bato-adv
کد خبر: ۳۲۵۵۰۲
آرمان شهرکی

به لطف برجام به نام ملت به کام خودروسازان

تاریخ انتشار: ۱۶:۳۸ - ۲۵ مرداد ۱۳۹۶
آرمان شهرکی؛ آریستوکراسی مالی در ایران امروز هیچ‌گاه اینچنین بی‌پرده لاقید و بی‌محابا چشم‌درچشم مردم ندوخته و چنگ‌ودندان نشان نداده بود. قراردادی به میزان 800 میلیون دلار با شرکت رنو. بزرگترین قرارداد خودروسازی در ایران، کلاه گشاد که با پاشیدن خاک برجام در چشمان مردم گرسنه و خسته‌ی ایران، بر سر آنها گذاشته شده؛ همان مردمی که با هزار امید و آرزو در استان‌ها و مناطقی که خشکسالی و توفان شن زندگی‌شان را همه یکجا به باد داده؛ به دولت اصلاحات و اعتدال رای دادند.
 
همان ولایات و استان‌هایی که حتی از یک کارخانه‌ی خودروسازی که پیش‌کش یک کارخانه‌ی اسم‌ورسم‌دارِ مورد نیاز از صدقه‌ی سر توسعه‌ی ناموزون تکنوکرات‌های بازار آزاد در آنها نشانی نیست. این نهایت عدول و خروج از دایره‌ی انصاف و عدالت است که برجام را اهرمی کنی تا زیر بال و پر صنعت کم‌سواد؛ بی‌بازده محفلی و چپاول‌گر خودروسازی را بگیری این نهایت بی‌معرفتیِ اعتدالیون است در سپیده‌دمان دولت جدیدشان. آنها تنها به‌واسطه‌ی حمایت کسانی بر اریکه‌ی قدرت نشستند که به‌هیچ وجه خواهان آن نیستند تا هوای شهرهای ایران بیش از پیش آلوده‌ی خودروهای غیراستاندارد شود.
 
خرید بی‌کیفیت‌ترین‌ دست‌پختِ خودروسازی برای یک زوج جوان چیزی است در حد آرزو. دستات دو تریسی Destutt de Tracy زمانی گفته که نرخ‌های سود پایین نشاندهنده‌ی میزان بالای تندرستی میان توده‌های مردم است؛ همان نرخ سودی که از قِبَل انحصار در صنعت خودروسازی؛ به‌هیچ وجه نشانی از کاهش آن یا حتی تمایل به کاهش آن در میان سردمداران این صنعت مشاهده نمی‌شود. قیمت محصولات کماکان درحال افزایش بوده و فاصله‌ی عجیب میان قدرت خرید توده‌ی مردم و قیمت تمام‌شده‌ی خودرو خود گواهیست بر اثبات این مدعا که کسب سود و افزایش آن به هر قیمتی هدف غایی مونتاژکاران ایران است.
 
در فقدان هرگونه اقدام سازمان‌یافته و وجود اتحادیه‌های تجاری قدرتمند؛ عقد یک قرارداد سنگین با یک غول تجاری خارجی کِی و کجا بایستی موشکافی شود؟ سود حاصل از عقد این قرارداد تنها به جیب گشاد انحصارگران و اُلیگارشی مالی‌ای خواهد رفت که شعارشان تنها این بوده: "گران‌ترین‌ها بر بازار خودرو حکم می‌رانند". شعاری در تقابل ذاتی با خواسته‌های مصرف‌کننده و حتی کارگرانِ شاغل در همین صنعت، چون بدیهی است که منافع ناشی از افزایش انحصارگرایانه‌ی قیمت خودرو تنها به جیب سطوح مدیریتی و کارشناسی صنعت خودروسازی خواهد رفت.

