توده مردم به او لقب «جادوگر» دادهاند اما خواص او را با لقب «عصيانگر» ميشناسند. فوتباليست خوشذوقي كه حالا در دوران بازنشستگياش هم هنوز تيتر يك مطبوعات است. چند هفته پيش مصاحبه او با برنامه «فوتبال يك» شبكه ورزش باعث شد فوتبال ايران با يك شوك جديد مواجه شود.
علي كريمي دوباره با حرفهايش دل هواداران فوتبال را به دست آورده بود. او كه به ركگويي شهره است، در اين مصاحبه از مسوولان فدراسيون خواست كه شفافتر باشند.
كريمي كه به وضوح از خيلي مسائل گله داشت، بدون پرده نام روساي فوتبال ايران را آورد و از آنها جواب خواست. او هميشه به ايستادن در طرف مردم معروف بوده و حالا هم از همين جايگاه است كه از مديران شفافيت ميخواهد.
كريمي در مصاحبه بلندبالايي كه با روزنامه اعتماد هم انجام داده، روي همين موضوع دست گذاشته؛ اينكه طالب شفافيت است و خواستار پاسخگويي.
متن کامل گفتگوی علی کریمی با اعتماد را میخوانیم:
از قرعه ايران در جام جهاني شروع كنيم. قرار گرفتن در يك گروه سخت و آزمون جدي تيمملي فوتبال ايران و فدراسيون فوتبال. مردم يك قدم جلوتر از اين قرعه سخت، لطيفه هم ساختند. نظر شما درباره اين گروه چيست؟
بعد از چندين سال قرار داشتن در رتبه اول رنكينگ آسيا و حرف زدن و آمار دادن از ركوردهايي چون گل نخوردن و نباختن و... فكر نميكنم كه درست باشد منتظر شانس باشيم. البته در قرعه كشي شانس و اقبال هم تاثير زيادي دارد و گروه ايران واقعا سخت است. منتها فراموش نكنيم كه براي صعود به جام جهاني تيم ملي در يك گروه واقعا آسان قرار گرفته بود. كره جنوبي و ازبكستان يكي از ضعيفترين تيمهاي ده سال اخير خود را داشتند و چين و قطر هم با اينكه هزينههاي زيادي داشتند اما در حد و اندازههاي يك تيم واقعا قدرتمند نبودند. البته همين چين و قطر شك نكنيد در آيندهاي نزديك جاي فوتبال ايران را در آسيا ميگيرند. فقط كافي است ببينيد كه چه سرمايهگذاري و برنامهريزي بزرگي براي پيشرفت فوتبال خودشان دارند انجام ميدهند و بعد با ايران مقايسه كنيد.
اگر ايران با استراليا و عربستان و امارات همگروه ميشد امكان داشت با همين اقتدار به جام جهاني صعود كنيم؟
تيم ملي واقعا در گروه خودش كار بزرگي انجام داد. ولي در گروه اول ژاپن، استراليا، عربستان، امارات و حتي عراق حضور داشتند كه همه تيمها خوب بودند. به نظر من اگر در آن گروه قرار داشتيم به همين راحتي صعود نميكرديم چون تداركات و برنامهريزي و حمايتي كه بايد از تيم ملي وجود داشته باشد مثل اين كشورها نيست. فوتبال ايران استعدادهاي زيادي دارد و و از يك كادر فني حرفهاي هم برخوردار است. درست است كه نتيجه گرفتهايم اما بسياري از مشكلات پشت همين نتايج پنهان ميشود. خدا را شكر در اين فوتبال هم كسي وظيفه خودش نميداند كه درباره مشكلات پاسخ بدهد. همه فقط نتيجه را ميبينند و انگار چون نتيجه گرفتهشده همه كارها درست انجام شده است.
اوجگيري اختلافات كارلوس كيروش با مديران فدراسيون فوتبال اين روزها سروصداي زيادي به راه انداخته است. همين اتفاق نشان ميدهد كه فوتبال ايران هنوز با بحرانها و مشكلات بسيار زيادي روبهرو است.
به هر حال فدراسيون فوتبال در سالهاي گذشته بهترين امكانات و برنامهريزياي كه در توانش بوده را در اختيار تيم ملي قرار داده است. در دورههاي اخير خبري از اردوهاي متعدد خارجي، پاداشهاي نقدي به دلار، لباس آديداس، اقامت در بهترين هتلها، پرواز چارتر و امكانات ديگر نبود. هرچند به سختي و بعد از مسائل بسيار زياد اما در نهايت اين امكانات در اختيار تيم قرار گرفته است. البته سرمربي تيم ملي حق دارد بهترينها را بخواهد و اين چيزها سادهترين و كمترين كاري است كه فدراسيون براي تيم ملي بايد انجام بدهد. همين حالا هم هنوز بسياري از خواستههاي سرمربي تيم ملي برآورده نشده است كه از شرايط موجود انتقاد ميكند. حالا من الان كاري به لحن صحبتها و برخوردها و مسائل داخلي تيم ملي ندارم. اما هر فرد ديگري هم جاي كيروش بود بعد از اينكه هفت سال از زمين تمرين حرف بزند و اين خواستهاش اجرايي نشود همين طور واكنش نشان ميداد.
اين بحث زمين تمرين چيزي است كه اكثر باشگاههاي فوتبال ايران هم با آن مواجه هستند. ما حتي براي برگزاري ليگ برتر هم در اكثر استاديومها با مشكل زمين صاف و هموار مواجه هستيم.
