحبت‌هایی که من همین حالا کردم و ضبط شده، بیان کرد که خود بنده بودم و این صحبت یک مقداری جامعه را عوض کرد؛ یعنی مردمی‌که تا حدّی گیج شده بودند و بیشتر حواسشان متوجه اخبار خرابی‌ها و آتش سوزی‌ها و تظاهرات و هیجانات و التهابات بود، با یک مقداری بحث و سؤال روبرو شدند. یعنی بنده با آن مصاحبه ذهن‌ها را از درگیری‌های خیابانی معطوف کردم به یک جنبه‌های نرم‌افزاری و فکری و حقوقی و سیاسی؛ و در واقع صحنه را عوض کردم و تأثیرش را هم دیدیم. دیگر از فردای آن روز برخوردهایی که با خود من می‌شد موافق، مخالف، توده مردم، من توجه داشتم که حالا نمی‌خواهم راجع به آن صحبت کنم.

وی افزود: « چند روز که گذشت، البته به نظر من در این حوادث بعد از انتخابات یک نقطه عطف مهم نماز جمعه ۲۹ خرداد رهبری بود؛ یعنی آن نماز جمعه به نظر من یک فصل الخطاب عملی و اصلاً سرنوشت درگیری‌ها چه در خیابان، چه در اذهان و چه در سطح بین‌المللی، بعد از نماز جمعه رهبری عوض شد. چه‌طور عوض شد؟ یکی اینکه آن جمعیتی که آمد روز جمعه ۲۹ خرداد در این ۳۰ سال در نماز جمعه سابقه نداشت. بنده از روز اولی که نماز جمعه برپا شده در جمهوری اسلامی‌در نماز جمعه شرکت داشتم، نمی‌گویم همیشه بودم ولی شاید در بین مسئولین اگر یک وقت آمار بگیرند من جزء آن رده‌های بالا باشم که اهتمام و مراقبت داشتم به اینکه نماز جمعه من ترک نشود؛ منتها بیشتر توی مردم هستم. بنده یاد ندارم چنین نماز جمعه‌ای تشکیل شده باشد. ... رهبری روز سه‌شنبه همان هفته هم ظاهراً دعوت کرده بودند از نمایندگان هر چهار کاندیدا... گفته بودند دوربین‌های تلویزیونی را هم ببرید و هر کسی هر چه در دلش هست بگوید؛ واقعاً بگوید. اگر تقلّب شده دلیلی مدرکی سندی بدهید. گفته بودند من به شورای نگهبان می‌گویم رسیدگی بکند رهبری تمام تلاش‌شان را کردند که این اعتراضات را مستدل کنند و از مجاری قانونی به جریان بیندازند و اعلام کردند که من اهل این نیستم که به تقلب صحه بگذارم».

حداد عال با اشاره به راه پیمایی های غیر قانوین که منجر به درگیری ، دستگیر و کشده شدن عده ای و بدرفتاری با برخی بازداشتیان در کهریزیک شد، گفت: « از اینجا به بعد یک شکل دیگری شد منتها اتفاق مهمی‌که افتاده این است که بعد از اینکه این تخلفات قانونی صورت گرفت؛ یعنی راه‌پیمایی‌های غیرقانونی صورت گرفت، درگیری و زد و خورد، دستگیری، زندان و کشته شدن یک عده‌ای حدود ۴۰ نفر، بعد دیگر اصل تقلب و ادعای تقلب را آقایان گذاشتند کنار و مسئله اصلی این شد که چرا یک عده کشته شدند، چرا یک عده دستگیر شدند، چرا یک عده را بردند در کهریزک که آنجا بدرفتاری شده و... ما می‌گوییم این‌ها بد است؛ ما دلمان نمی‌خواست که از بینی یک نفر خون بیاید، ما هم نسبت به آن جوان‌هایی که کشته شدند، چه توی زندان از بین رفتند، چه توی خیابان کشته شدند، احساس همدردی می‌کنیم. چه دلیل دارد که مثل بنده‌ای خوشحال بشود از اینکه یک جوانی مثلاً کشته بشود، مادرش عزادار بشود، خانواده‌اش عزادار بشوند. ما همه یک خانواده هستیم؛ تمام وجود ما خدمت به این مردم است».