فرض محال محال نیست بیایید فرض کنیم که رنو با این سهم 60 درصدی از یک قرارداد 800 میلیون دلاری رغبتی به انتقال تکنولوژی و بومی‌سازی تولید قطعات در ایران داشته باشد؛ بازهم جای این سوال باقی است که مگر چنددرصد کارگران و مهندسان ایرانی در این صنعت مشغول به‌کارند و اصولا آیا نیازی به گسترش این صنعتِ مزاحم به حال اقتصاد ایران هست یا نه؟
 
وقتی درصد قابل توجهی از مردم تنها باید از پشت شیشه‌های نمایندگیهای فروش خودرو، نظاره‌گر محصولات بوده و در حسرت خرید باقی بمانند این صنعت به چه کار می‌آید؟ تازه چرا باید مردم را با انواع و اقسام ترفندهای مالی و بانکیِ مهوع به خرید خودروهای آلاینده تشویق کرد؟
 
روحانی و دم‌ودستگاه اقتصادی‌اش چرا خودروسازی را پای سفره‌ی برجام نشانده؟ مگر جاده‌ها‌ی کشور و خیابان‌های شهرهای ایران چقدر توان و ظرفیت جابجاییِ دارد؟ هوای شهرها چقدر مناسب برای تنفس‌اند؟ چرا قراردادی سهمگین برای ترویج فرهنگ استفاده از دوچرخه و گسترش و نوسازی ناوگان حمل‌ونقل عمومی منعقد نمی‌شود؟ چرا برجام خرج تقویت سازمان ناکارامد محیط زیست نمی‌شود؟

معلوم است چرا! تلاش شده تا شیر برجام باز شود تا عطش هیولای سیری‌ناپذیری که تنها دود به حلق مردم فرو کرده و سالهاست که آنها را به کام مرگ می‌کشاند سیراب شود. خودروسازی و خودروسواری و آپشن‌‌بازی به معضلی فرهنگی بدل شده که سودهای کلان پشت‌اش خوابیده. سالی که نکوست از بهار‌اش پیداست؛ هنوز کابینه‌ راهیِ مجلس نشده دماغ خودروسازی به‌ازای خسران ملت چاق شده. دولتی که کره و پنیر فرهنگ را خورده تا برای چهار سال دیگر پرزور باشد حال دمِ صنعت سرکش را می‌بیند اینهم از عجایب روزگار ایران است.

حتی اگر ما به رسم عهد قجر و زمانه‌ی غزنوی رعیت می‌بودیم و آنها مالک و ارباب، بازهم آنچنانکه بیهقی اندرز داده خزانه را به ذخیره و نقد آراستن از صفات ملوک بُوَد و آن را خرج ضیاع و عقار کردن از عداد خصال رعایا. پول را در خزانه می‌گذاشت روحانی یا برای خودش مِلکی دست‌وپا می‌کرد بهتر بود تا در جیبِ همچون ویلِ خودروسازی حیف و میل‌اش کند.

گرگ و پلنگ گرسنه ، میش و بره برند
وینها ضیاع و ملک یتیمان همی برند.

bato-adv
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۹:۳۶ - ۱۳۹۶/۰۵/۲۸
رنو در ايران بدنبال چيست ؟
كافي است به شركت داچيا روماني و لاداي روسيه و سامسونگ موتور كره قبل و بعد از تصاحب رنو سري بزنيد تا با سونامي رنو در اين كارخانجات آشنا شويد .سياست هاي تسخير و از كار انداختن زنجيره تامين داخلي كشورهاي در حال توسعه از استراتژي هاي مخرب رنو در اين كشورها بوده است .و آن را مقايسه كنيد با حضور فاخر فولكس واگن در اشكودا (چك) و سئات (اسپانيا).
ژن معيوب و ناهنجار رنو حتي در خودرو ساز شريك (نيسان) نيز عوارض خود را به جا گذاشته است .ببينيد و لمس كنيد افت كيفيت و ناهنجاري محصول ايكس تريل وارداتي به ايران را كه حاصل سياست هاي منفعت طلبانه رنو در ماژول بندي CMFاست .به همين دليل نيسان اجازه دخالت اين شريك ناهمجار را در محصولات اينفينيتي كاملا صلب نموده است .
مجله خواندنی ها
انتشار یافته: ۱