آنچه در این مقاله مطالعه خواهید کرد، نتیجه هایی است که از تجربیات مهدی آریافر مشاور خانواده و متخصص بهبود روابط همسران گروه درس زندگی بعد از ساعتهای طولانی جلسه با زوجهایی که به دلیل دروغگویی مردان در حال از دست دادن زندگی خود هستند، حاصل شده است و شامل بررسی همین موضوع از دیدگاه جامعهشناسی و روانشناسی است که با سرفصلهای زیر به تحلیل موضوع چرایی دروغگویی در مردان میپردازد:
شاید در مورد علل دروغگویی در مردان شوخیهای بسیاری توسط خود آنها شنیده باشید. یکی از عمومی ترین این شوخی ها، از آن جهت که در تمام دنیا و اغلب فرهنگها به عنوان توجیهی بر دروغگویی مردان مطرح میشود، این است که مردان اغلب به زنانی دروغ میگویند که آنها را دوست دارند. در حقیقت آنچه در این شوخی به آن اشاره میشود این است که اگر زنی از همسر یا شریک زندگی خودش دروغ میشنود در حقیقت دلیل روشنی بر آن است که همسرش دوستش دارد و حتماً مرد زندگی دلش نمیخواهد او را با شنیدن حقیقت برنجاند.
باید گفت که این موضوع صحت دارد. در واقع هیچ مردی به زنی که برای او اهمیتی نداشته و ناراحتی و اندوه او تأثیری در زندگی او نمیگذارد، دروغ نمیگوید. به صورت کلی آقایان هیچ دلیلی برای تحمل رنج دروغ گفتن به زنی که برای آنها جایگاه خاصی ندارد، نمیبینند. به همان نسبت وقتی با نگاهی به اوضاع در میابند که نگفتن اصل یک رویداد یا مسئله، همسر یا شریک زندگی آنها را خوشحال میکند، بنابراین با فراغ بال آن را به جای حقیقت به زن مورد علاقهی خود بازگو میکنند.
مردان همیشه در شوخیهایی که در خصوص دلایل دروغگویی خود میکنند، به زنان میگویند دروغ میگویم چون تو را دوست دارم. شاید این یک شوخی باشد اما از دیدگاه روانشناسان و مشاوران خانواده این اصلیترین دلیل دروغگویی مردان است.
مهدی آریافر مشاور خانواده می افزاید: حتماً هیچ زنی دوست ندارد از همسر یا شریک زندگی خود به صورت مکرر دروغ بشنود. علاوه بر آنکه دروغگویی صفتی ناپسند بوده و جلوهی مرد را در مقابل دیدگان زن تبدیل به فردی نامطمئن و غیر قابل اعتماد میکند؛ اما وقتی یک خانم برای دانستن موضوعی همسر خود را به شدت تحت فشار روحی قرار میدهد، در حقیقت خودش فضا و شرایط را برای دروغگویی مرد فراهم ساخته است. به عنوان مثال وقتی زنی اصرار دارد که همسر یا شریک زندگیاش در مورد زیبایی او نظر واقعی خود را بگوید، حتماً مرد برای آنکه در درجهی اول او را نرنجاند و البته خودش را از مخمصه برهاند، لاجرم مجبور به گفتن دروغ میشود.
بسیاری از آقایان برای آنکه از دام توبیخ و سرزنشهای همسر یا شریک زندگی خود برهند، دروغ میگویند. به عنوان مثال اگر مردی به جای آنکه به همسرش بگوید دلیل آنکه دیر وقت آمده این است که با دوستانش به تفریح مجردی رفته بوده است، به او میگوید مادرش به طور ناگهانی بیمار شده و او مجبور شده او را به بیمارستان برساند، در حقیقت میداند که با یک دروغ کوچک و بیدردسر از غرولندها، سرزنشها یا دعواهای احتمالی همسرش در امان مانده است و البته توانسته بدون دردسر و عصبانیت همسرش و به هم ریختن جوّ خانه کمی خوش بگذراند. بنابراین این یکی دیگر از دلایل دروغگویی در مردان است که شاید لازم باشد در مورد آن خانمها در رفتار خود تجدیدنظر کنند.
زنانی که همسر یا شریک زندگی خود را برای گفتن موضوعی تحت فشار میگذارند یا سرزنشکننده هستند، بیشتر از مردان خود دروغ میشنوند.
