فرارو- بست نشینی سه نفر از نزدیکان محمود احمدی نژاد در حرم عبدالعطیم حسنی (ع) بازتاب گسترده ای در رسانه ها و افکار عمومی داشت. هر کس از منظری این اقدام تازه یاران احمدی نژاد را بررسی و تفسیر کرده است. اما غالب تحلیل ها این است که این اقدام نوعی شوی سیاسی بوده است.
سه نفر از نزدیکان محمود احمدینژاد رئیس جمهوری سابق با انتشار بیانیه از آغاز بستنشینی خود در حرم شاهعبدالعظیم حسنی در جنوب شهر تهران در اعتراض به آنچه «تحت فشار قرار دادن و محدود کردن» خود مینامند، خبر دادند. این اقدام آنها با بدرقه احمدینژاد همراه شد.
حمید بقایی، معاون اجرایی احمدینژاد در دولت دهم، علی اکبر جوانفکر مشاور مطبوعاتی و رسانهای احمدینژاد در دوران تصدی شهرداری تهران و ریاست جمهوری و حبیب الله جزء خراسانی ذیحساب نهاد ریاست جمهوری دولت دهم سه نفری هستند که چهارشنبه بیست و چهارم آبانماه ۱۳۹۶ بستنشینی خود را آغاز کردند.
این افراد در بیانیه خود به سنت بستنشینی اشاره کردند و نوشتند: «امید است که این توسل و استمداد موجب بیداری و تنبه کسانی شود که با احساس قدرت مطلق، حقوق مردم را آشکارا تضیع می کنند.»
ساعتی پس از آغاز بست نشینی این افراد محمود احمدی نژاد و اسفندیار رحیم مشایی نیز به آنها پیوستند. احمدی نژاد نطق بسیاری تندی کرد.
همچنین در بیانیه دیگر این افراد از رهبر معظم انقلاب خواستهاند تا آیت الله محمود هاشمی شاهرودی، رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را مامور رسیدگی به ادعاها و اتهامات مربوط به آنها کند.
بست نشینی از دوره صفویه در ایران گسترش یافت و در زمان حکومت قاجاریه در دوره ای به اوج خود رسید. نقص قوانین و شتاب در مجازات، موجب آن بود تا برخی از محکومان بست را تنها راه به تأخیر انداختن مجازات خود بیابند.
هر سه نفر نزدیکان احمدی نژاد که اقدام به بست نشینی کرده اند در دستگاه قضایی پرونده دارند و یا در دورههایی در سالهای اخیر به زندان رفتهاند به طوریکه علیاکبر جوانفکر در سال ۱۳۹۰ به یک سال زندان و همچنین سه سال محرومیت از فعالیتهای مطبوعاتی محکوم شد.
بقایی هم در چند نوبت بازداشت شد و سومین جلسه رسیدگی به پرونده وی بدون حضورش برگزار شد. حبیب الله جزء خراسانی هم در ارتباط با پرونده دانشگاه ایرانیان در دستگاه قضایی ایران محکوم شده است.
ناظران معتقدند این رفتار نزذیکان احمدی نژاد و سخنان اخیر او نوع تازه از اقدامات رادیکال را از سوی این گروه به نمایش می گذارد که معنا و مفهوم سیاسی خاص خود را دارد.
محمد صادق جوادی حصار تحلیلگر مسائل سیاسی در این باره به خبرنگار فرارو گفت: «آقای احمدی نژاد و تیم ایشان و حامیان تئوری پردازان حرکت بست نشینی سالها در پی این بودند که گفتمان سومی از جبهه های نظریه پردازی در انقلاب اسلامی را ایجاد کنند. اینها می خواستند با باز تولید مفاهیم اولیه انقلاب مثل استکبار ستیزی، عدالت گستری و ظلم ستیزی و توزیع عادلانه قدرت در جامعه سیاسی گفتمان نوینی را در انقلاب اسلامی ارائه دهند و به همین دلیل یکی از وجوه برجسته این گفتمان را نفی تمامی اتفاقاتی که پیش از این در جمهوری اسلامی رقم خورده بود می دانستند.»
به گفته این تحلیلگر مسائل سیاسی "یعنی تقریبا نمی توانستیم دولتی را بعد از انقلاب اسلامی مشاهده کنیم که از جانب احمدی نژاد و تیمش دولت مطلوبی بوده باشد. او همه دولت های قبل از خودش را تخطئه می کرد و می گفت که ما می خواهیم شکل نوین و بدیعی از انقلاب اسلامی را به ایران و جهان ارائه کنیم که بستری باشد برای مدیریت جهانی جمهوری اسلامی و در بعدی دیگر بستری باشد برای مدیریت جهانی امام زمان(عج)."
جوادی حضار افزود: «نوع ولایتی که این گروه دنبال می کرد فرا ولایت فقیه بود. این گفتمان در عمل بازخوردهای مثبت و منفی فراوانی را در جامعه ایجاد کرد که غلبه با بازخوردهای منفی بود. یعنی در بدو امر به خاطر شعار های پوپولیستی و عوام گرایانه ای که احمدی نژاد مطرح می کرد و شیوه از قرائتی که از عدالت مطرح کرده بود مثل سهام عدالت، مسکن مهر و امثال اینها توانسته بود بخش هایی از طبقه ضعیف جامعه را جذب کند اما هر چه زمان گذشت معلوم شد که این شعار ها و رویکردها آینده ساز نیستند و به صورت مسکن عمل می کنند.»
این کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: «پس از اینکه دولت احمدی نژاد کنار رفت، آن گفتمان را در خطر می بینند و سعی می کنند آن را حفظ کنند و در منظومه جمهوری اسلامی نوعی از وجاهت و محبوبیت را برای خود نگه دارند. در شرایط کنونی اگر تخلفات این گروه در حوزه فرهنگ، اقتصاد و جامعه به شکل قضایی بررسی و در محاکم قضایی محکوم شوند این هیچ جایی برای توجه و تعریف از رفتار کردارشان باقی نمی گذارد. بنابراین بهترین دفاع را در حمله دیدند و با حمله به برادران لاریجانی و قوه قضائیه در حقیقت سعی کردند اصل مسئله را با سیاسی کردن موضوع زیر سوال ببرند.»
او با بیان اینکه "آنها می خواهند به جامعه القا کنند آنچه صورت گرفته است تخلف آنها نیست"، گفت: «احمدی نژاد و نزدیکانش به دنبال قانع کردند افکار عمومی است که بگوید اتفاقات رخ داده تعدی و تجاوز دشمنانش است. در این شرایط او بهترین دفاع را فرار به جلو قرار داده است.»
جوادی حصار با اشاره به بست نشینی یاران احمدی نژاد در اوج انتقادات افکار عمومی از عملکرد دولت او در ساخت مسکن مهر، گفت: «با این انتقادات افکار عمومی احمدی نژاد و یارانش به این نتیجه رسیدند که اگر جنجالی به وجود نیاید ممکن است تتمه محبوبیتش را هم از دست دهد. من تصور می کنم بست نشینی یک شوی سیاسی است و یک حرکت علمی و قانونی که بخواهد از آن نتیجه روشن خارج شود، نیست.»
این کارشناس مسائل سیاسی در پاسخ به این پرسش که بست نشینی در حرم عبدالعظیم حسنی به لحاظ نشانه شناسی سیاسی چه معنایی دارد، گفت: «این یک اقدام کاملا سنتی است که در تاریخ ایران فراوان وجود داشته است. در زمانی که شاهان حکومت می کردند دستگاه عدالت گستری وجود نداشته است پناه بردن از بی عدالتی به اماکن متبرکه و قبور مردان خدا امر رایج رسمی بوده است.»
او افزود: «حرکت دوستان آقای احمدی نژاد یک معنای مهم دارد. آن هم این است که ما از دستگاه قضایی قطع امید کرده ایم، بنابراین پناه می بریم به مقابر بزرگان و بست می نشینیم که در امان بمانیم. تداعی این رفتار نوعی اتهام آفرینی برای جمهوری اسلامی است و طبعا باید با آن برخورد قضایی کرد. بست نشینی پیام سیاسی خاصی دارد و کسانی که مطلع باشند متوجه می شوند که این کار خیلی هوشمندانه اتفاق افتاده است و می خواهد مسیر جدیدی را در افکار عمومی باز کند برای بی اعتماد کردن مردم نسبت به دستگاه قضایی کشور.»
او در پاسخ به این سوال که این اقدام رادیکال چه نتیجه و عاقبتی برای این گروه و احمدی نژاد خواهد داشت، گفت: «ما باید در کشور از هر حرکت رادیکالی جلوگیری کنیم. این اقدام نباید با روش برخورد قهرآمیز با رفتارهای رادیکال باشد. بلکه باید بسترهای ظهور و بروز رفتارهای تند و افراطی را از بین ببریم. باید شرایطی فراهم شود که امکان وقوع این رفتارها وجود نداشته باشد.»
جوادی حصار معتقد است "آقای احمدی نژاد که عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است و معتمد رهبری به حساب می آید و رییس جمهور کشور بوده است باید متوجه این نکته باشد که هر نوع دامن زدن به این مسائل می تواند به کشور آسیب برساند. آزادی بیان اصل مهم در قانون اساسی است و کسی نمی تواند آن را از دیگران سلب کند اما دیگران هم حق ندارند به بهانه آزادی بیان امنیت کشور و حدود و ثغور فرهنگی و سیاسی کشور را تهدید کند. اعمال این حقوق تا جایی است که منافع ملی به خطر نیافتد. شرایط درونی و بیرونی کشور در حال حاضر اقتضا نمی کند که هیچ گروه سیاسی به سمت رفتار رادیکال برود.»
این بندگان خدا خواستند که علنی محاکمه بشن مشکل کجاست ترس از چیه
مگه نه اینکه دزدی کرده خوش خواسته آبروش بره به کسی چه مربوطه مگر اینکه کاسه ای زیر نیم کاسه ای باشه
ضمناآقای حضارتا دیروز این نوع درخواستها عین دموکراسی وحقوق شهروندی بود حالا اسمش رفتار رادیکال شد .رادیکال کسیه که رای مردم رو قبول نداره ومی ریزه توخیابون به جای مراجعه به قانون ... اینکه علنی برگزار بشه مگه مشکلی واسه کسی داره که تن وبدنشون لرزیده ؟؟؟
قربونت شکل ماهت مگه این بندگان خدا چی خواستند که اینقدر جیز وفلیز می کنی ؟اولا اگه قوه قضاییه بخوادبا یهبست نشینی به بن بست بخوره که ....؟؟؟ثانیا مگه درخواست علنی برگزار شدن دادگاه تخلفات مالی نه سیاسی خواسته بی ربطیه ..؟؟؟ثالثا توعلنی برگزار شدن یا نشدن معمولا متهم باید ترس داشته باشه که آبروش نره نه مدعی العموم ....؟؟؟
دادگاه را علنی کنید