ما كه هر روز از سوي آقايان ميشنويم كه درباره بهترين فدراسيون آسيا بودن و پنج ستاره داشتن و عملكرد فوقالعاده و نتايج درخشان و... صحبت ميكنند ولي تيم ملي يك زمين تمرين ندارد. دو ميليون دلار پول هزينه كمپ تيم ملي در روسيه ميكنند. اگر امكانات درست و حسابي در كشور ايجاد ميكردند الان نياز نبود كيروش بخواهد تيم را چندين هفته قبل از شروع جام جهاني به كمپ در روسيه ببرد. براي اينكه ببينيم در فوتبال ايران چه خبر است من فكرمي كنم كافي است خودمان را با ژاپن و كره و استراليا كه نه! با همين عربستان و قطر و امارات مقايسه كنيم! نيازي هم نيست هزينه و با سفر كردن تحقيق كنيم. الحمدلله به لطف فضاي مجازي و اينترنت تمام برنامهها و امكانات و تجهيزات آنها را با يك جستوجو ساده در اينترنت مشاهده خواهيد كرد. همين الان استاديومهايشان را با استاديومهاي خودمان مقايسه كنيد تا متوجه شويد چقدر عقب هستيم. اينجا بايد به يك نكته ديگر هم اشاره كنم.
بفرماييد.
اگر هر كسي در جاي خودش قرار داشته باشد و براي كارها برنامهريزي صورت بگيرد ما شاهد بسياري از مشكلات نخواهيم بود. ما در جزيره كيش و شهرهاي شمالي كشور كه بهترين آب و هوا را دارند ميتوانيم كمپهاي تمريني مناسب بسازيم و از آنها استفاده كنيم. واقعا سخت است كمپي بسازيم كه تيمهاي بزرگ اروپايي را دعوت كنيم در آنجا اردو بزنند. البته بعضي مشكلات فرهنگي و سياسي هم در تمام اين سالها وجود داشته است اما اگر قرار بود كاري انجام شود حداقل براي فوتبال خودمان انجام ميداديم. در سالهاي اخير چندين اردوي خارجي برگزار شد. با گرفتن اسپانسر و حمايت دولت و يك نگاه بلندمدت فدراسيون ميتوانست بودجه ساخت يك كمپ حرفهاي در كيش يا شمال ايران را فراهم كند تا الان مجبور نباشيم 2 ميليون دلار اجاره كمپ براي آمادهسازي جام جهاني بدهيم. مديران اگر نميتوانند كاري انجام بدهند چه اصراري به ماندن دارند؟ چرا اكثر قراردادها با مشكل مواجه ميشود؟ مدام ميگويند حق پخش تلويزيوني نداريم! صدا و سيما پول نميدهد! شما اول بياييد درباره قراردادهايي كه بستهايد توضيح بدهيد كه پول آنها كجا رفته است بعد روال قانوني گرفتن حق پخش تلويزيوني كه حق واقعي فوتبال است را هم دنبال كنيد. اين زشت است كه بهترين فدراسيون فوتبال آسيا براي خريدن لباس آديداس وقتي اسپانسر دارد برود از حسين هدايتي پول بگيرد! درست است كه مردم در جريان بسياري از مسائل نيستند ولي ما كه متوجه ميشويم چه خبر است!
خيليها معتقد هستند سيستم اقتصادي فوتبال ايران بهشدت بيمار است.
آقايان خودشان در مصاحبههايشان ميگويند 40 تا 45 ميليارد تومان بودجه فدراسيون است اما ميروند نزديك هفت تا هشت ميليارد تومان پول هزينه ميكنند براي كمپ در روسيه! تازه اين دوستان براي پرداخت حقوق كارمندان خود مشكل دارند و ديدهايم كه سرمربي تيم ملي هم بارها حقوقش عقب افتاده است. به لطف اين مديريت و نداشتن برنامهريزي از اين مثالهاي ناراحتكننده زياد است. همين ساختمان ساخته شده در كمپ تيمهاي ملي را شما ببينيد. اول گفتند براي مركز ريكاوري تيم ملي است. بعد آمدند ساختمان را دادند به مركز ايفمارك. وقتي رييس فدراسيون عوض شد دوباره اين مركز را از ايفمارك گرفتند و داخلش را تخريب كردند تا دوباره بسازند و در اختيار تيم ملي قرار بدهند. اين وسط هيچ كسي از مسوولان توضيح نخواست روزي كه خواستيد اين ساختمان را با بودجه سنگين بسازيد هدفگذاريهايتان چه بود؟ اين همه هم دعوا به وجود آمد. جالب اينجاست كه فدراسيون آقاي تاج تصميم گرفت اين ساختمان را به آقاي كيروش بدهد و اين مربي بعد از جام جهاني قراردادش با تيم ملي تمام ميشود و تيم ملي هم عملا هيچ استفادهاي از اين ساختمان نميكند. اينجا براي يك ساختمان چند سال است افراد مختلف با هم درگير هستند اما در كشورهاي ديگر در اين مدت چند استاديوم و كمپ و هتل براي فوتبالشان ميسازند!
يكي از انتقادهاي جدي به مديريت فدراسيون فوتبال اين است كه نتوانسته همكاري درست و اصولي با كارلوس كيروش داشته باشد و به عبارتي سادهتر او را مديريت كند.
آقاي كيروش يك مربي بينالمللي و حرفهاي است و يك قرارداد سنگين و محكم با فدراسيون فوتبال منعقد كرده است. ببينيد وقتي فدراسيون تا به امروز نتوانسته يك زمين تمرين بعد از هفت سال در تهران به اين مربي بدهد، وقتي حقوق او را با تاخير پرداخت ميكند طبيعي است كه نميتواند كنترلي روي رفتار مربي طرف قرارداد خود داشته باشد. به مربيان ايراني تيمهاي پايه كه چارهاي جز سكوت كردن ندارند نگاه نكنيد. آقايان ميگويند بهترين فدراسيون آسيا شديم و كارها خوب است ولي هنوز سرمربي تيم ملي ايران به عنوان قدرت اول آسيا طبق چيزي كه خودشان هميشه ميگويند درباره بديهيترين مسائل اعتراض ميكند. ببينيد در فوتبال و هر جاي ديگري كه فكرش را بكنيد يك بحثي وجود دارد به نام شرح وظايف! دوطرف آمدهاند قراردادي امضا كردهاند و هر طرف وظايفي دارد. كيروش با تمام مشكلات و نقدهايي هم كه وجود دارد جوانگرايي داشته و نتايج خوبي هم با تيم ملي گرفته و دو بار ايران را به جام جهاني برده است. منتها فدراسيون هنوز نتوانسته به وظايف خود عمل كند. بعد خيليها ميگويند كيروش چرا انتقاد ميكند! خب خواستههايش را اجرا كنيد و زمين تمرين به او بدهيد تا اعتراض نكند! اگر وظيفه خودتان را درست انجام ميداديد يا حتي از اين به بعد بدهيد هيچوقت اين حاشيهها درست نميشود.
