احمد غلامی سردبیر روزنامه شرق در یادداشتی در این روزنامه نوشت: شاید روحانی انتظار چنین روزهایی را نداشت؛ انتظار روزهایی که تنها دستاوردش، برجام، در آستانه انحلال قرار گیرد.
روزهای مذاکرات هستهای با همه فرازونشیبهایش همچون ماهعسلی طولانی گذشت؛ ماهعسلی که به واسطه آن، تحریمها لغو و جایگاه دولت روحانی نزد مردم ایران و جهان ارتقا پیدا کرد؛ ارتقایی رشکبرانگیز که مخالفان را برانگیخت تا بیمحابا به او و دولتش حمله کنند و آنان را به باد انتقادات منصفانه و غیرمنصفانه بگیرند.
ازاینرو، در شرایط جدید برجام که هر لحظه امکان خروج آمریکا از آن وجود دارد، انتظار این است قند در دل مخالفان آب شود؛ اما اینگونه نیست. اینروزها مخالفان دولت روحانی در نهان بیش از هر زمان دیگری به ارزش قرارداد برجام پی بردهاند؛ قراردادی که اگر بسته نمیشد، احتمال وقوع بحران در منطقه جدی بود. مواضع دولت کنونی آمریکا، بسیاری از سناتورها و نمایندگان کنگره شاهدان این مدعا هستند.
مخالفان دولت روحانی جنگدیده، جنگرفته و جنگيدهاند و بیش از هرکسی از نتایج جنگی نابرابر آگاهاند. ازاینرو، عقل مصلحتاندیش آنان حکم میکند در نهان صلحطلب باشند و در عیان، در شیپور جنگ بدمند تا مخالفان و دولت روحانی را مرعوب کرده و به سکوت وادار کنند. آنان میخواهند از جنگی که وجود ندارد، بهره جنگی تمامعیار را ببرند. بهقولی از آب، کره بگیرند.
روحانی شرایط دشواری پیشرو دارد؛ او ناگزیر است در کنار اتحاد، وحدت و وفاق ملی، از وعدهایی که به ملت داده، صیانت کند؛ پرهیز از جنگ. مخالفان روحانی تلاش میکنند در وضعیت موجود او را بیشازپیش به مواضعی قهرآمیز سوق دهند؛ مواضعی که مغایر با منش و روش سیاسی اوست.
از همین نقطه، راه دشوار روحانی آغاز میشود. اگر تسلیم مواضع منتقدان شود از مردم فاصله خواهد گرفت و اگر بیاعتنا به خطراتی باشد که کشور را احاطه کردهاند، گزک دست مخالفانش داده تا از او چهرهای ديگر خلق کنند. اگر بگوییم روحانی در آزمون دشواری قرار دارد، اغراق نکردهایم. دولت روحانی میان خواستههای مردم و ترفندهای سیاسی مخالفانش قرار گرفته است.
مردم انتظار دارند او همچون گذشته بر مذاکره و صلح پافشاری کند و در مسائل اقتصادی و سیاسی به وعدههایی که داده، عمل کند؛ اما مخالفان روحانی رویکردی دوگانه با برجام دارند؛ از یک سو درصددند در صیانت از برجام در نهان با روحانی همراه باشند و در عیان آن را از اعتبار ساقط کنند تا اگر زمانی برجام نقطه قوت روحانی بود، اینک نقطه ضعف او محسوب شود.
این بهنفع همه است که روحانی با صیانت از برجام از جنگی محتمل پیشگیری کند؛ اما مخالفان روحانی درصددند با افزایش سطح مطالبات جهانی، دولت روحانی را با بحران روبهرو کنند؛ بحران عدم توانایی در تأمین حداکثری خواستههای ملی. دولت روحانی در این وضعیت چه خواهد کرد؟ آیا برجام از یک قرارداد حقوقی به قراردادی سیاسی برای طرفین، ایران و آمریکا، تبدیل خواهد شد. اگر اینگونه شود، کیان دولت روحانی به برجام گره خورده با برجام برجا میماند و بیبرجام از دست میرود.
«هر دولتی معاهدات و پیمانها را بر اساس منافع ملی خود با دیگر دولتها منعقد میکند. هر دولت تا زمانی به این معاهدات و پیمانها پایبند میماند که منافعش را تأمین کند». اگر تا دیروز مخالفان دولت روحانی میگفتند برجام قراردادی یکطرفه و بهنفع آمریکاست، امروز باید پاسخ بدهند چرا آمریکا درصدد برهمزدن آن است.
آنچه دولت روحانی را با خطری جدی روبهرو میکند، برجام نیست؛ خطر دوری از مردم است؛ مردمی که با او برای صلح و دموکراسی همپیمان شدهاند. آنان از روحانی میخواهند به برخی از کسانی که به رأی مردم باور و اعتنا ندارند، در هیچ شرایطی همپیمان نشود. با اینکه برجام قراردادی برای پرهیز از جنگ است؛ اما چهکسی است که نداند در دل هر قراردادی حتی قرارداد صلح، بذر جنگ نهفته است. تاریخ با انقضای برجام به پایان نخواهد رسید؛ آنچه اهمیت دارد درکنارمردمبودن است، حتی در شکست.
این شیپور جنگی که مخالفان در آن میدمند، بیش از هرچیز شیپور جنگ با دولت روحانی است؛ دولتی که هرچقدر عاقلانهتر و مردمیتر عمل کند، مرجعیت آن بیشتر خواهد شد.