شاید تصور خیلی از خانمها این باشد که دلیل اصلی دروغگویی در مردان موضوع خیانت شوهر خود باشد. در حقیقت بسیاری از خانمها معتقدند مردها برای سرپوش گذاشتن بر ارتباط دیگری که دارند، در اولین قدمهای خود دروغ میگویند. اما مهدی آریافر که خود متخصص ترمیم روابط ناشی از خیانت همسران است نظر دیگری دارد و می گوید: در عصر حاضر روحیهی کمالگرایی و قدرتطلبی در زنان یکی از دلایل دروغگویی مردان است. تجربیات بنده در جلسات مشاوره خانواده نشان می دهد که در واقع مردانی بیشتر دروغ میگویند که همسر یا شریک زندگی خود را کمالگرا، با گرایش به روحیهی همه یا هیچ یافته و به دلیل اهمیتی که به او میدهند و البته احترامی که برای او قائل هستند، از دروغ به عنوان ابزاری که میتواند رضایت خاطر بیشتری برای زن مورد علاقهی آنها فراهم کند، استفاده میکنند و ممکن است در زمینههای بسیاری مجبور به استفاده از این حربه شوند تا آرامش میان خود و همسرشان از بین نرود.
آقای آریافر در این رابطه می گوید: در بسیاری از جلسات مشاور خانواده وقتی بحث دروغگویی مرد خانواده پیش میآید و همسر او با ادلهی بسیاری ثابت میکند که شوهرش به او دروغ میگوید، هنگامی که از آقا در خصوص علت اصلی این مسئله سؤال می کنم؛ او به روحیهی کنترلگر همسر خود اشاره میکند. در واقع به دلیل آنکه زن در یک رابطهی دو طرفه دوست دارد یا خیال میکند که باید زمام امور را به دست گرفته و همه چیز را تحتنظر و سلطهی خود داشته باشد، مدام در حال چک کردن لیست کارهایی است که انجام آنها را بر عهدهی شریک زندگی خود گذاشته است و البته این موضوع که کاری در زمانی که او تعیین کرده است انجام نشود، ولو اینکه دلیل موجهی برای این قصور وجود داشته باشد، از نظر او علت خوبی برای انجام نشدن آن نیست. بنابراین او خودش با سختگیریهایی که در کنترل امور به خرج میدهد، همسرش را مجبور به گفتن دروغ میکند. هرچند این دروغ به سادگی و بیاهمیتی بردن یا نبردن ماشین به تعویض روغنی باشد.
روحیهی کمالگرایی و قدرتطلبی در زنان یکی از علل دروغگویی در مردان است. اغلب مردان برای گریختن از کنترلهای سختگیرانه همسران خود مجبور بهدروغ گفتن میشوند.
مهدی آریافر مشاور خانواده می گوید: امروزه بسیاری از مشاوران خانواده توصیه میکنند که زوجها قبل از آنکه با هم ازدواج کنند، باید چندین جلسه نزد مشاور خانوده یا روانشناس بروند تا بسیاری از زیر و بمهای با اهمیتی که در روحیات آنها به صورت کلی وجود داشته و در یک رابطهی دو نفره نقش مهمی را ایفا میکند، را بشناسند. یکی از این موضوعات گرایش افراد به گفتن دروغ است و البته اینکه آنها معمولاً به چه دلیل دروغ میگویند.
به عنوان مثال یکی از علل دروغگویی در مردان این است که آنها نمیتوانند تصور کنند آنچه را که دوست دارند، به دست نمیآورند. به همین دلیل تمام تلاش خود را برای دستیابی به علاقهمندیهای خود میکنند و در این راه از هیچ کاری ولو گفتن دروغ، ابایی ندارند. مثلاً اگر پیش از ازدواج خود با زنی که آن را دوست دارند، ازدواج ناموفق دیگری داشته باشند و در صورتی که بدانند یا حس کنند اگر خانمی که اکنون با او در مراحل اولیهی شناخت هستند با دانستن موضوع ازدواج قبلی آنها دیگر حاضر به وصلت نیست، برای آنکه رابطهی جدید فرو نپاشد، به او دروغ میگویند.
در واقع آنها برای آنکه نمیتوانند شکست را تحمل کنند، دروغ میگویند که به حس پیروزی، هرچند موقت و گذرا و شکننده، دست یابند.
وقتی مردان با مشکلات مختلفی در محل کار یا به صورت کلی بیرون از خانه مواجه میشوند، برای آنکه از جنبههای مختلف مورد حمایت همسر یا شریک زندگی خود واقع شوند، در مورد اصل رویدادهای مشکلساز، یا دروغ میگویند یا اغراق میکنند. به این ترتیب قادر خواهند بود تا ترحم و توجه بیشتری از جانب همسر خود دریافت کنند و این میتواند مایهی آرامش آنها شود. البته این موضوع همیشه هم به خاطر کمبود توجه زنها نیست. از نگاه مهدی آریافر؛ گاهی مردان در یک رابطه تمرکز دائمی زن را میخواهند و برای آنکه همیشه در مرکز توجه همسر یا زن موردعلاقهی خود باشند، مظلومنمایی کرده و در مورد معضلات مختلفی که با آن دست و پنجه نرم میکنند به او دروغ میگویند.