مردم از اين بحثهاي تكراري و خندهدار خسته شده و تيم ملي براي آنها شده است اعصاب خردي! الان كه ما هم داريم حرف ميزنيم باز هم ميخواهند تلاش كنند تا سكوت كنيم! بالاخره در اين مسائل يك طرف فدراسيون است و طرف ديگر كيروش! واقعا كار سختي است كه بررسي شود كدام طرف وظايف خود را به درستي انجام نداده كه اين مشكلات به وجود ميآيد؟ جالب اينجاست كه آقايان مصاحبه ميكنند و ميگويند ميخواهيم مفاد قرارداد با كيروش با دقت اجرايي شود! چرا تا چند ماه قبل اين حرفها را نميزدند؟ الان كه هفت ماه به پايان قرارداد باقي مانده يادشان افتاده بايد قرارداد را درست اجرا كنند؟
به نظر شما تيم ملي در جام جهاني قدرت نتيجه گرفتن مقابل پرتغال و اسپانيا را دارد؟
تيمي كه ادعا دارد مدتهاست باختي نداشته و به راحتي گل نميخورد و سالها رنكينگ اول آسيا را در اختيار دارد بالاخره يك جايي بايد نشان بدهد كه اين نتايج و آمارها واقعي است! با چنين حرفها و آمارهايي نبايد ترس زيادي از رويارويي با پرتغال و اسپانيا وجود داشته باشد. به هر حال ما به جام جهاني صعود كرديم و از قبل هم مشخص بود كار راحتي نداريم ممكن است بر اساس قرعه با تيمهاي قدرتمند رو به رو شويم كه اين اتفاق هم افتاد. مربي تيم ملي هم بارها در اين سالها تاكيد كرده براي حضور در جام جهاني نياز به حمايتهاي بيشتر دارد. تاكنون اين اتفاق رخ نداده است. با اين حال در مصاحبههاي ديگر هم گفته بودم كه به نظر من ايران با قرعه خوبي در جام جهاني روبهرو شد.
بازي كردن مقابل اسپانيا و پرتغال بدون پرداخت يك دلار به آنها در قالب يك ديدار رسمي يك اتفاق بزرگ به حساب ميآيد.
اينكه به طور مثال در گروه روسيه قرار ميگرفتيم و با تيمهاي ضعيفتر بازي ميكرديم و از گروهمان صعود ميكرديم يك بحث است. ما بايد ببينيم در جام جهاني دنبال چه چيزي هستيم. براي نشان دادن استعدادها و قدرت فوتبال ايران گروه فرق زيادي نبايد داشته باشد. بازي مقابل پرتغال و اسپانيا تازه فرصت بهتري است كه بچههاي تيم ملي بتوانند خودشان را نشان بدهند. چون نگاهي كه از سوي جامعه فوتبالي و رسانهاي جهان به بازيهاي تيمهايي مثل پرتغال و اسپانيا وجود دارد با بازي مقابل تيمهايي چون اروگوئه و روسيه جديتر و مهمتر است. قرار گرفتن مقابل تيمهاي پرستارهاي كه قهرماني اروپا و جهان را در كارنامه دارند انگيزه بيشتري براي بازيكنان و مربيان ايجاد ميكند. تيم ملي ايران به عنوان تيم اول آسيا اگر بتواند مقابل چنين تيمهايي خوب فوتبال بازي كند و به هر سختي كه شده نتيجه بگيرد ارزش بيشتري دارد تا اينكه مثلا روسيه را ببريم! مسوولان فوتبال ايران بايد با حمايت بيشتر از تيم ملي از اين فرصت به وجود آمده بهترين استفاده را براي فوتبال ايران داشته باشند.
بعد از مشخص شدن قرعه مرگ براي ايران فشارها روي فدراسيون براي برگزاري بازيهاي دوستانه بزرگ بيشتر شده است.
بازار بازي كردن با تيمهايي چون پاناما و توگو و ونزوئلا و مقدونيه و... بايد تعطيل شود. ما الان بايد با قهرمان فعلي و سابق اروپا بازي كنيم. تيمهايي از دروازه تا نوك حمله ستاره سرشناس دارند و نيمكتشان هم قدرتمند است. بايد براي بچههاي تيم ملي بازيهاي دوستانه به تيمهاي بزرگ دنيا بگذارند تا تجربه كسب كنند و ترسشان بريزد. فوتبال ايران پتانسيل ارايه يك فوتبال خوب و حتي شگفتيسازي دارد اما نبايد خودمان را هم گول بزنيم. همين الان شما برويد ببينيد عربستان و استراليا و ژاپن و كره جنوبي با چه تيمهايي بازي دوستانه برگزار كردهاند و تا جام جهاني چه مسابقات بزرگي را پشت سر خواهند گذاشت. به نظر شما آنها كه هزينه ميكنند با تيمهاي بزرگ بازي كنند كار اشتباهي انجام ميدهند و فوتبال ايران كه ميرود سراغ تيمهاي درجه چندم كار درست؟ همين الان آمار بازيهاي دوستانه چهار تيم ديگر آسيا را با ايران به همراه برنامهريزيهاي اقتصادي كه براي تيمشان دارند با فوتبال ايران مقايسه كنيد آن وقت متوجه فاصله زياد مديريت فوتبال ايران با ساير كشورهاي آسيايي ميشويد. اينجا با تمام اين حرفها بيشترين هزينهها براي تيم بزرگسالان است اما سرمربي تيم و بازيكنان و حتي مردم ناراضي هستند. حالا ببينيد شرايط ساير تيمهاي ملي چه چيزي است. آقايان حتي نتوانستند كاري كنند تمام تيمهاي ملي از يك برند پوشاك ورزشي معتبر استفاده كنند و الان تيم بزرگسالان آديداس ميپوشد و ساير تيمها لباس توليديهاي ديگر را استفاده ميكنند. مشكلات ساير تيمهاي ملي از تيم بزرگسالان به مراتب بيشتر است اما نه خود مربيان و بازيكنان آنها به خاطر ترس ميتوانند اعتراضي كنند نه كسي خواستههايشان را دنبال ميكند. شما حتي نگاه كنيد كه در فدراسيون پنج ستاره تيمهاي اميد و جوانان حتي نتوانستند به جام ملتهاي آسيا صعود كنند و آقايان حتي يك عذرخواهي هم از مردم نكردند و گزارش شفافي ارايه ندادند! مگر ميشود تيمهاي پايه اين نتايج فاجعه را بگيرند و هيچ اتفاقي نيفتد؟ آخر سر هم كه تمام كاسه و كوزهها را سر مربي بيچاره خرد ميكنند.
