پسر جوانی که متهم است دوستش را به خاطر رابطه با خواهرش به قتل رسانده است، به قصاص و پرداخت دیه محکوم شد. این مرد جوان در جلسه رسیدگی ابراز پشیمانی کرده بود و از اولیای دم خواست او را ببخشند.
به گزارش روزنامه شرق، پسر جوانی که متهم است دوستش را به خاطر رابطه با خواهرش به قتل رسانده است، به قصاص و پرداخت دیه محکوم شد. این مرد جوان در جلسه رسیدگی ابراز پشیمانی کرده بود و از اولیای دم خواست او را ببخشند.
پنجم بهمن ٩٣ کارآگاهان ویژه قتل تهران از کشتهشدن پسر جوانی در پارکینگ خانهشان باخبر شدند و پس از حضور در محل جنایت، متوجه شدند مقتول پسر جوانی به نام سعید است که به دست دوست قدیمی خود، امیر، با ضربه چاقو به گردنش جان خود را از دست داده و متهم پس از ارتکاب به قتل، از صحنه فرار کرده است. کارآگاهان جنایی با بهدستآوردن این اطلاعات، بلافاصله جستوجوی خود را برای پیداکردن امیر آغاز کردند.
مأموران با تحقیق از خانواده امیر، متوجه شدند او به خانه بازنگشته و کسی از او خبری ندارد؛ بنابراین جستوجو برای پیداکردن امیر ادامه داشت تا اینکه پس از ١٥ روز، به اداره پلیس آگاهی تهران مراجعه و خود را تسلیم کرد و گفت: سعید از دوستان قدیمی من بود. ما رابطه خانوادگی هم داشتیم و از همهچیز زندگی یکدیگر خبر داشتیم.
ما مثل برادر بودیم تا اینکه یک روز متوجه شدم او با خواهرم که متأهل است و دو فرزند دارد، وارد رابطه شده است. زمانی که متوجه موضوع شدم، برادرم را در جریان گذاشتم.
پس از آن بود که با هم تصمیم گرفتیم برای حفظ آبروی خود، سعید را تنبیه کنیم. برای همین من و برادرم، سعید را به محل خلوتی کشاندیم. کتکش زدیم و از او خواستیم رابطه خود را با خواهرمان قطع کند.
پس از آن نیز دوستی بین من و سعید تمام شد و دیگر از او خبری نداشتم تا اینکه یک روز مادر سعید به دیدنم آمد و گفت پسرش همچنان با خواهرم رابطه دارد و از من خواست جلوی این رابطه را بگیرم.
با شنیدن حرفهای مادر سعید بسیار عصبانی شدم؛ چون او به من و برادرم قول داده بود دیگر با خواهرم رابطه نداشته باشد و من هم حرفهایش را باور کرده بودم. این مرد درباره روز حادثه به مأموران گفت: روز حادثه درحالیکه شرب خمر کرده بودم، جلوی خانه سعید رفتم و پس از چند دقیقه او را دیدم که با ماشینش وارد کوچه شد و به طرفم آمد. اول برای اینکه با هم حرف بزنیم، سوار ماشینش شدم.
او ریموت پارکینگ را زد و وارد پارکینگ شدیم. نمیدانم چرا ناگهان ترسیدم و حس کردم چند نفر از اقوامشان آنجا هستند و میخواهند به من آسیب برسانند. برای همین چاقو را از جیبم درآوردم و دو ضربه به گردن امیر زدم و فرار کردم.
اما در تمام مدت عذاب وجدان داشتم. به همین خاطر پس از ١٥ روز به تهران آمدم و خودم را به پلیس تسلیم کردم.
بهاینترتیب، با توجه به شکایت اولیای دم، گفتههای متهم و سایر مدارک موجود در پرونده، کیفرخواستی علیه امیر صادر و پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در جلسه محاکمه، ابتدا نماینده دادستان کیفرخواست را قرائت کرد، سپس اولیای دم در جایگاه ویژه حاضر شدند و از دادگاه تقاضای قصاص متهم را کردند.
بعد از آن، امیر در برابر قضات ایستاد و بار دیگر روز حادثه را همانطور که قبلا گفته بود، تعریف کرد و گفت: قتل را قبول دارم؛ اما قصد کشتن امیر را نداشتم. از این کار پشیمانم و از اولیای دم میخواهم من را ببخشند.
با پایان گفتههای متهم، پدر مقتول از قصاص متهم گذشت و درخواست دیه کرد؛ اما مادر مقتول همچنان به درخواست قصاص پافشاری کرد و گفت برای اجرای این حکم حاضر است تفاضل دیه را نیز پرداخت کند تا قاتل فرزندش قصاص شود.
با پایان گفتههای اولیای دم و متهم، ختم جلسه اعلام شد و قضات برای تصمیمگیری درباره این پرونده، وارد شور شدند و در نهایت متهم را به قصاص از جانب مادر مقتول، پرداخت نصف دیه به ساير اولیای دم، ٨٠ ضربه شلاق به جرم شرب خمر، یک سال حبس و ٧٤ ضربه شلاق به دلیل نگهداری مشروب الکلی دستساز محکوم کردند.
فکر کنم به خاطر رابطه حتی چهارپایه رو هم خودت از زیر پای داداشت بکشی!