موضوع دیگری که باعث دروغگویی مردان شده و در همین دستهبندی میگنجد، دروغگویی به خاطر دستیابی به کمکهای مالی از جانب زن است. این مسئله بیشتر در رابطههایی وجود دارد که در آنها زن از وضعیت مالی خوبی برخوردار و به طور کلی مستقل است. بنابراین مرد میداند در صورتی که در خصوص مشکلات مالی خود با او حرف بزند و در مورد شدت این مشکلات اغراق کرده و دروغ بگوید، حتماً میتواند از کمکهای مالی همسر خود بهرهمند شود.
حل این موضوع نیازمند مدیریت صحیح رابطه از جانب زن است. در حقیقت اگر زن بعد از آن که متوجه این موضوع شد، در خصوص مسائل مالی رویکرد روشنی را در رابطهی خود با همسرش تعیین کند، کمتر با موضوع دروغگویی برای جلب کمک مالی روبهرو خواهد شد.
این یکی از دلایلی است که در نهایت تبدیل به دروغگویی میشود. آقای آریافر مشاور بهبود روابط همسران در این رابطه می گوید: به صورت کلی مردها عادت ندارند در مورد همهی جزئیات کار یا مشکلات خود با همسرشان حرف بزنند. گاهی این عادت منجر به تحمل فشارهای بسیاری میشود که صدمات جبرانناپذیری به روح افراد میزند. در حقیقت آنها از اینکه با گفتن آنچه آزارشان میدهد به همسرشان آرامش روانی او را به هم میزنند. میترسند، بنابراین برای خوب نشان دادن اوضاع مجبور به گفتن دروغ میشوند.
البته در این خصوص متخصصان مشاور خانواده توصیه نمیکنند زن ها همسر خود را مجبور به تعریف مشکلاتشان، بکنند، بلکه بهتر است فضای رابطه را آنقدر گرم و صمیمی نگه دارند تا مرد هر زمان که مایل بود و توان داشت، خودش را با حرف زدن در خصوص معضلاتش از بند اندوهی که در آن گرفتار شده برهاند و البته با نقش "مرد شاد" را بازی کردن به دروغ گفتن خود پایان بدهد.
این مشاور برجسته خیانت های زناشویی در این رابطه می گوید: بدون شک هیچ مشاور خانوادهای دوست ندارد در مورد علت دروغگویی مردان، موضوع خیانت را مطرح کند. اما واقعیت آن است که خیانت یکی دیگر از دلایل دروغگویی در مردان است. موضوع پیچیدهای که تحلیل علل بروز آن در یک رابطه نیازمند جلسات متعدد با زوجهایی است که درگیر آن شدهاند. شاید بزرگترین دروغی که در این مورد از مردان، موقعی که همسرشان پی به خیانت آنها برده است، شنیده میشود همین جمله ها باشد که : " ما فقط یکدیگر را دوست داریم" یا " اینیک رابطهی عادی است" یا " او تنها دوست اجتماعی من است".
به هرحال معنی تمام این عبارات یا جملات مشابه این است که مردی در حال خیانت به همسر خود است و ممکن است این نه یک خیانت جسمی و جنسی که بلکه یک خیانت از نوع روحی و روانی باشد.
به صورت کلی آنچه در این مقاله به آن اشاره شد حاکی از آن است که به نظر مهدی آریافر مشاوره خانواده در حقیقت مردها برای خوشحال کردن شریک زندگی خود و بر هم نخوردن آرامشی که در رابطهشان وجود دارد، دروغ میگویند و موضوعاتی همچون خیانت؛ جزءِ آخرین دلایل این امر است.
هرچند دروغ گفتن موضوعی است که به ذات خویش پسندیده نیست، اما آنچه این مشاور خانواده به افرادی که رابطهی آنها به خاطر همین موضوع در حال فروپاشی است، توصیه میکند این است که اگر شما، همسر یا شریک زندگی خود را با ویژگیهایی که از او میشناسید، به طور کامل بپذیرید و فضای رابطه ی دو نفرهی خود را برای آنکه او راحت بوده و تحت فشارهای مختلف نباشد آزاد بگذارید، حتماً دروغه ای کمتری از او خواهید شنید.