وی افزود: « شما بودید که مردم را توی خیابان‌ها کشاندید. آن اگر ثابت نشود و معلوم نشود که شما حق داشتید که مردم را بکشانید توی خیابان، شما مسئول هستید در برابر این اتفاق‌هایی که بعدش افتاده است. حرف ما این است: مسئله اصلی این نبوده؛ بنده نمی‌گویم کشته شدن سه دانشجو در کهریزک مهم نیست که یک روزنامه‌ای بردارد این را تیتر بکند و یک تعدادی دانشجو هم تحریک بشوند علیه بنده و بگویند مثلاً فلانی حمایت کرده از بدرفتاری با مردم. من حرفم این نیست. من می‌گویم مسئله اصلی این نبود مسئله اصلی این بود که شما مدعی شده بودید که توی انتخابات تقلب شده؛ باید بیایید و این را ثابت کنید. حالا ما چه کار کردیم؟ شورای نگهبان می‌خواست طبق وظیفه قانونی خودش طبق نص قانون در پایان ۱۰ روز اعلام کند که نتایج انتخابات مورد تأیید است آقایان هم دائم اعلام می‌کردند، تلویزیون‌های خارجی، ماهواره‌ها، سایت‌ها که تقلب شده است. بنده به نظرم رسید که حالا عجله نشود در اعلام نتایج بهتر است که باز همین را هم نگویند که شورای نگهبان بدون اعتنا به این اعتراضات منتظر بود که ده روز بشود و کار را تمام کند. این بود که اقداماتی کردیم که حالا جزئیاتش را نمی‌خواهم عرض بکنم».

وی توضیح داد: « ما دنبال کردیم که به یک شکلی این مهلت ایجاد بشود. نقش پشت صحنه بنده در این مقطع این بود که من سریعاً پی‌گیری کردم تا اینکه این ده روز بشود ۱۵ روز این امر در واقع مشخّصاً کار بنده بود و خدا را هم شکر می‌کنم که این کار به نتیجه رسید؛ کما اینکه در انتخابات دور قبل هم آن موافقت با صلاحیت با آقای معین و آقای مهرعلی‌زاده با نامه بنده بود در زمان ریاست مجلس هفتم. این نوبت را هم بنده دنبال کردم و این اتفاق افتاد. شورای نگهبان که پنج روز اضافه شد به مهلتش آمد گفت که یک هیئتی تشکیل بشود که این هیئت مورد قبول مردم باشد؛ حالا هم وقتی می‌گویید مورد قبول مردم، هیچ کس در ایران نیست که مورد قبول همه باشد؛ در هیچ کشوری هیچ‌کس نیست که مورد قبول همه باشد. تشخیص شورای نگهبان این بود که بعضی‌ها هستند که مردم قبول دارند که اینها به مردم دروغ نمی‌گویند یکی‌اش آقای ابوترابی بود، نایب‌رئیس مجلس، یکی آقای ولایتی بود، یکی بنده.ما را دعوت کردند؛ آقای افتخارجهرمی‌بود، آقای رحیمیان بود، یکی هم آقای درّی‌نجف‌آبادی این ۶ نفر، توی این جمع، آقای درّی از شخصیت‌های روحانی علاقه‌مند به آقای هاشمی‌رفسنجانی است و این را همه می‌دانند، آقای درّی هم انکار نمی‌کند. آقای افتخارجهرمی‌هم یک حقوقدان است که سابقه عضویت طولانی در شورای نگهبان داشته و مورد اعتماد جریان چپ بوده در ایران، آقای رحیمیان هم یک روحانی است که سابقه عضویت و حتی بنیانگذاری مجمع روحانیون مبارز را داشته و از نیروهایی بوده که هیچ وقت در دست و بال جناح راست نبوده و مورد اعتماد بیت امام و در واقع خود امام بوده است».

حداد عادل ادامه داد: « این سه نفر، آقای ابوترابی برادر آقای سیدعلی‌اکبر ابوترابی آن شخصیت والای مبارز بوده که کارنامه‌اش روشن است، آقای ولایتی هم که شخصیت دانشگاهی است که گرچه موضع سیاسی دارد ولی بالاخره یک شخصیت اخلاقی محترمی است، بنده شرمنده هم گیرم از همه بدتر و من هم کسی بودم که آمدم در تلویزیون و چهارتا سؤال از آقای مهندس موسوی کردم. حالا این هیئت که دیگر به این دلیل صلاحیتش نباید مخدوش باشد که یک عده‌ای می‌گفتند این چه هیئتی است که حدّادعادل هم در آن عضویت دارد؟! من می‌گفتم که آقا مگر من چه گفتم؟ من گفتم به احمدی‌نژاد رأی دادم. هر کس دیگر هم که انتخاب بکنید بالاخره یا به احمدی‌نژاد رأی داده یا به موسوی یا به رضایی یا به کروبی... پس نباید عضو باشد دیگر! بالاخره به یکی رأی داده است. مگر من در مصاحبه تلویزیونی چه گفتم؟ اهانتی کردم؟ حکمی‌کردم؟ من سؤالاتی کردم، شماها باید جواب بدهید؛ منتها من جرئت کردم، زودتر از همه آمدم میدان؛ و این پرده هیاهویی که شما بافته بودید، این را دریدم و فضا را عوض کردم . آقای ابوترابی در یک مصاحبه تلویزیونی گفت‌گوی ویژه شبکه دو مقداری از ماجراها را توضیح داد. بیانیه‌ای هم که این هیئت صادر کرد در آن هم مطالبی گفته شده است. بالاخره آقای کروبی اوایل موافقت کرد، حتی آقای ابوترابی به من گفتند که من از آقای کروبی پرسیدم شما نماینده معرفی می‌کنی، گفتند بله، من گفتم اگر آقای موسوی هم معرفی نکند شما معرفی می‌کنی؟ گفت بله، او هم نکند من می‌کنم. بعد ایشان رفتند سراغ مهندس موسوی، آقای مهندس موسوی مخالفتی نمی‌کردند اوایل ولی موافقتی هم نمی‌کردند. ایشان همیشه موضوع را موکول می‌کردند به این‌که مشاوران من باید نظر بدهند. مشاوران ایشان چه کسانی بودند؟ آقای محتشمی‌و آقای موسوی‌لاری. بعد غیراز آقای ابوترابی که چندین نوبت با آقای موسوی تماس گرفتند تا دیر وقت شب در منزلشان در آن پنج شش روز واقعاً آقای ابوترابی و یک عده‌ای مرتباً با آقای موسوی و آقای کروبی تماس می‌گرفتند. تلاششان این بود که آقای موسوی و آقای کروبی نماینده معرفی بکنند و دلایلشان را بگویند و بگویند به این دلیل ما معتقدیم تقلّب شده. من شهادت می‌دهم و خدا را گواه می‌گیرم که به این تصمیم رسیده بودم که اگر رفتم و نمایندگان آقای موسوی و آقای کروبی آمدند ادعاها را مطرح کردند، ما رفتیم رسیدگی منطقی کردیم و دیدیم یک تقلّب سازمان یافته در این کشور در انتخابات صورت گرفته، ما به این ظلم صحّه نگذاریم و بیاییم اعلام کنیم که مردم ما رفتیم دیدیم و تقلب شده بود».