فدراسيون درباره بسياري از ابهاماتي كه بر سر مسائل مالي و قراردادهاي تجاري وجود دارد هم در اين مدت شفافسازي لازم را انجام نداده است. خود شما سوالهاي زيادي از مديريت فدراسيون مطرح كرديد كه به هيچ كدام آنها پاسخي داده نشد!
صاحب واقعي اين فوتبال مردم هستند و حق دارند كه بدانند در اين فوتبال چه ميگذرد. آقايان هم وظيفه دارند درباره همهچيز شفاف پاسخ بدهند. من از رسانهها هم گلايه دارم. مدام دنبال اين هستند كه ببينند علي كريمي چه ميگويد. مدام حرفهاي من را تيتر ميكنند. مينويسند حمله كريمي به فدراسيون! من كجاي اين فوتبال هستم كه بخواهم به كسي حمله كنم؟ من و خيلي از چهرههايي كه بيشتر از من براي اين فوتبال زحمت كشيدهاند الان بيرون از گود نشستهاند و مثل يك هوادار اتفاقات را دنبال ميكنند و مديريت آقايان را ميبينند. ما كه كارهاي در اين فوتبال نيستيم. ولي رسانهها چقدر پيگير پاسخ سوالات و ابهامات هستند؟ چرا نميروند از مديران فدراسيون سوال كنند كه پول قرارداد اسپانسر قبلي سازمان ليگ را چرا بعد از دو سال هنوز نتوانستهايد بگيريد؟ چرا مدام دنبال حرف زدن امثال علي كريمي هستيد؟ ما كه داريم حرفهايمان را ميزنيم و مردم هم لطف دارند متوجه سوالات و حرفهاي ما شدهاند. چرا هيچ كسي مدام سوالات را از فدراسيون فوتبال تكرار نميكند تا مجبور به پاسخگويي شوند؟ اگر رسانهها سوال نميكنند كه بياييد بگوييد چرا؟ اگر سوال ميكنند و جواب نميدهند همين رسانهها بيايند تيتر بزنند و به مردم بگويند كه سوال پرسيديم آقايان تاج، كفاشيان و ساكت جواب ندادند! من اگر بحث دروغي را مطرح كردم چرا از من شكايت نكردند؟ چرا مثل دفعه اول بيانيه ندادند؟ چرا ديگر نگفتند صحبتهاي كريمي كمكي به فوتبال نميكند؟ بيايند بگويند خودشان چه كمكي به اين فوتبال كردهاند. شايد كارهاي بسيار بزرگي كردهاند كه ما نميدانيم. البته شنيدهام دارند زمين تمرين خوبي در كمپ تيمهاي ملي ميسازند كه هنوز معلوم نيست چه زماني چمن آن را ميگذارند و آماده بهرهبرداري ميشود. اصلا چرا آنقدر دير؟ چرا بعد از هفت سال هنوز اين زمين در اختيار كيروش نيست؟
فدراسيون همانطور كه تاكنون پاسخي به سوالات شما نداده، هيچ شفافسازي هم درباره مطالبي كه رسانهها پيرامون ابهامات مطرح كردهاند، نداشته است.
مردم ايران از زماني كه بازيكن بودم تا الان هميشه به من لطف داشتهاند و بارها هم گفتهام من علي كريمي از اين فوتبال و لطف مردم به خيلي چيزها رسيدم. منتي هم بر سر اين فوتبال بر خلاف آقايان ندارم! اما اگر حرفي ميزنيم و بحثي را مطرح ميكنيم به خاطر اين است كه دلمان ميسوزد. الان اگر علي كريمي در كانال تلگرامي يا صفحه اينستاگرام خود از مديران فدراسيون تعريف و تمجيد و براي آنها بهبه و چهچه ميكرد حرفهايش به درد اين فوتبال ميخورد؟ باز هم ميگويم كه ما بيرون از گود نشستهايم و آقايان پشت ميز خود نشستهاند و همهچيز را در اختيار دارند. اين فوتبال اصلا جاي ما نيست و جاي همين آقايان است كه دارند مديريت ميكنند! من اگر ميخواستم به هر قيمتي در اين فوتبال باشم كه الان سوال نميكردم! اگر اهل سياسي كاري و ائتلاف و بودن به هر قيمتي بودم كه تا الان ركورد بازيهاي ملي در اختيارم بود. با پيراهن پرسپوليس از اين فوتبال خداحافظي ميكردم! همه آدمها ممكن است اشتباهاتي داشته باشند منتها من با تمام آن چيزي كه مردم در زمان فوتبال بازي كردنم و تا همين الان ديدهاند هيچوقت اهل خيلي از كارها براي ماندن و بودن نبودم! براي اينكه نفع شخصي ببرم حاضر نشدم هر كاري انجام دهم و اگر به حرفي اعتقاد دارم آن را مطرح نكنم! سابقه همه آدمها براي اين مردم مشخص است و آنها بهترين قاضي هستند. الان هم اگر حرفي ميزنم دلم ميسوزد آقايان به جاي اينكه تماس بگيرند با اينور و آنور تا صداي كريمي را خاموش كنند بهتر است به خودشان بيايند. فكر كنند ببينند چه ميگوييم. يك دايره دور خودشان كشيدهاند و فوتبال و مديريت شده براي آنها افراد حاضر در اين دايره! با اين دايره و آدمهايتان كه به جايي نرسيديد! حداقل يك بار بيايند درست مشورت بگيرند و درست كار انجام بدهند. واقعا نميخواهند جوري مديريت كنند كه فردا روزي از اين فوتبال رفتند مردم بگويند خدا پدرشان را بيامرزد كه به اين فوتبال خدمت كردند!
