فرارو- جهانگیر کوثری؛ مطبوعات ما یکی از دوران رشد قاطع خود را میگذراند. در کشور ما شرایط نوینی پایهگذار شده است و مطبوعات میآموزند که این شرایط و زندگی را در اشکال هنوز نامشخص و نااستوارش منعکس کنند. بدیهی است که مطبوعات میتوانند و میتوانستند به مسئله والاتر، یعنی تأثیر مستقیم سیاسی و خاصه اجتماعی و اقتصادی در روند بنای زندگی امروز ما بیشتر بپردازند.
انقلاب که آمد در ذات خود تشعشع شعور و تفکر آگاهانه را آورد و به کمک مطبوعات مردم از پوسته سخت جامعه عبور کردند. دگرگونی و تحول، پایههای ماندگاری برای مطبوعات در نظر نمیگیرد و هر لحظه امکان بیتعادلی و بیثباتی هم وجود دارد که داشت. تا خواستیم به خود آییم جنگ آمد و هشت سال دفاع و برهم خوردن توازن قدرت در منطقه. مطبوعات در شور و حال و اثرات تخریبی جنگ نقش اعتماد و امید را خوب اجرا کردند و چون سامورایی روشنفکر به راهنمایی مردم پرداختند.
یک مکان و مدیریت کاملاً مراقب فضای مطبوعات است، مسیر رشد مطبوعات و تنظیم احساسات قلمها و چاپها! پیروزی در نبرد هشت ساله که به غرور و نفس پاک جوانان بسته شده بود باید به یک هدفی منتهی میشد که مطبوعات رسالت آن را به عهده داشتند و همچنان یک نفر باید آن را راهبری میکرد.
با توجه به نقش مهمی که باید به وسیله مطبوعات، در چنین شرایطی ایفا شود، مسئولیت بزرگی بر دوش مسئول مطبوعات میافتد. پیوندهای مطبوعات با مردم و خوانندگان باید به نوعی تنظیم میشد و طبقات یا گروههای مختلف اجتماعی با اعتماد، حوادث سیاسی و اجتماعی و حالا اتفاقات بعد از جنگ را باور میکردند.
جوهر مطبوعات نباید به سمت احساسات و فرانگاهی ناسیونالیستی مصرف میشد و توازن منطق و احساسات در این برهه بسیار مهم و حیاتی بود و باید معیارهای ارزیابی قابل باور میشد و به چاپ میرسید. هر انگاره و حتی جسورترین انگاره میتوانست متهورانه و یا گمراهکننده باشد. بعد از جنگ موقعیت استراتژیک ایران تغییر کرد و نگاههای سنگین سیاست روی کشور سایه انداخت.
مطبوعات به کجا میرفتند و سرعت و کمسرعتی آنها چگونه باید رصد میشد. ارزیابی مجدد، تغییر مشی در احساسات و پذیرش شرایط اقتصادی جامعه. ارزیابی محتوا را باید فراموش میکردیم و به ارزیابی قالب میپرداختیم به گونهای که محتوای سیاسی و اجتماعی جامعه را همسو به قالبهای تعیینشده میکردیم. اندیشههای تازه، دکترینهای سیاسی نو میخواستیم و مطبوعات خود به این سمت رفته بودند.
البته باید معیار عمومیت را نیز منظور میکردیم. امروز در نقطهای از منطقه پرتنش ایستادهایم که مطبوعات همچنان نقش عمدهای در عزیمت اندیشه واقعبینی مردم به عهده دارند. در این مقطع کوچ حسین انتظامی، معاونت مطبوعات داخلی یا امور ارتباطی که نقش عمدهای در این فرایند طولانی داشت توی دلمان را خالی کرد.
حسین انتظامی پس از سالها کار در مطبوعات، نشریات، مدیریتها از معاونت امور مطبوعاتی و اطلاعرسانی میرود، اما نه یک سفر دور و غیرقابل دسترس. حسین انتظامی با سی سال تجربه مطبوعاتی، مشاور ارشد وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی میشود تا در همان مسئولیت فرهنگی، دغدغههای خود را در پهنهای وسیعتر دنبال کند.