نماینده پیشین مجلس در ادامه گفت: « خلاصه کنم که ما در این پنج شش روز، تمام نیروی خودمان را بسیج کردیم که اولاً بفهمیم این آقایان حرف مستند مستدلی دارند که تقلب سازمان یافته برای ۱۱ میلیون رأی در ایران صورت گرفته یا نه؛ و بعد هم تمام تلاش خودمان را به کار بستیم که این آقایان نمایندگانی معرفی بکنند که اگر تحقیقی در مورد ادعاهای آنها قرار است صورت بگیرد، با حضور نماینده‌شان باشد. آقای آقامحمدی رفت با آقای مهندس موسوی صحبت کرد. شما با آقای آقامحمدی صحبت بکنید؛ چون من دیگر نرفتم با آقای مهندس موسوی صحبت بکنم. به شدت از من ناراحت بودند، هنوز هم هستند، بنده گفتم من بروم می‌گویند تو که برخلاف اسمت عادل نیستی رفتی توی تلویزیون با مهندس موسوی مخالفت کردی پس تو اصلاً نباید عضو این هیئت می بودی می‌گفتند بعضی از این آقایان هنوز هم می‌گویند بنده برای اینکه به اصطلاح نماینده این گروه نباشم، پیش‌قدم نشدم. آقای ابوترابی رفتند که به سلامت نفس و بی‌طرفی‌شان همه معترف هستند؛ من هم بی‌طرف بودم ولی اگر کسی حرف حقی زد که دالّ بر این نیست که بی‌طرف نیست ولی دیگران این‌جوری فکر می‌کردند، ما قصد نداشتیم تحریک بکنیم. آقای ابوترابی رفت و دیگران و دیگران».

وی افزود: « من گواهی می‌دهم که آقای جنتی در آن چند روز که ما در شورای نگهبان بودیم، هرچه این آقایان گفتند آقای جنتی گفتند که هیچ اشکال ندارد، بیایند بررسی کنند. مثلاً می‌گفتند آقا در یک حوزه‌ای جمعیت رأی دهنده خیلی بیشتر از آمار وزارت کشور بوده، پس لابد اسامی‌را جعل کردند؛ یک عده آدمی‌که وجود خارجی ندارند این‌ها نوشتند به نام آنها رأی صادر شده است. آقایان ادعا کردند ما با آقای مهندس آیت‌اللّهی رئیس سازمان ثبت‌احوال کشور صحبت کردیم، ایشان گفت ما حاضریم کامپیوتر بیاوریم پای صندوق رأی هر اسمی‌که توی ته برگه نوشته شده آنجا موجود است شما بدهید به کامپیوتر، ما از آن حافظه جمعیتی وزارت کشور سؤال می‌کنیم ببینیم این آدم وجود خارجی دارد یا ندارد. ما حاضریم که بگویند مثلاً این‌ها که آمدند اینجا وجود خارجی ندارند! ما حاضریم این کارها را بررسی بکنیم. ما اعلام کردیم که بفرمایید. آن چیزی که مهم است و من باید صریح اعلام کنم، این است که این آقایان تا آن آخرین لحظه حاضر نشدند نماینده معرفی کنند».

bato-adv
مجله خواندنی ها