هنوز براي خيليها سوال مهم اين است كه چرا علي كريمي چنين سوالاتي را از مديران فدراسيون فوتبال مطرح كرده است.
سوال پرسيدن مگر ايراد دارد؟ من تا وقتي سوال داشته باشم از مديران فدراسيون ميپرسم. از مديران فدراسيون فوتبال سوال كردند كه آن كارتهاي هديه را براي چه كاري استفاده ميكرديد!!! به هر حال در 10سال گذشته آقايان تاج و كفاشيان همراه نفر اول يا دوم اين فوتبال بودهاند و حرف اول و آخر را در فوتبال كشور زدهاند. نميتوانند بگويند سوالات و بحثها مربوط به دوره آنها نيست. آقايان بگويند اين كارت هديهها را چه زماني و به چه علتي استفاده ميكردند!
درباره پرونده اسپانسر قبلي سازمان ليگ هم سوالات بسيار مهمي مطرح كرديد كه بازتاب گستردهاي در محافل ورزشي و رسانهها و حتي بين مردم داشت.
اين روزها تمام مردم اخبار و اتفاقات را از فضاي مجازي دنبال ميكنند و با اين حال آقايان همه كار كردند مصاحبه من با آن برنامه تلويزيوني بازپخش نداشته باشد. جالب اينجاست كه صحبتهاي من در فضاي مجازي بازتاب داشت و همه متوجه شدند چه بحثهايي را مطرح كرديم. وقتي هم گفتم كه در يك برنامه تلويزيوني حاضر هستم مقابل تاج و ساكت و كفاشيان بنشينم فقط براي اين بود كه به مردم نشان بدهم اگر لازم باشد خيلي از بحثها را مطرح خواهم كرد كه اگر باز شوند آن وقت اينطور نخواهد بود كه اوضاع همينطوري پيش برود. بحثهايي كه مطرح ميكنم تهديد نيست. علي كريمي زير بار زور هيچوقت حاضر نشده سكوت كند و الان هم سوالات زيادي به لطف مديريت آقايان دارم كه خواهم پرسيد. من بعد از اين همه سال حضور در فوتبال هنوز در يك برنامه زنده تلويزيوني حاضر نشدهام ولي آقايان هر روز در رسانهها هستند. اگر گفتم مناظره خواستم مردم متوجه بعضي مسائل باشند؛ وگرنه مخاطبان من همين مردم و دوستان عزيزي هستند كه لطف دارند و در فضاي مجازي صحبتهايم را مطرح ميكنند تا بازتابي ميليوني داشته باشد، نه رسانهاي كه اصلا بيننده ندارد!
يك بار پستي هم خطاب به عادل فردوسيپور منتشر كرديد كه با واكنش او در برنامه نود با بيان اينكه حتما ابهامات مورد اشاره از سوي شما را پيگيري خواهد كرد، مواجه شد.
من با خود عادل هم صحبت كردم. من علي كريمي كه هيچ! اما اگر اين فوتبال و فوتباليها نباشد برنامه نود و فردوسي پور و اين مديران هم در كار نخواهند بود. شما برويد ببينيد چرا در دو سال گذشته هيچ انتقادي از مديريت فدراسيون فوتبال نشده است. عادل كه از همين مديران در مراسم جايزه هم گرفت ديگر مطلبي درباره فدراسيون مطرح نميكند. چرا به پرونده بليتفروشي ورود كرد و كفاشيان را روي خط آورد اما به قرارداد اسپانسر قبلي سازمان ليگ نپرداخت؟ آيا واقعا مشكل اين فوتبال جادوگري است؟ چرا چند برنامه درباره جادوگري و بليت فروشي پخش شد اما هيچ آيتمي درباره خسارت 69 ميليارد توماني كه به شركت اسپانسر قبلي سازمان ليگ از تبليغات محيطي داده شده است، پخش نشد؟ در فوتبالي كه اگر اين پول از شركت مورد نظر گرفته ميشد بسياري از مشكلات باشگاهها حل ميشد. اين پول از بودجه يك سال فدراسيون فوتبال هم بيشتر است كه آن را حيفوميل كردند!!
گفته ميشود مراجع نظارتي به پرونده تخفيف 69 ميليارد توماني غيرقانوني به اسپانسر قبلي سازمان ليگ ورود كردهاند.
اينجا يك زماني درباره فساد فوتبال هم دو سال بررسي كردند و گزارشي در مجلس خواندند اما كسي نفهميد سرنوشت آن پرونده چه شد. اينكه الان نهادهاي نظارتي به ابهامات و مشكلات ورود ميكنند، خوب است. جاي اميدواري دارد منتها بايد سفت و سخت رسيدگي شود. اسپانسر قبلي سازمان ليگ يكي از بحثها است. ماجراي پولهايي كه از وزارت امور خارجه گرفته شد، قرارداد سال گذشته تبليغات محيطي، قرارداد امسال تبليغات محيطي كه بدون مزايده به يك شركت دادند. پرونده قرارداد آل اشپورت، جيووا، توپهاي دربي استار و بعضي مسائل ديگر. ما كه نميگوييم تخلفي صورت گرفته است. تاكيد داريم شفافسازي شود چون مردم و باشگاهها و اهالي فوتبال حق دارند همهچيز را بدانند. اينكه هيچ ابهامي درباره قراردادها و عملكرد مالي وجود نداشته باشد باعث ميشود سيستم مديريتي فدراسيون كار خود را بهتر انجام بدهد. با جواب ندادن و پنهان كردن حقايق و پاسخگو نبودن فوتبال كشور ضرر ميكند.
به نظر ميرسد بهزودي زواياي پنهاني از قرارداد اسپانسر قبلي سازمان ليگ براي شفافسازي مردم از سوي مراجع نظارتي اعلام شود.
بالاخره بايد مشخص شود چرا در سال اول ۲۳ ميليارد تومان خسارت دادهاند و چرا مديران اقداماتي انجام ندادند. خسارت در سال دوم قرارداد ۱۶۰ ميليارد توماني كمتر باشد! اينكه براي سال دوم به همان دلايل و مشكلات سال اول، ۴۶ ميليارد تومان ديگر خسارت داده ميشود جاي سوال دارد. من تعجب ميكنم اعضاي مجمع و باشگاهها چرا اين موضوع را با جديت دنبال نميكنند. با اين پول مشكلات بسياري از باشگاهها حل ميشد، اما هيچ كسي نفهميد چه شد. فدراسيون و سازمان ليگ شركتهايي دولتي هستند. چنين قراردادهايي نياز به ضمانتنامههاي معتبر بانكي دارد. قطعا هياترييسه وقت فدراسيون به آقايان تاج و كفاشيان تاكيد كرده بايد در ازاي گرفتن ضمانتنامه بانكي معتبر و كافي اين قرارداد را امضا كنند. آقايان بايد بگويند آيا چك ضمانتي به اندازه كل مبلغ قرارداد را از اسپانسر دريافت كرده اند؟ اگر ضمانتنامه داشتند ديگر اسپانسر قبلي سازمان ليگ نميتوانست به تعهداتش عمل نكند. مديران با مراجعه به بانك، راحت پول فوتبال را ميگرفتند.
ابهام جالب توجه ديگر اينجاست كه ضمانتنامه بانكي گرفته ميشد مديران فوتبال ميتوانستند بدون پيگيري حقوقي و مراجعه به بانك پول فوتبال را بگيرند.
آقايان تاج و ساكت و كفاشيان لطف كنند بگويند براي اينكه چنين خسارتي به اسپانسر قبلي سازمان ليگ بدهند آيا مجوز و مصوبه رسمي مجمع فدراسيون فوتبال را طبق قانون دارند؟ با توجه به حجم سنگين اين خسارت مجمع بايد مجوز ميداد نه اينكه در دورهمي هيات رييسه وقت سازمان ليگ براي خودشان مصوب كنند چنين خسارتي بدهند و بعد به مجمعي كه اختياري از خودش ندارد، گزارش كنند. هر كسي قانون را بخواند به خوبي متوجه ميشود كه اگر ضمانتنامه معتبر به اندازه كافي از اسپانسر قبلي سازمان ليگ گرفته نشده و تخلف صورت گرفته است. چرا در اين مدت طولاني هيچ شفافسازي و گزارشي به مردم ندادهاند؟ مديران فدراسيون و سازمان ليگ اگر كار خودشان را درست انجام داده باشند كه نبايد نگراني از شفافسازي داشته باشند! آنها كه خدا را شكر هميشه در راديو و تلويزيون و رسانه حضور دارند درباره اسپانسر قبلي سازمان ليگ و سوالات و ابهامات مطرح شده به مردم همهچيز را بگويند، بگويند چرا براي سال دوم به جاي اينكه كمتر خسارت بدهند دو برابر سال اول خسارت دادند؟ اصلا بگويند چرا در اين مدت هيچوقت حاضر نشدهاند به مردم و باشگاهها گزارش بدهند كه چرا اين قرارداد به اينجا كشيده شده است.
يك بار هم درخواستي از وزير ورزش و معاون ورزش قهرماني داشتيد كه گزارش حسابرسي فدراسيون فوتبال را كه توسط هيات نظارت وزارت ورزش از فدراسيون انجام شده بود، مطالعه كنند.
آقاي سلطاني فر قطعا آمدهاند كه به مشكلات ورزش رسيدگي كنند. ايشان به عنوان پدر ورزش بايد جلوي ادامه مشكلات را در فوتبال و رشتههاي ديگر بگيرند. درست است كه تمايلي به دخالت مستقيم در امور فدراسيونها را طبق قوانين ندارند اما ميتوانند نظارت بيشتري داشته باشند و پيگير ابهامات و ماجراي اين قراردادها و مسائلي كه اشاره شد باشند. ايشان دستور بدهند گزارش هيات نظارت وزارت ورزش از فدراسيون فوتبال را برايشان ببرند. من ميخواهم كه آقاي وزير اين گزارش را بدون هيچگونه مصلحتانديشي در خلوت خودش فقط يك بار مطالعه كند، همين! همان گزارش مفصل درباره قراردادهاي مختلف و عملكرد مالي فدراسيون فوتبال و سازمان ليگ كه بسياري از مسائل را روشن ميكند. همان گزارشي كه باعث شد آقاي كفاشيان رسما ديگر نتواند براي رياست فدراسيون فوتبال ثبت نام كند. وزير ورزش مشخص كند اگر اين گزارش مطلوب بود چرا چيزي درباره جزييات آن اعلام نشد. اگر غير مطلوب بود و مشكل داشت چرا هيچ برخوردي صورت نگرفت و اين گزارش به مراجع مربوط ارجاع داده نشد. البته باز هم ميگويم اين گزارش مربوط به وزارت قبل از آقاي سلطانيفر است و ايشان شايد اصلا در جريان اين گزارش نباشند. اما آقاي وزير ميتواند بخواهد اين گزارش را برايش ببرند تا مطالعه كند.
اخيرا مديران فدراسيون فوتبال با كمك دولت و وزارت ورزش مقدماتي را فراهم كردند كه مشكل بدهي تيمهاي پرطرفداري چون پرسپوليس و استقلال و تراكتورسازي حل شود تا آنها مشكلي براي حضور در ليگ قهرمانان آسيا نداشته باشند.
10سال است كه مديريت فدراسيون فوتبال در دست همين جريان است و شواهد و قرائن و سازماندهي مجمع تا جايي كه من متوجه شدم به شكلي است كه تا خودشان نخواهند كسي نميتواند جاي آنها را بگيرد و فضا براي ورود مديران دلسوز و كاربلدتر كاملا بسته است. به هر حال درباره اين سيستم مديريتي حرفهاي زيادي وجود دارد كه برخي از آنها را بايد در زمان بهتري مطرح كرد. در همين قضيه درباره ابهامات قرارداد اسپانسر قبلي سازمان ليگ و حق پخش تلويزيوني و مسائل ديگر مدتهاست كه حرف وجود دارد و مجمع در كمال تعجب و اتفاقي خندهدار ورود نكرده است و هيچ تصميم درباره اين ابهامات نگرفته است. ما از مديران وزارت ورزش درخواست كرديم نظارتي داشته باشند و بررسيهايي روي نكاتي كه اشاره كرديم بكنند كه جوابي داده نشد. تنها ميتوان اميدوار بود اعضاي مجمع يك بار براي هميشه به درستي تمامي ابهامات و مشكلاتي كه وجود دارد را با كمك همين مديران فدراسيون برطرف و رسيدگي كند.
درباره ماجراي باشگاههاي بدهكار و حفظ سهميههاي ايران در ليگ قهرمانان آسيا توضيح نداديد.
درباره همين موضوع باشگاههاي آسيايي هم قبلا گفتهام كه آقايان مجبور شدند ورود كنند و فكري به حال اين بدهيها داشته باشند، وگرنه تا قبل از اينكه AFC به ساختار مديريتي باشگاههاي ايراني شك نكند و براي رسيدگي دست به دامن ناظران اروپايي نشود چرا فدراسيون به اين پرونده رسيدگي نكرد؟ مديران فدراسيون فوتبال خودشان بگويند در 10سال گذشته كميته انضباطي چند حكم به نفع مربيان و بازيكنان و سرپرستان و افراد مختلف شاغل در فوتبال عليه باشگاهها صادر كرده كه اجرايي نشده است؟ اساسنامه فدراسيون فوتبال و آييننامه انضباطي درباره مكانسيم اجراي حكم چه ميگويد؟ آيا شما ديدهايد فيفا يا كنفدراسيون فوتبال آسيا حكمي عليه يك باشگاه صادر كنند اما چند سال راي خود را اجرا نكنند؟ اين مديراني كه با افتخار از حل مشكل بدهي باشگاهها صحبت ميكنند با سياستگذاريهاي غلط و مصلحتانديشي خودشان عامل به وجود آمدن اين فاجعه و بدهيها هستند. اگر از همان اول قانون را درست اجرا ميكردند، اگر از همان اول مصلحت انديشي نميكردند هيچوقت بدهي انباشته باشگاهها آنقدر زياد نميشد كه در خطر حذف از آسيا قرار بگيرند و هر بار يك نفر با مراجعه به كنفدراسيون فوتبال آسيا و فيفا بخواهد حق خود را بگيرد! اين سيستم غلط عملا باعث شد آبروي فوتبال ايران برود! ما كه نميتوانيم خودمان را گول بزنيم. سالهاي سال مديران فدراسيون و سازمان ليگ و باشگاهها به AFC اطلاعات غلط دادند و عددسازي و سندسازي طبق گفته رسمي خود مسوولان صورت گرفت تا سهميههاي ايران از دست نرود. همين الان هم اگر آندرانيك تيموريان و چندين فوتباليست ديگر به AFC مراجعه نميكردند و فيفا باشگاههاي ايراني را محروم نميكرد شك نكنيد هيچ اقدامي صورت نميگرفت. اگر قرار بود كاري انجام دهند قبل از اين اتفاقات انجام ميدادند.
بسياري از اهالي فوتبال هم بعد از اعلام حل مشكل بدهي باشگاهها اعلام كردند تكليف مطالبات آنها روشن نشده و گويا طبق اخباري كه در رسانهها منتشر شد باشگاهها نزد كميته بدوي صدور مجوز حرفهاي سفته گرو گذاشتهاند.
به هر صورت بهتر است از مديران فدراسيون فوتبال سوال كنيد به چه شكلي گفتهاند بدهيها پرداخت شده است. من ميدانم تلاش زيادي شده تا از طلبكاران تخفيف گرفته شود. اين در حالي است كه به طور مثال 5 سال قبل يك فوتباليست از كميته انضباطي براي طلب 100 ميليون توماني خود حكمي گرفته است. الان بعد از 5 سال كه تصميم گرفته شده اين بدهيها پرداخت شود به افراد مختلف ميگويند از بخشي از طلب خود بگذرند. نكته اينجاست كه ارزش 100 ميليون تومان 5 سال قبل خيلي بيشتر از حالا بود و نه تنها ضرر مربوط به تاخير پرداخت پول را نميدهند بلكه خيليها را مجبور ميكنند تخفيف بدهند كه اين به نظر من درست نيست. فدراسيون فوتبال و سازمان ليگ بايد حافظ منافع فوتباليستها و بازيكنان هم باشند. قانون وضع كردهاند كه اهالي فوتبال در داخل اجازه ندارند شكايتهاي خود را در مراجع قضايي ثبت كنند. به همه تكليف شده بايد از طريق اركان قضايي فدراسيون اين كار را انجام بدهند در غير اين صورت محروم ميشوند. فوتباليها هم وقتي به خودتان مراجعه ميكنند و حكم ميگيرند هيچ تضمين و اراده و جسارتي براي اجراي احكام وجود ندارد. اينكه نميشود! از بازيكنان و مربيان براي نقل و انتقال از يك استان به استان ديگر 8 و 12 ميليون تومان پول ميگيريد! يك بازيكن ممكن است قرارداد 30 ميليون توماني داشته باشد. خيلي از بازيكنان هستند كه پول ندارند براي حق انتقال به هياتهاي فوتبال پرداخت كنند و مجبور ميشوند در استان خود باقي بمانند. به هر حال بيش از 70 درصد فوتباليستها وضعيت مالي خوبي ندارند و نبايد به خاطر اين قوانين سفت وسخت مالي كه فقط نيازهاي مالي فدراسيون را برطرف ميكند آينده كسي كه ميتواند فوتباليست خوبي شود خراب شود. به نظر من مديران فدراسيون فوتبال بايد يك بازنگري اساسي روي قوانين هم داشته باشند. ما كه جايي در فوتبال نداريم و مورد تاييد شما هم نيستيم! حداقل براي آنهايي كه در فوتبال هستند يك قدم مثبتبرداريد شايد دعاي خير آنها باعث شود از اين به بعد عملكرد بهتري داشته باشيد!
آقاي كريمي! شما معترض بودن را دوست داريد؟
بحث من اعتراض نيست. درباره تيم ملي و مشكلات مثال زدم. اگر مشكلي وجود نداشته باشد چه دليلي دارد كه بياييم اين حرفها را بزنيم؟ هميشه گفتهام فوتبال براي فوتباليها است و مردم. بقيه ميآيند و ميروند و چقدر خوب ميشود آنهايي كه در فوتبال هستند جوري كار كنند كه مورد توجه و احترام مردم قرار بگيرند. من علي كريمي هم اگر حرف خاصي ميزنم فقط دلم براي اين فوتبال ميسوزد. به عنوان يك فوتبالياي كه مردم هميشه به من لطف دارند وظيفه خودم ميدانم به آقايان گوشزد كنم مردم و اهالي فوتبال خيلي خوب متوجه حقايق و پشت پردهها هستند. اين طور نيست كه شما مديريت را قبضه كنيد و هر كاري دلتان خواست انجام بدهيد و هيچ كسي هم نفهمد چه خبر است! آقايان مسوول براي تكتك تصميماتي كه ميگيرند و كارهايي كه ميكنند بايد به اين مردم جواب بدهند. سمبل اعتراض نيستم اما حرف من هم فقط شفافسازي است.
درباره اين سيستم حرفهاي بسيار زيادي براي گفتن وجود دارد كه تا وقتي سوال باشد آن را مطرح ميكنم. منتها بالاخره يك نفر بايد باشد كه از آقايان بخواهد درباره كاري كه ميكنند جواب بدهد يا نه؟ تا قبل از طرح اين سوالات كه به هيچ كسي جوابگو نبودند. شما چه زماني ديديد كه مديران فدراسيون درباره همين قرارداد اسپانسر قبلي سازمان ليگ خسارت 69ميليارد توماني كه به اين شركت دادهاند، توضيحات قانعكنندهاي ارايه بدهند؟ 69ميليارد خسارت دادهاند و هنوز معلوم نيست تكليف تسويه حساب قراردادسال دوم چه شده است!
به عنوان سوال آخر! علي كريمي تا كجا پيش خواهد رفت؟
من هر وقت ببينم كه به شعور مردم و اهالي فوتبال توهين ميشود و طوري رفتار ميكنند كه انگار هيچ كسي هيچ چيزي نميفهمد سوال ميكنم تا آقايان بفهمند آنها بايد در خدمت فوتبال باشند نه فوتبال در خدمت آنها باشد! ضمن اينكه باز هم ميگويم اين رسانهها هستند كه بايد اين مسائل را به نمايندگي از مردم از تاج و كفاشيان و ساكت و ساير مديران فدراسيون بپرسند. اين رسانهها هستند كه بايد بپرسند مجامع سالانه فدراسيون فوتبال چرا به صورت منظم در سال مالي مشخص شده در يك ماه خاص در هر سال برگزار نميشود! منتها بعضي از رسانهها چشمشان را به روي حقايق و واقعيتها بستهاند و حتي برخيها طوري وانمود ميكنند كه انگار ما بد هستيم و مديران خوب! اينجا بحث بد و خوب نيست! بحث شفافسازي است و تا وقتي رسانهها درباره فساد فوتبال و اتفاقاتي كه رخ ميدهد سوال نپرسند و مسوولان مجبور به پاسخگويي نشوند هيچ چيزي درست نميشود.
من هم نميخواهم اين طور برداشت شود كه فكر كنند افشاگر يا تخريبگر و هر لقب ديگري كه ميدهند، هستم. علي كريمي را ديگر همه ميشناسند و هر چيزي را كه لازم باشد مردم بدانند به مخاطباني كه دارم، اعلام ميكنم، وگرنه برايم راحت بود براي مطالباتي كه از باشگاهها دارم بروم دفتر آقايان بنشينم و از آنها تعريف و تمجيد كنم و با حمايت كردن به حق و حقوق خودم برسم. همه ما آدمها اشتباهاتي داريم. از آقايان كه كاري برنميآيد. اين ما فوتباليها هستيم كه بايد اين فوتبال را درست كنيم. هركسي هر كاري ميتواند در اين راه انجام ميدهد.
اما ۱ دست صدا نداره
کاش بقیه افراد مشهور هم مثل جناب کریمی بودند
یا اقلا ۱۰ تا علی کریمی بود
تا اینکه شاید وضع مدیریتی ما سامانی به خودش میگرفت و تصمیمات خلقالساعهای هر روز خلق نمیشد و مطالبه میشد در تمام زمینههای میدیریتی اقتصادی-فوتبالی-فرهنگی-...